بررسي ديدگاه اماميه و معتزله پيرامون صفات ذات و صفات فعل خدا، حاکي از تفاوت آشکاري ميان دو ديدگاه ميباشد. اماميه معتقدند که صفات خدا مانند علم، قدرت و حيات،
... از لحاظ مفهوم، از يکديگر متفاوت بوده، و غير از ذات ميباشد؛ اما از لحاظ مصداق، همگي يکسان هستند؛ يعني ذات واجبالوجوب مصداق همه صفات کمال است. اما معتزله بهدليل عدم توانايي در حل برخي از تعارضات فکري خود، بهسوي سه ديدگاه، شامل ديدگاه نيابت ذات از صفات، بازگشت صفات ثبوتي به سلبي، و نظريه احوال، گرايش يافتهاند. اما بررسيهاي اين پژوهش نشان ميدهد که اگر عينيت صفات با ذات را نپذيريم، لازم ميآيد که ذات خدا فاقد کمالات و صفات ذاتي باشد، و بايد آنها را از غير خود دريافت کند. يکي از صفات ذات خدا، قدرت است. قادر به کسي گفته ميشود که انجام يا ترک فعلي، تابع اراده او باشد. بعضي از معتزله معتقدند که بعضي از اشيا از حيطه قدرت خدا خارج است؛ بر اين اساس، آنها ميگويند که خدا بر فعل قبيح قدرت ندارد. اما اماميه قدرت خداوند را همانند ذات و ديگر صفات او، بينهايت ميداند. اراده خدا نيز از صفاتي است که معرکه آرا نزد متکلمان است. معتزله منکر اطلاق اراده الهي شده، و افعال بندگان را مشمول اراده خدا نميدانند. نگاه تنزيهي معتزله درباره خدا، آنها را بهسوي نظريه تفويض سوق داده است. در حالي که اماميه، اراده خدا را مطلق دانسته، و معتقدند که همه افعال انسان به مشيت و اراده حق تعالي انجام ميپذيرد. آنها با اختيار نظريه "امر بين الامرين" عقيده دارند که بندگان در انجام افعال خود مجبور نيستند، بلکه قدرت آنها بر انجام فعل، از سوي خدا اعطا شده است. از سوي ديگر، وعد و وعيد الهي را معتزله بر خدا واجب دانستهاند؛ اما اماميه تنها وعده الهي را لازم دانسته، ولي وعيد را از اختيارات خداوند شمردهاند.
بیشتر