جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
بینامتنیت (زبان شناسی)
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
3
4
تعداد رکورد ها : 39
عنوان :
بررسی نامه سی و یکم نهج البلاغه با توجه به رویکرد بینامتنیت
نویسنده:
مرضیه آباد , فاطمه اربابی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
بینامتنیت نهج البلاغه
چکیده :
از رویکردهای مهم در پژوهش های مربوط به حوزه ادبیات در دهه های اخیر مطالعات بینامتنی یا تناص است. با توجه به این رویکرد هیچ متنی مستقل نیست و در خلا به وجود نیامده است، بلکه تعابیر و متون موجود در آن از آثاری که قبل از آن بودنده اند ریشه گرفته است و خود نیز مبنایی خواهد بود بر روی متونی که پس از آن بوجود خواهد آمد. در این میان قرآن کریم همواره مورد توجه و الهام بخش نویسندگان مسلمان و غیر مسلمان بوده و هست از جمله نهج البلاغه که تعابیر و مفاهیم قرآنی را به شیوه ای هنرمندانه در خود جای داده است. هدف این پژوهش شناخت و بررسی کیفیت و کمیت تاثیر قرآن بر نامه سی و یکم نهج البلاغه است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
خوانش هرمنوتیکی - بینامتنی بیتی از دیوان حافظ بر مبنای نظریه بینامتنی «مایکل ریفاتر»
نویسنده:
قاسم زاده سیدعلی, فخرو علی اکبر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژههای اصلی :
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
شعر حافظ
,
هیپوگرام
,
مایکل ریفاتر
,
هرمنوتیک (فلسفه)
,
هرمنوتیک (فلسفه)
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 89 تا 117
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی نشانه شناختی ارزش و روابط سلبی عناصر طبیعت در قرآن کریم بر پایه نشانهشناسی لایه ای
نویسنده:
فرنگیس عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
عناصر طبیعت
,
نشانه شناسی لایه ای
,
لایه های معنایی
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
1- قرآن کریم (متون اسلامی مرجع)
,
نشانه شناختی ارزش و روابط سلبی عناصر طبیعت در قرآن کریم
,
روابط سلبی
کلیدواژههای فرعی :
بینامتنیت (زبان شناسی) ,
پدیده های طبیعی (در قرآن) ,
صفات ثبوتیه ذاتیه ,
نظریه سوسور (زبان شناسی) ,
رزق و روزی (در قرآن) ,
نظریه لیاکف و جانسن (زبان شناسی) ,
نظریه چندلر (زبان شناسی) ,
فرازبان نشانه شناسی (زبان شناسی) ,
طبقه بندی سه گانه پیرس (زبان شناسی) ,
نشانه شناسی کاربردی (زبان شناسی) ,
خلقت آسمان و زمین (در قرآن) ,
ابرها، نزول باران و رویش گیاهان (در قرآن) ,
ملائک و فرشتگان (در قرآن) ,
خلقت انسان در نیکوترین اعتدال (در قرآن) ,
وعده به مومنان ( در قرآن) ,
اندازه و توازن (در قرآن) ,
اطاعت نادرست شیطان (در قرآن) ,
تنوع و گوناگونی (در قرآن) ,
حضور حیوانات و چهارپایان (در قرآن) ,
پیدایش زیبایی شناختی رنگ ها (در قرآن) ,
تداعی رستاخیز و روز قیامت (در قرآن) ,
غفلت کفار و عقوبت آنها (در قرآن) ,
فرعون و قوم ستمکارش (در قرآن) ,
تذکر به قوم بنی اسرائیل (در قرآن) ,
چکیده :
در نشانه شناسی لای های متن قرآن کریم به عنوان منبع لایزال معارف الهی سطوح و لایه های معنایی متفاوتی دارد و متن این کتاب مقدس شبکهای باز از لایه های متنی متعدد است. ساختار درونی هر لایه که از عناصر، دلالت ها و معانی متفاوتی تشکیل شده، بر اساس روابط لای های آن کشف میشود. در مباحث نشانه شناسی جدید ثابت شده است که بررسی متون مختلف که زنجیرهای از نشانههای گسترده است، میتواند به خوانشی تازه از متن منجر شود. در این راستا پژوهش حاضر در صدد است به بررسی ابعاد معنایی و نشانه شناختی عناصر طبیعت و روابط سلبی میان آنها در متن قرآن کریم بپردازد تا پیام هایی را که خداوند از طریق این عناصر و روابط معنادار بین آنها به انسان منتقل نموده، رمزگشایی کند. برای تحقق این مهم، در این جستار با توسل به رویکرد نشانه شناسی لای های به عنوان چارچوب نظری تحقیق و به روش توصیفی تحلیلی به بررسی نمونه هایی از آیات قرآن کریم پرداخته شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها در لایه های متنی متعدد قرآن کریم حاکی از آن است که متن این کتاب مقدس از لایه های ساختاری سلسله مراتبی تشکیل شده است که خود لایه های مفهومی بزرگتر را در بر میگیرد. ازآنجاکه درک عنای عناصر در متن با توجه به محیط و بافت قابل تفسیر است، نشانه شناسی لای های به عنوان یک انگاره میان رشته ای میتواند ابزاری ارزشمند و مفید برای بازنمایی معنایی رمزگان در متن قرآن مورد توجه قرار گیرد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 231 تا 270
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
دوسویگی ارجاعی در سنگ نگاره بیستون
نویسنده:
نامورمطلق بهمن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژههای اصلی :
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
نشانه شناسی
,
نشانه شناسی تطبیقی
چکیده :
پژوهشگران راجع به منشا و منابع موثر بر شکل گیری اثر هنری و ادبی نظرات مختلفی ارایه کرده اند که از آن میان می توان به انواع نظریه های بازتابی و خلاقانه اشاره کرد. در این مقاله برآنیم که نظریه دیگری یعنی عالم نشانه ای را به عنوان مهمترین منشا و منبع اثر ادبی و هنری معرفی کنیم. عالم نشانه ای، جهانی است متشکل از شبکه ها و متن های نشانه ای که بر اساس قوانین بینامتنیت عمل می کند و امکان خلاقیت های جدید را فراهم می آورد. بر اساس این نظریه، روابط بینامتنی هم در تکوین و هم در خوانش اثر مهمترین تاثیر را دارند. آیین نوشتار برای تبیین چنین نظریه و منظوری به یکی از مهمترین آثار به جای مانده از دوره هخامنشی معطوف شده است. به طور دقیق تر، پیکره مطالعاتی این تحقیق کتیبه و سنگ نگاره بیستون است و تلاش می شود ضمن بررسی روابط درون نشانه ای و برون نشانه ای میان متن و تصویر، تاثیر عوامل تاریخی و پیش متن های تصویری متقدم را بر این اثر مطالعه نماییم. مقاله حاضر می کوشد به پرسش های زیر پاسخ بدهد: -1 آیا سنگ نگاره بیستون به جهان بیرونی و یا روایت تاریخی خاصی ارجاع می دهد؟ -2 چه عنصر یا عناصیری از علام نشانه ای در خلق اثر بیستون موثر بودند؟
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 233 تا 254
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
منطق بازآفرینی روایت های کهن در شعر معاصر ایران
نویسنده:
طاهری قدرت اله
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژههای اصلی :
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
منطق مکالمه
,
بازآفرینی
,
روایت های کهن
چکیده :
شعر معاصر ایران، در عرصه شکل، محتوا و شگردهای ادبی از سه آبشخور غنی برخوردار بوده است. این شعر، گنجینه پربار دوره کلاسیک فارسی را پشت سر داشته و به خوبی از عظمت و ژرفای اندیشه آن بهره برده است. همچنین به دلیل امکانات و ابزارهایی که جهان به هم پیوسته معاصر در اختیار بشر نهاده، از تجربیات ادبی سایر ملل، به ویژه فرهنگ اروپایی بی نصیب نمانده است. نیز به دلیل فاصله گرفتن از عوالم تجریدی و پایبندی به اصل عینیت گرایی، از جهان پیرامون به طور کامل تغذیه نموده است. یکی از دلایل قوت شعر معاصر ایران، برقراری ارتباط سازنده با «گذشته فرهنگی» و بازآفرینی روایت های کهن ادب گذشته است؛ به گونه ای که این روایت ها از بطن تاریخ و سنت ادبی، اخذ و در فرایندی خلاقانه، برای ارائه تصویری هنری از انسان و جهان ایرانی معاصر به ظرفی تبدیل شده اند. این رخداد ادبی، بر اساس نظریه «منطق مکالمه» میخائیل باختین و «بینامتنیت» ژولیا کریستوا قابل تحلیل است. آثاری که با این رویکرد در شعر معاصر آفریده شده اند، آشکارا خود را از حوزه «تقلید» متمایز می نمایند چنانکه در ادبیات گذشته ما نیز مرسوم بوده است. در این مقاله با اتکا به نظریه های ادبی جدید، بوطیقای بازآفرینی روایت های گذشته نشان داده شده است و برای نمونه، بازآفرینی خلاقانه دو شعر «ققنوس» نیما که از روایتی اسطوره ای اخذ شده و «کتیبه» اخوان ثالث که از روایت های ادبیات عامیانه یا اهل تصوف اقتباس شده است، بر مبنای نظریه های مذکور تحلیل شده اند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 155 تا 175
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نقد و بررسی آرای ایزوتسو در حوزه معناشناسی قرآن کریم
نویسنده:
علی شریفی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قرآن
,
ایزوتسو
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
زبان شناسی
,
معناشناسی قرآن
,
روش تفسیری ایزوتسو
,
زبان شناسی قرآن
کلیدواژههای فرعی :
بینامتنیت (زبان شناسی) ,
معناشناسی هم زمانی ,
مکتب بن ,
شبکه معنایی ,
کلمات کلیدی قرآن ,
قرآن و مفاهیم ,
رابطه زبان و فرهنگ ,
نظام های معنایی قرآن ,
جهان بینی زبانی ,
معانی محوری ,
رویکرد قوم مردم شناختی ,
الفاظ دوران جاهلیت ,
عربی دیدن ,
نسبیت در زبان ,
سیاق مندی معنا ,
تفاوت فهم افراد ,
شاپا (issn):
2383-0697
چکیده :
پروفسور توشیهیکو ایزوتسو، زبانشناس، فیلسوف، اسلامشناس و قرآنپژوه ژاپنی (1914-1993)، علاوه بر اینکه قرآن کریم را به ژاپنی ترجمه کرده است دارای دو اثر قرآنی به نامهای خدا و انسان در قرآن و نیز مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن است که در آنها با رویکردی معناشناسانه به تبیین ساختار اساسی آموزههای قرآن پرداخته است. وی متأثر از مکتب قوم ـ زبانشناسی یا مکتب بن است، که طبق آن هر زبانی جهانبینی ویژه خود را دارد، و با برخورداری از پیشینهای علمی در زبانشناسی و فلسفه، به بررسی معناشناسانه واژههای کلیدی قرآن میپردازد و سعی میکند با کشف ارتباط معنایی واژگان در یک شبکه معنایی گسترده، به نظام هماهنگ قرآنی دست یابد. وی در روش خود از معناشناسی همزمانی و درزمانی استفاده میکند که در معناشناسی همزمانی نیز از اصول هفتگانهای پیروی میکند که در پژوهش حاضر از جهات متفاوت مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. بیتوجهی به معناشناسی جملهای و سیاقمندی معنا، ناآشنایی با مکاتب مختلف معناشناسی و تکبعدیبودن، بیتوجهی به تفاوت فهم افراد در دوران پس از نزول قرآن کریم، عدم وجود معیار در تعیین کلمات محوری، دید فلسفی منبعث از منابع غیر اسلامی و آشنایی ضعیف با علوم بلاغی، از جمله محورهای نقد روششناسی ایزوتسو در این مقاله است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 81 تا 101
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بینامتنیت قرآنی و روایی در شعر دعبل خزاعی
نویسنده:
قاسم مختاری، ابراهیم ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
دعبل
,
قرآن
,
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
ادبیات
,
بینامتنیت قرآن
,
اشعار دعبل خزاعی
کلیدواژههای فرعی :
بینامتنی لفظی ,
پژوهش قرآنی ,
قرآن و ادبیات ,
آیات قرآن در شعر ,
بینامتنیت جولیا کریستوا ,
بینامتنی مضمونی ,
انواع بینامتنی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
بینامتنیت (intertextuality) از جمله گرایشهای نقد جدید میباشد که به ارتباط و تعامل بین متون میپردازد؛ بر اساس این نظریه، هیچ متنی خودبسنده نیست و آثار ادبی در تعامل با یکدیگر میباشند. بر طبق این نظریه، متون و گویندگان آنها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمههای ادبی و فکری یکدیگر بهره جستهاند. این نظریه در حوزهی ادبیات ملل بازتاب و کارکردی غیرقابل انکار دارد؛ چرا که عرصهی ادبیات، نقطه تلاقی افکار و اندیشههاست و شاهکارهای ادبی هر ملتی پیوسته مورد تقلید و تأثر گویندگان و سرایندگان هر دوره است. متون دینی از جمله منابعی است که ادیبان مسلمان از آن بهرهی بسیار بردهاند. قرآن کریم شاخصترین و مهمترین این متون میباشد که جنبههای ادبی و بلاغی آن در کنار مفاهیم و آموزههای اخلاقی آن موجب شده است تا جایگاه ویژهای در میان ادیبان مسلمان بیابد. آنان همواره با سرچشمهی زلال قرآن و مفاهیم والای آن مأنوس بودهاند و مضامین قرآنی را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در آثار خود بازتاب دادهاند؛ از جملهی آنان، شاعر متعهد و برجستهی شیعی، دعبل خزاعی میباشد که شعر و زندگی خود را وقف دفاع از اهل بیت پیامبر (ص)، گسترش آرمانهای تشیع و نشر فرهنگ قرآن و حدیث، با زبان شعر کرد. روابط بینامتنی قرآن کریم با اشعار دعبل به گونهای زیبا و هماهنگ صورت پذیرفته است. این شاعر شهیر شیعه از آیات قرآن و احادیث شریف نبوی در اشعارش بهرهی فراوانی برده و ژرفای این تأثیرپذیری لفظی و معنوی در اشعارش کاملاً نمایان است. در واقع شاعر، زبان شعریش را با زبان آراستهی قرآن و أحادیث زینت داده است. شکل بینامتنی اشعار دعبل با قرآن و أحادیث، از نوع بینامتنی مستقیم یا آشکار و روابط میان آن بیشتر از نوع نفی جزئی (اجترار) و گاه نفی متوازی (امتصاص) میباشد. این جستار به بررسی شعر دعبل خزاعی از منظر روابط بینامتنی میپردازد و پس از ارزیابی اشعار وی بر اساس اصول و قواعد این نظریه، بر آن است تا تأثیرپذیری وی از آیات و روایات را تبیین کند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 53 تا 75
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تاریخی خاندان پیامبران در قرآن و مقایسه آن با عهدین
نویسنده:
سیدروحاله شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
کتاب مقدس (عهدین)
,
خاندان
,
قرآن
,
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
معارف اسلامی
,
پیامبر
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
بررسی تاریخی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
در ادیان ابراهیمی، پیامبران بهعنوان آفریدگانی زمینی که دارندگان پیامهای آسمانی هستند، جایگاهی بسیار والا دارند؛ گرچه سر بر آستان آسمان میسایند، امّا گام بر زمین میزنند، و با زمینیان میزیند. همازاینروی؛ چون همهی زمینیان، در مردمان پیرامون خود، کسانی دارند که با ایشان در پیوند بستگی و خویشاوندی هستند. از همینجا، زمینهی پیدایش چنین پژوهشی فراهم میگردد. از سویی، بهعنوان یک مسلمان، میدانم که؛ در آیین اسلام و بهنزد مسلمانان، خاندان پیامبر(ص) از جایگاه بسیار بالایی برخوردارند، و از سوی دیگر، میدانم که؛ اسلام یکی از سه دین ابراهیمی است؛ سه دینی که پیوندهای نزدیکی با هم دارند، و با همهی ناهمگونیهای کوچک و بزرگ، در بسیاری از آموزههای بنیادین، همسانیهای معنیدار بسیاری نیز دارند. پرسش از کشیدهشدن یا نشدن دامنهی این همسانیها به مفهوم و مصداق خاندان پیامبران ابراهیمی، و اینکه آیا چنین جایگاه و کارکردی، ویژهی دین اسلام است یا امری مشترک میان ادیان ابراهیمی است؟، زمینهی پیدایش این پژوهش است.ب: مبانی نظری(شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری، پرسشها و فرضیهها): برپایهی آموزههای متون محوری ادیان ابراهیمی؛ از دیدگاه مصداقی، چه نسبتی میان خاندان پیامبران برقرار است؟ آیا ادیان ابراهیمی، بر مصداقهای خاندان پیامبران، اشتراک دارند؟ آیا این سه دین، به کسانیکه با پیامبران پیوند خویشاوندی دارند، به یک گونه مینگرند؟ کدام گونه از گونههای پیوندهای خویشاوندی با پیامبران، از اهمّیت بیشتری برخوردار است؟ از دیدگاه مفهومی، آیا خاندان پیامبران دارای کارکرد(ها) و جایگاه ویژهای هستند؟ اگر آری؛ این جایگاه و کارکرد(ها) چیست؟ آیا با جایگاه و کارکرد خود پیامبران، همانند است؟ دربارهی این مفهوم، چه نسبتی میان خاندان پیامبران برقرار است؟ آیا خاندان همهی پیامبران، از این ویژگیها و کارکردها برخوردار هستند؟ آیا میتوان برپایهی آموزههای قرآن و کتابمقدّس، به کارکرد(ها) و جایگاه ویژهی مشترکی میان خاندان پیامبران ادیان ابراهیمی باور داشت؟ همسانیها و ناهمسانیها چیست؟ آیا در ساختار دستگاه اندیشهی این ادیان، ریشه دارند؟ آیا این ویژگیها و کارکردها، تنها به خاندان پیامبران اختصاص دارد، یا دیگران نیز از آنها برخوردار هستند؟ آیا میتوان از این رهگذر، گزارههای تازهای دربارهی مبانی و نسبتهای آموزههای بنیادین ادیان ابراهیمی، بهدست داد؟ پیشپندار من در این پژوهش، مشترکدانستن مفهوم و مصداق خاندان پیامبران، در کتابمقدّس و قرآن است. بهدیگر سخن، در آغاز چنین میپندارم که؛ خاندان پیامبران در قرآن و کتابمقدّس، از پیوندی نزدیک برخوردار هستند، و این مفهوم، در میان ادیان ابراهیمی مشترک است. همچنین، میپندارم که خاندان پیامبران در دستگاه اندیشهی ادیان ابراهیمی، دارای جایگاه و کارکردهای ویژهای هستند، و جایگاه و کارکردهای پیامبران و خاندان آنان، از نسبتهای معنیداری برخوردار است. نیز، میپندارم که؛ خاندان همهی پیامبران، از چنین ویژگیها و کارکردهایی برخوردار هستند؛ امّا دیگران را از ویژگیها و کارکردهای اختصاصی خاندان پیامبران، بیبهره میپندارم. تلاش میکنم برپایهی روشهایی که در بخشهای آینده بازگو خواهم نمود، فرضیهی خود را سنجیده، و آن را بهسامان کنم.پ: روش تحقیق(شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعهی مورد تحقیق، نمونهگیری و روشهای نمونهگیری، ابزار اندازهگیری، نحوهی اجرای آن، شیوهی گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها): این پژوهش، پس از معرّفی روشهای تاریخی و تطبیقی، و الگوی نشانهشناختی بینامتنیت(Intertextuality)، به بررسی تطبیقی خاندان پیامبران در قرآن و عهدین میپردازد. در قرآن و کتابمقدّس، به تعبیرهایی برمیخوریم که؛ از ترکیب دو واژهای پدید میآیند، که یکی نشانگر نام یک پیامبر، و دیگری نشانگر گونهای پیوند خویشاوندی است. خاندان پیامبران، یکی از بخشهای برجستهی گزارشهای تاریخی کتابمقدّس؛ بهویژه عهد قدیم را، پدید میآورد. این گزارشها، گسترهی پهناوری از گونههای پیوندهای خویشاوندی را دربرمیگیرند. بازتاب بخشهایی از این گزارشها، در عهد جدید هم دیده میشود. قرآن نیز، بیآنکه در بسیاری از نمونهها همچون کتابمقدّس؛ به بازگویی جزییات بپردازد، بر این حقیقت که؛ پیامبران نیز همچون دیگر انسانها؛ دارای همسر و فرزند بودهاند، تأکید میکند.ت: یافتههای تحقیق: ابراهیم(ع)، برجستهترین پدر باواسطهی پیامبران است. قرآن و کتابمقدّس، دستکم در شش نمونه(یعقوب(ع)، داود(ع)، سلیمان(ع)، زکریّا(ع)، یحیی(ع) و عیسی(ع))، به او بهعنوان پدر باواسطهی پیامبران، اشاره میکنند. چنین پیوندی، در میان پیامبران پیشاابراهیمی و پیامبران ویژهی قرآن، دیده نمیشود.قرآن و کتابمقدّس، در بیشتر نمونهها، از پدران بیواسطهی پیامبران ابراهیمی، چهرهی نیکویی بهدست میدهند. برجستهترین نمونهی منفی پدر بیواسطهی پیامبران، پدر ابراهیم(ع) است. قرآن و کتابمقدّس، او را بتپرست میدانند. بدینترتیب، ابراهیم(ع)، نمونهی والای ایستادگی دربرابر پندارهای نادرست پدران(بتپرستی)، و آغاز یک راه نو(یگانهپرستی) است. بااینهمه؛ دستگاه اندیشهی اسلامی تلاش میکند، تا پدر ابراهیم(ع) را برکنار از این گناه، بهشمار آورد. اوج پیوند پدر بیواسطهی پیامبران در کتابمقدّس و قرآن، از ابراهیم(ع) تا یوسف(ع) دیده میشود. در این نمونه، با چهار نسل پیاپی از پدران و پسرانی برخورد میکنیم که همگی پیامبر هستند. چنین فشردگیای هرگز تکرار نمیشود. بااینهمه؛ نمیتوان این نمونه را بهمعنی انتقال کارکردهای پیامبرانه از پدر به پسر، دانست. زیرا گرچه کتابمقدّس و قرآن، از کارکردهای معرفتی و مسئولیتی ابراهیم(ع) سخن میگویند؛ امّا نشانهای از کارکردهای مسئولیتی پیامبرانهی اسحاق(ع) و یعقوب(ع)، در آنها دیده نمیشود. یوسف(ع) نیز در کتابمقدّس و قرآن، از کارکردهای معرفتی و مسئولیتی پیامبرانه، برخوردار نیست. دیگر پیوند پدر-پسر میان دو پیامبر، در نمونهی داود(ع) و سلیمان(ع) دیده میشود. این پیوند، در عهد قدیم و قرآن، از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ امّا عهد جدید چندان به سلیمان نمیپردازد، و برای نشاندادن مسیحابودن عیسی(ع)، بر پیوند باواسطهی او با داود(ع)، تأکید مینماید. زکریّا(ع) نیز در جایگاه پدر یحیی(ع)، چهرهی مثبتی در عهد جدید و قرآن دارد. هرچند؛ عهد جدید، بیشتر به الیزابت؛ و قرآن بیشتر به زکریّا(ع) میپردازند.کتابمقدّس و قرآن، چندان به مادران پیامبران نمیپردازند. بااینهمه؛ مادران پیامبران، همواره از چهرهی مثبتی برخوردارند. برای نمونه؛ قرآن، آمرزشخواهی نوح(ع) برای مادر خود را گزارش میکند. مادران پیامبران، ازبرای زاییدن آنان(الیزابت و مریم(س))، و تلاش برای زندهنگهداشتن آنان(یوکابد)، ستوده میشوند. بااینهمه؛ نمیتوان این کارکردهای همگانی را، برخوردار از معنی ویژهی الاهیاتی بهشمار آورد. امّا عهد قدیم، دستکم در سه نمونه(سارا، ربهکا و بتشبع)؛ نقش سرنوشتساز رساندن کارکردهای پدران پیامبران به یکی از فرزندانشان را، برای آنان برمیشمارد. در نمونهی راحیل و یوسف(ع) نیز، فرزندِ همسرِ دوستداشتنی یک پیامبر(یعقوب(ع))، از دیگر فرزندان او، برتر میشود. گرچه عهد جدید، برجستگی ویژهای را برای مریم(س) برنمیشمارد. امّا دستگاه اندیشهی مسیحی، رفتهرفته جایگاه او را بالاتر میبرد؛ کارکردهای عیسی(ع) را به او نیز گسترش میدهد، و حتّا در برخی خوانشها؛ او را مادر خدا بهشمار میآورد. قرآن، مریم(س) را بندهی برگزیدهی خدا، و برترین زن جهان میخواند، امّا روا نمیدارد که؛ ویژگیهای مانند دوشیزهزایی، زمینهی پدیدآمدن پندارهای فراانسانی دربارهی او را فراهم آورند.برادران و خواهران پیامبران، از گونههای نهچندان مهمّ پیوندهای خویشاوندی آنان بهشمار میروند. تنها پیوند برادری باواسطه با پیامبران، در نمونهی یوسف(ع) و دیگر پسران یعقوب(ع) دیده میشود، که میتوان آن را از گونههای کمیاب بهشمار آورد. در این نمونه؛ برادران باواسطهی یوسف(ع)، از آن روی که بر برادر خویش رشک میبرند، از چهرهی مثبتی برخوردار نیستند. برادران بیواسطهی عیسی(ع) نیز چهرهی چندان مثبتی ندارند، و در میان آنان؛ تنها یعقوب، به او ایمان میآورد، و از رسولان برجستهی او میشود. بااینهمه؛ یعقوب، از جانشینی عیسی(ع) بهرهای ندارد، و کارکرد معرفتی او نیز، بهاندازهی دیگر رسولان است. تنها نمونهی مثبت پیوند برادری با پیامبران، میان موسی(ع) و هارون(ع) دیده میشود. در این نمونه؛ هارون(ع)، از برخی کارکردهای مسئولیتی و معرفتی، و همهی کارکرد کهانتی موسی(ع) برخوردار میشود، و در یک موقعیّت(رفتن موسی(ع) به بالای کوه سینا)، نیز جانشین او میگردد. خواهر بیواسطه نیز، از دیگر گونههای کمیاب پیوندهای خویشاوندی پیامبران است، و تنها در نمونهی مریم-موسی(ع) دیده میشود. این گونه، از اهمّیت چندانی برخوردار نیست.همسران پیامبران پیشاابراهیمی در قرآن و کتابمقدّس، چهرهی چندان نیکویی ندارند. آنان به گناه آلوده میشوند، و ازبرای آن کیفر میشوند. کتابمقدّس، بار گناه آدم(ع) را بهدوش حوّا میافکند، امّا قرآن چنین دیدگاهی را نمیپذیرد. چهرهی همسران پیامبران ابراهیمی، روشن و نیکوست؛ امّا کمبود بزرگی مانند نازایی، ویژگی برجستهترین چهرههای آنها(سارا، ربهکا، راحیل، الیزابت) است. کتابمقدّس، کمبود فرزندنداشتن پیامبران را، بهگردن همسران آنان میاندازد. گویی خودِ پیامبران، هرگز نابارور نبودهاند. همچنین، عهد قدیم از همسران غیراسرائیلی پیامبران ابراهیمی(هاجر، همسران سلیمان(ع))، چهرهای منفی بهدست میدهد.فرزندان بیواسطهی پیامبران، در کتابمقدّس و قرآن، از جایگاه الاهیاتی ویژهای برخوردار هستند. در این میان؛ فرزندان بیواسطهی پسر، همواره اهمّیت بیشتری نسبت به دختران دارند. برای نمونه؛ دختران آدم(ع)، لوط(ع) و یعقوب(ع)، اهمّیت چندانی ندارند. امّا این همهی سخن نیست. گناه و چالشهای درونخاندانی، دو ویژگی برجستهی فرزندان بیواسطهی پیامبران است. پسر آدم(ع)(قابیل) بر پسر دیگر او(هابیل) رشک میبرد، با او میستیزد، و دست خود را به خون او میآلاید. یکی از پسران نوح(ع)(حام/کنعان) گناه میکند و تباه و روسیاه میشود. چالشهایی میان پسران ابراهیم(ع)(بر سر وراثت)، و پسران اسحاق(ع)(بر سر برکت) درمیگیرد. پسران یعقوب(ع) نیز، بر برادرشان؛ یوسف(ع)، رشک میبرند، و تلاش میکنند جان او را بگیرند، و با سرنوشت او بازی کنند. ازسوی دیگر؛ در برخی نمونهها(ابراهیم(ع)، اسحاق(ع) و زکریّا(ع))، پیامبران، سالها بیفرزند زندگی میکنند؛ امّا سرانجام خدا آنان را بارور، زنانشان را زایا و فرزندانشان را فراوان و نیکوکار میکند، و شگفت آنکه؛ از این رهگذر، ادیانی پدید میآیند، که تا به امروز نیز، در طول و عرض تاریخ و جغرافیا، ادامه دارند. گویی فرزندان بیواسطهی پیامبران، بازتاب آفاقی و انفسی، و آیینهی تمامنمای ستیز هموارهی نیکی و بدی در درون و برون آدمی هستند. امّا خدا، همواره بهیاری فرزندان نیکوکار پیامبران میشتابد، و آنان را بر فرزندان گنهکار پیامبران، پیروز میگرداند. بدینترتیب، از نگاه ادیان ابراهیمی؛ چیرگی فرجامین جهان، با نیروهای نیکی و راستی است.فرزندان باواسطهی پیامبران، یکی از برجستهترین گونههای پیوندهای خویشاوندی آنان هستند. مهمّترین ویژگی این پیوند، امکان استمرار تاریخی، و گسترش آن به همهی پیروان پیامبران است. قرآن و کتابمقدّس، پیوند فرزند باواسطه با دو شخصیّت را، بسیار ارزشمند میدانند؛ ابراهیم(ع) و یعقوب(ع). عبرانیان و اعراب، همگی فرزندان باواسطهی ابراهیم(ع) هستند. عهد جدید و قرآن تلاش میکنند، تا نسبت عیسی(ع) و محمد(ع) را به ابراهیم(ع) برسانند، و آنان را فرزندان باواسطهی او بدانند. یهودیان، خود را فرزندان باواسطهی یعقوب(ع) میدانند؛ نگاهی که در آموزهی پیوند خویشاوندی ویژهی آنان با خدا، و برتری نژادی آنان، ریشه دارد. عهد جدید و قرآن، این گونه پیوند را(چه با ابراهیم(ع) و چه با یعقوب(ع)) بهخودیخود ارزشمند نمیدانند. عهد جدید، عیسی(ع) را فرزند باواسطهی داود(ع) نیز میداند، امّا قرآن دراینباره خاموش است. در نمونهی موسی(ع)، اهمّیت فرزندان باواسطه بیشتر روشن میشود. زیرا او از این گونهی پیوندهای خویشاوندی، برخوردار نیست، و جایگاه کهانت موروثی او، به فرزندان و نوادگان هارون(ع) بخشیده میشود.برجستهترین بازتاب پیوند فرزند مجازی با پیامبران، در چارچوب آموزهی گناه نخستین؛ به خوانش دستگاه اندیشهی مسیحی از پیوند انسانها با آدم(ع)، و انتقال موروثی گناه او به فرزندان مجازیاش، بازمیگردد. قرآن، هرگز چنین آموزهای را نمیپذیرد، و در دستگاه اندیشهی یهودی نیز چنین دیدگاهی بهچشم نمیخورد.پیوند برادران مجازی، در پیامبران ابراهیمی دیده نمیشود. این گونه پیوند خویشاوندی، تنها در میان پیامبران پیشاابراهیمی و پیامبران ویژهی قرآن، دیده میشود. عهد قدیم، پیوند برادری مجازی با پیامبران را بهکار نمیبرد، و حتّا در برخی نمونهها(لوط(ع))، آن را انکار میکند. این رویکرد، یکی از روشنترین بازتابهای آموزهی پیوند خویشاوندی ویژهی خدا با نژاد یهود، و برتری نژادی آنان است. عهد جدید، پیروان و شاگردان عیسی(ع) را، برادران مجازی او میخواند، و این گونه پیوند را ارزشمند بهشمار میآورد. قرآن، از چنین پیوندی سخن بهمیان نمیآورد. بااینهمه؛ پیوند برادری مجازی، در پیامبران ویژهی قرآن، بسیار پررنگ است، و در هر سه نمونه(هود(ع)، صالح(ع)، شعیب(ع)) دیده میشود. از گزارشهای قرآنی چنین برمیآید که؛ برادران مجازی پیامبران، نماد مردم همروزگار آنان هستند؛ مردمی که پیامبران، آنان را بهسوی راه خدا و دستکشیدن از گناه، فرامیخوانند. بدینترتیب؛ قرآن، این گونه از پیوند خویشاوندی با پیامبران را، بهمعنی همدینی و پیروی از آنان نمیداند، و به ارزش الاهیاتی آن، اشاره نمیکند.پیوند خاندان مجازی، ویژهی پیامبران ابراهیمی(ابراهیم(ع)، یعقوب(ع) و داود(ع)) است. عهد قدیم، بنیاسرائیل را خاندان مجازی پیامبران میداند. عهد جدید و قرآن، چنین نگاهی را نمیپذیرند، و تنها پیروان راستین پیامبران را، بهعنوان خاندان مجازی آنان، میپذیرند. قرآن، بر بهدستدادن چهرهای نیکو از خاندان مجازی این پیامبران، و فراخواندن آنان بهسوی ایمان، نیکوکاری و شکرگزاری بهدرگاه الاهی، تأکید میکند، و همواره عنصر ایمان و نیکوکاری را بخش جداناشدنی چنین پیوندی، میداند. بدینترتیب؛ قرآن، همهی پیروان راستین ادیان ابراهیمی و فرزندان و نوادگان نیکوکار ابراهیم(ع) را، گذشته از نقشهای خانوادگی(همسر، فرزند، ...)، جنسیّت، و نسبت، بهعنوان اعضای خاندان او، میستاید.پیوند خویشاوندی خاندان حقیقی پیامبران، تنها در نمونههای پیامبران پیشاابراهیمی، موسی(ع) و هارون(ع)، و نیز در پیامبران ویژهی قرآن، دیده میشود. خاندان حقیقی موسی(ع)، جایگاه ویژهای در کتابمقدّس و قرآن ندارند. خاندان حقیقی هارون(ع) در کتابمقدّس، ازبرای کارکرد کهانتی اهمّیت مییابند. قرآن، چنین کارکردی را نمیپذیرد؛ پس خاندان حقیقی هارون(ع) در قرآن، ارزش چندانی ندارد. قرآن، پسر گناهکار نوح(ع) را نیز از خاندان حقیقی او جدا میکند. بدینترتیب، قرآن؛ نیکوکاران خانواده و پیروان پیامبران غیرابراهیمی را خاندان حقیقی آنان میداند. کتابمقدّس و قرآن، پیوستن به خاندان حقیقی پیامبران را؛ آرمانی بلند و انجامی ارزشمند بهشمار میآورند، که رستگاری و نیکفرجامی را بهارمغان میآورد. قرآن، همواره در کنار نزدیکترین اعضای خانواده(همسر و فرزندان بیواسطه)؛ پیروان پیامبران را نیز، از خاندان ایشان، بهشمار میآورد، و بدینترتیب؛ پیوستن حقیقی مومنان به خاندان آنها را میپذیرد.عهد قدیم، پیوند ویژهی خدا-انسان را در چارچوب آموزهی برتری نژادی یهود، و عهد جدید آن را در چارچوب دو آموزهی پسر خدا بودن عیسی(ع) و جانشینی کلیسا بهجای اسرائیل، نشان میدهد. اهمّیت خاندان پیامبران در دستگاه اندیشهی یهودی و مسیحی، در همین راستاست. امّا قرآن، چنین آموزههایی را نمیپذیرد، و تلاش میکند تا چهرهای خردورزانه و نیک، از مفهوم خاندان پیامبران بهدست دهد. بااینهمه؛ قرآن، این مفهوم را، بهخودیخود ارزشمند نمیداند. رویکرد قرآن دربارهی پیامبران ویژهی خود(هود(ع)، صالح(ع)، شعیب(ع))، بهترین گواه این مدّعاست. اشارهنکردن قرآن به خاندان اسماعیل(ع) نیز میتواند نشانگر همین گرایش باشد.برآیند بررسیهای این پژوهش نشان میدهد؛ نقشهای اعضای خاندان پیامبران در نسبت با آنان، از شخصیّت جداگانهی آنان مهمّتر است. بهدیگر سخن؛ یک فرد میتواند در یک جایگاه و پیوند با پیامبران، چهرهای برجسته و ارزشمند داشته باشد؛ امّا همان فرد در جایگاه و پیوند دیگری، از چنین چهرهای برخوردار نباشد. برای نمونه؛ بااینکه یوکابد، هم مادر هارون(ع) و هم مادر موسی(ع) است؛ امّا تنها ازبرای تلاش برای نجات جان موسی(ع) است، که ستوده میشود. فرزندان یعقوب(ع)، همان برادران یوسف(ع) هستند، امّا در جایگاه فرزندان یعقوب(ع)؛ چهرهای مثبت، و در جایگاه برادران یوسف(ع)؛ چهرهای منفی دارند.آیا خاندان پیامبران در کتابمقدّس و قرآن، همواره ارزشمند هستند؟ آیا خاندان همهی پیامبران، جایگاه و کارکردهای برجستهای دارند؟ آیا با بالارفتن جایگاه یک پیامبر، جایگاه خاندان او هم بالا میرود؟ پاسخ این پژوهش به این پرسشها، منفی است. زیرا در برخی نمونهها(ادریس(ع)، ایّوب(ع) و الیاس(ع) و الیسع(ع) و یونس(ع))؛ کتابمقدّس و قرآن، هیچ گزارشی از خاندان پیامبران بهدست نمیدهند. رویکرد قرآن به پیامبران ویژهی خود(هود(ع)، صالح(ع) و شعیب(ع)) نیز همینگونه است. از همهی اینها فراتر؛ نمونهی موسی(ع) است. بااینکه او، در دستگاه ادیان ابراهیمی، از جایگاهی بلند و اهمّیتی فراوان برخوردار است، بهگونهای که الگوی پیامبران و آینهی تمامنمای پدیدهی پیامبری بهشمار میرود؛ امّا خاندان او هرگز از جایگاه و کارکردهای برجستهای، برخوردار نیستند. گزارشهای کتابمقدّس و قرآن دربارهی خاندان موسی(ع)، بسیار کوتاه و گذراست. کارکرد مسئولیتی او، به یوشع میرسد؛ کسی که از خاندان او نیست. همچنین، بخش کوچکی از کارکرد معرفتی او؛ در چارچوب کهانت خاندانی، به الیعزر؛ فرزند هارون(ع)، میرسد. همچنین، نمونههای موسی(ع) و الیاس(ع) نشان میدهند؛ ممکن است پیامبری از جایگاه بسیار بلندی برخوردار باشد؛ امّا خاندان او دارای اهمّیت چندانی نباشند، و حتّا هرگز از آنان یاد نشود.آیا همواره جایگاه و کارکردهای پیامبران به خاندان ایشان منتقل میشود؟ پاسخ منفی است. انتقال جایگاه و کارکردهای پیامبران به خاندانشان، پدیدهای است که تنها در میان پیامبران ابراهیمی دیده میشود. برای نمونه؛ برکت الاهی ابراهیم(ع)، به خاندان او منتقل میشود، و کارکردهای مسئولیتی(پادشاهی) و معرفتی(دانش الاهی) داود(ع)، به سلیمان(ع) میرسد. امّا کارکرد مسئولیتی(رهبری) موسی(ع)، به اعضای خانداناش منتقل نمیشود. جایگاه پیامبرانهی الیاس(ع) به الیسع(ع) میرسد؛ کسی که از خاندان الیاس(ع) نیست. بااینهمه؛ در بیشتر نمونهها، انتقال بخشهایی از جایگاه و کارکردهای پیامبران به خاندان خود؛ بهویژه فرزندان(پسران) بیواسطه، دیده میشود. راستای بردار انتقال جایگاه و کارکردهای پیامبران، همواره ازسوی نسل گذشته(پدران) بهسوی نسل آینده(پسران) است. تنها نمونهی خلاف، در انتقال معکوس جایگاه و کارکردهای عیسی(ع) به مریم(س)، دیده میشود. عهد جدید، کارکرد مسئولیتی عیسی(ع) را به کسی واگذار نمیکند، امّا دستگاه اندیشهی مسیحی، مریم(س) را نیز از شفاعت برخوردار میداند. کارکرد معرفتی عیسی(ع)، به پتروس میرسد؛ کسی که از خاندان او نیست. این کارکرد، به سرپرستان کلیساهای مسیحی منتقل میشود، و تا به امروز نیز ادامه مییابد.ث: نتیجهگیری و پیشنهادات: خاندان پیامبران، بخش مشترک بسیار مهمّی از متونمقدّس ادیان ابراهیمی را پدید میآورند. در همین راستا پیشنهاد مینماید؛ با پذیرش روش بهکارگرفتهشده در این پژوهش؛ 1) به مقایسهی موضوع پژوهش با متون قدّس دیگر ادیان؛ بهویژه اوستا و بازتاب آن در دستگاه اندیشهی زردشتی پرداخته شود، 2) به بررسی و پردازش دادههای قرآنی و حدیثی پیرامون خاندان پیامبر اسلام(ص)، پرداخته شود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نماد اخلاق اجتماعی نهج البلاغه و صحیفه امام با رویکرد بینامتنی
نویسنده:
فتحیه فتاحی زاده، فرشته سقا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
نهج البلاغه (نهجالبلاغه)
,
کارگزاران
,
تضمین
,
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
اخلاق اجتماعی
,
تضمین
,
ضمنی
,
صحیفه امام
,
اخلاق اجتماعی
چکیده :
اخلاق اجتماعی کارگزاران موضوعی است که در نهج البلاغه وآثار متأثِّر از آن، بسیار به آن پرداخته شده؛ از میان آثار متأثِّر متأخِّر،کتاب صحیفه امام سفارش هایی را از امام خمینی در موضوع اخلاق اجتماعی دولتمردان در بردارد. بینامتنیت، روش مطالعاتی جدیدی در علوم انسانی است که متن ها را در یک شبکه ارتباط معنایی نسبت به هم قرار می دهد به طوری که هر متن از یک سو برگرفته از متون قبل از خود است و از سوی دیگر در متون پسین نیز خود را باز می تاباند. بررسی سیر تکاملی این روش به نظریة بینامتنیت عربی-فارسی می انجامد که در آن روابط بین متن حاضر و متن غایب در سه دستة کلی روابط تعمدی-آشکار، تعمدی-پنهان و ضمنی قرار می گیرند که در گونه های فرعی تر بلاغی مانند اقتباس، حل، ترجمه، تلمیح ، الهام و...نیز قابل تقسیم اند. این پژوهش بر آن است که بینامتنیت عربی-فارسی نهج البلاغه را در مجموعة صحیفه امام در موضوع اخلاق اجتماعی کارگزاران بررسی نماید. با تأمّل در خوانش دو متن، بیشترین فراوانی به روابط بینامتنی تعمدی-آشکار از گونه حل و سپس به روابط ضمنی از گونة تلمیح تعلق پیدا می کند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی روابط بینامتنی میان شعر «صفی الدین حلی» و قرآن کریم
نویسنده:
علی اصغر حبیبی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قرآن
,
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
صفی الدین حلی
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
بینامتنیت قرآن
,
تاثیر قرآن بر شعر فارسی
,
اشعار صفی الدین حلی
کلیدواژههای فرعی :
پژوهش قرآنی ,
انواع بینامتنی ,
قرآن و ادبیات عرب ,
زنده شدن مردگان در قرآن ,
بینامتنی کامل تعدیلی ,
بینامتنی کامل متنی ,
بینامتنی اشاره ای ,
بینامتنی الهامی و مفهومی ,
بینامتنی اسلوبی ,
چکیده :
میراث دینی از مهم ترین ساختمایه های شعری و از پربارترین منابع الهام گیری شاعران در جهت واگویه احساسات درونی و اندیشه های ایشان محسوب می گردد. در این بین قرآن کریم به واسطه عمق معانی، غنای واژگانی و ویژگی های منحصر به فرد هنری و بلاغی، در مقام ارزشمندترین منبع دینی الهام بخش نزد شاعران و ادیبان مسلمان قرار دارد. به گونه ای که ایشان در شعر خویش با کلام وحی رابطه بینامتنی برقرارکرده، از این آبشخور سرشار در سطوح مختلف مفهومی، لفظی و اسلوبی بهره برده اند. یکی از شاعرانی که عبارات و معانی قرآنی از اصلی ترین دستمایه های هنری او محسوب می گردد، «صفی الدین حلی» است. در جستار پیش رو، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی نظرات گوناگون ناقدان غربی و عربی پیرامون نظریه بینامتنیت وانواع آن، انواع رابطه بینامتنی قرآنی در شعر«صفی الدین حلی» نقد وواکاوی خواهد شد که شامل هفت نوع رابطه بینامتنی کامل متنی، کامل تعدیلی، جزئی، واژگانی، اسلوبی، الهام گیری و اشاره ای (تلویحی) می باشد. نتایج جستار حاضر حاکی از آن است که رابطه بینامتنی قرآنی در مدائح نبوی و مراثی شاعر از بسامد بیشتری برخوردار است. از طرفی بینامتنی کامل تعدیلی، اشاره ای و جزئی بیشتر مورد توجه صفی الدین حلی بوده است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 27 تا 61
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
3
4
تعداد رکورد ها : 39
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید