در میان مکاتب فکری معاصر، اعم از آسمانی و غیرآسمانی، اسلام و لیبرالیسم نوید آیندهای خوش و پیروز را به پیروان خود میدهند. در پژوهش حاضر، نظریه پایان تاریخ به
... ه عنوان نمونهای از نظریهپردازیهای آیندهگرایانه مکتب لیبرالیسم در مقایسه با آینده موعود قرآن قرار میگیرد. مسأله این است که این دو مکتب نقش اراده انسان را در تحقق چنین آیندهای چگونه تبیین میکنند؟ انسانمحوری و خدامحوری، شاخصترین تفاوت در این دو مکتب است که باعث تفاوت در قوانین تاریخی و تعیین نقش اراده انسان در جامعه و تاریخ خواهد بود. انسان قرآنی با استفاده از قوانین تاریخی که در قالب سنن الهی در قرآن عرضه شده، آگاهی لازم برای ساختن آینده خود و جهان را کسب کرده و با ارادهای فعال مسیر آینده جهان و سرنوشت خود را معین میسازد. این در حالی است که بر مبنای نظریه پایان تاریخ، انسان لیبرال به گونهای منفعل در مسیر حتمی پیشرفت علمی در جامعه لیبرال دموکرات قرار گرفته و با همه نویدهای اولیه این مکتب نسبت به آینده جهان و سرنوشت خویش در تردید و نگرانی به سر میبرد.کلید واژهها: قرآن، لیبرالیسم، قوانین تاریخی، آیندهموعود، ارادهانسان، جبر، اختیار.
بیشتر