باتوجهبه نقش انکارناپذیر اخلاق در قلمرو جرمانگاری، پذیرفتن یا نپذیرفتن مفهومِ «نسبیت جرم» به این بستگی دارد که مفاهیم اخلاقی، جزء قضایای اِخباری بهحساب آین
... ند یا انشایی. به بیان دیگر، با اخباریدانستن مفاهیم اخلاقی، پدیدۀ نسبیت جرم چندان پذیرفتنی نیست؛ درحالیکه با انشاییدانستن مفاهیم اخلاقی، بابِ بررسی نسبیت جرم گشوده میشود. بیتردید میان اندیشمندان غربی یکی از طلایهداران اشاعۀ مفهوم نسبیت جرم، جامعهشناس تجربهگرای فرانسوی، امیل دورکهیم است که با ابداع مفاهیمی، همچون «وجدان جمعی» و «آنومی» به گسترش دیدگاه خود درخصوص نسبیبودن مفاهیم اخلاقی و جرمهای قانونی پرداخت. در همین راستا هدف مقالۀ پیش رو بررسی نسبیت جرم از دریچۀ اخلاق بوده و تلاش شده است با بیان دیدگاههای دورکهیم، بهعنوان یکی از اندیشمندان بزرگ این حوزه، بهصورت متمرکز به این موضوع پرداخته شود. راهبرد این تحقیق کیفی و راهکار اجرایی، بهصورت کتابخانهای با استفاده از روش توصیفیتحلیلی بود. مهمترین دستاورد این تحقیق این بود که هرچند قضایای اخلاقی در جزئیات، بسته به مقتضیات زمان و مکان، متغیر و نسبی هستند، در قالب دو مفهوم کلیِ ظلم و عدل، اِخباری بوده و در بازههای زمان و مکان، ثابت باقی میمانند. بنابراین، به همین دلیل است که برخی رفتارهای غیراخلاقی در تمامی دورانها و کشورها جرم تلقی شده و تحت عنوانِ جرایم طبیعی قرار گرفتهاند.
بیشتر