تحقیق تجربی متضمن تعمیمپذیری است، اما تعمیمپذیری صرفاً به تعمیمهای آماری محدود نمیشود. به هر روی، تعمیمپذیری گام نهایی در فرایند تحقیقات کمّی و کیفی است.
... در خصوص نوع و شیوة تعمیمپذیری در تحقیقات کیفی، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. یکی از رویکردها «تعمیمپذیری طبیعتگرایانه» است؛ فرایندی که طی آن تعمیمپذیری بر مبنای شباهت صورت میگیرد؛ شباهتی که با دیگر افراد، محیطها، زمانها و زمینهها وجود دارد. یکی دیگر از انواع تعمیمپذیری که به تحقیقات کیفی مربوط میشود، تعمیمپذیری ارتباطی است. در اینباره، سؤال این است که چه کسی تصمیم میگیرد که نتایج تحقیق قابل تعمیم میباشد. در این زمینه، ممکن است محقق و خوانندة تحقیق با یکدیگر تعامل داشته باشند. نوع دیگری از تعمیمپذیری، که در اینجا بیشتر مورد تأکید است، «تعمیمپذیری متعادل» است. این تعمیمپذیری در مقابل «تعمیمپذیری تام» قرار دارد. ویلیامز معتقد است: این نوع تعمیمپذیری در تحقیقات کیفی بیشتر صورت میگیرد. ازاینرو، میتوان گفت: این نوع تعمیمپذیری اجتنابناپذیر است. داعیة تعمیمپذیری متعادل این است که آنچه در یک مکان یا زمان صادق است بر زمان و مکان دیگری هم صدق میکند. این نوع تعمیمپذیری در پی آن نیست که گزارههای جامعهشناختی را به یک دورة طولانی یا فرهنگهای دیگر تعمیم دهد. ازاینرو، محقق بر اساس موارد خاصی که موجود است، دست به استنتاج میزند تا ویژگیهای جامعه بزرگتر را درک نماید. ازاینرو، تعمیمدادن اجتنابناپذیر، مطلوب و ممکن است.
بیشتر