این نوشتار، پس از تعریف بُعد و تناهی در اصطلاحهای گوناگون، به تقریر نظریهی تناهی ابعاد در فلسفهی اسلامی ـ در موضع طبیعیات و در بحث از احوال جسم ـ از منظر اب
... بنسینا، سهروردی و ملاصدرا و به بررسی استدلالهای مربوط میپردازد؛ و با اشاره به کاربرد نظریه در اثبات بعضِ مسائل طبیعی و مابعدالطبیعی، کتابشناسی نظریه در آثار ایشان هم ترسیم میگردد.پژوهش با پرسش علامه حسنزادهی آملی از قائلان تناهى ابعاد پی گرفته میشود که اگر هر اثر، نمودار دارائى مؤثر خود است، و كلمات وجودى ـ كه اطوار و شئون اسمائى او هستند ـ را نهايت نباشد، پس چه چيزى موجب نیل این بزرگان به اين حرف شد که مجموع عالم جسم و جسمانى نفاد یابد؟ فرجام این سلوك علمى، پژوهشگر را از طریق استدلال عقلانی و با استمداد از آیات الهی به این نکته انتقال میدهد که كلمات عالم جسمانى غيرمتناهى است، و تناهى ابعاد به تباهى است.
بیشتر