در جهان پرشتاب امروز، در عصر انفجار دانش و اطلاعات، جوامع شیفتگی خاصی نسبت به تغییر، تحول و توسعه از خود نشان میدهند .از این رو جامعهشناسان، سیاستمداران و نظ
... ظریهپردازان فرهنگی توجه خود را به توسعه، ابعاد و زمینههای آن معطوف داشته و ضرورت و راههای رسیدن به توسعه را مورد کنکاش قرار دادهاند. تعاریف گوناگونی برای توسعه ارائه گردیده که نشان از اهمیت و پیچیدگی آن دارد. توسعه تنها حاصل اراده و کوشش-های بخردانه و پیگیر ملت و جوامعی است که خواستار بهبود شرایط زندگی خود هستند. بنابراین توسعه فرآیندی هدفدار و برنامهریزی شده است که توسط انسان آغاز میگردد و هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط زندگی کلیه افراد است که در یک جامعه گرد هم آمدهاند. از سوی دیگر صاحبنظران، توسعه را متأثر از عوامل گوناگونی به حساب آوردهاند. از این میان، عامل انسانی اصلیترین نقش را در نیل به اهداف توسعه بر عهده دارد. در پاسخ به پیچیدگیهای دنیای امروز و تنوع نیازهای جوامع انسانی، دانشمندان علوم اجتماعی توسعه را به ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی، پایدار تقسیم نمودهاند. فرهنگ سامانبخش باورها، ارزشها، نگرشها و هنجارهای یک جامعه است و نوع رفتار و جهت-گیریهای مردم آن جامعه را مشخص میکند. از اینرو به دلیل بروز مشکلات اجتماعی و زیستی برای جوامع و ملتهایی که تنها به توسعه اقتصادی میاندیشند، بحث فرهنگ و توسعه فرهنگی در مرکز توجه قرار گرفته است. تلاش و برنامهریزی برای دستیابی به توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی بدون تمرکز به فرهنگ در درازمدت اثرات مخربی به بار خواهد نشاند. بعد فرهنگی مرجع اصلی ارزیابی همه عوامل است و توسعه در جایی که از آن ریشه گرفته،یعنی در فرهنگ و سنت همان کشور رشد میکند؛ زیرا توسعه فرآیند همه جانبه و مرتبط با ارزش- های هر جامعه و فراخوان و مشارکت آحاد افراد و گروه-هایی است که هم بنیانگذار آن هستند و هم از آن منتفع می-شوند. و اگر توسعه با توجه به خواست مردم و بر مبنای فرهنگ عوام باشد موجبات ارتقا و رشد انسانی را فراهم مینماید. بنابراین توسعه فرهنگی زیر بنای توسعه همه جانبه است و نمی-توان بدون اعتنا به آن به دنبال ایجاد تغییرات در ابعاد مختلف یک جامعه بود. اکنون سوال این است که توسعه فرهنگی چگونه تحقق مییابد؟ چه عواملی در آن دخیلاند؟ شاخصهای توسعه فرهنگی کدامند؟ آیا الگوهای رایج غربی برای جامعه ما قابل تجویز است یا نیاز به پیشنهاد الگوی جدیدی از توسعه فرهنگی است؟ آیا میتوان برای توسعه فرهنگی جامعه یک دیدگاه و نگرش علمی مبتنی بر آیات قرآن به دست آورد، به نحوی که به پایه-های بنیادی یک نظریه جامع درونزا و بومی در چارچوب اهداف توسعه فرهنگی دست یافت؟بیتردید در هر جامعه میتوان عوامل زیاد و متنوعی را، با میزان متفاوتی از تأثیرگذاری، شناسایی و دستهبندی کرد. اما در یک جامعه دینی و اسلامی که ماهیت ارزشهای فرهنگی آن را آموزههای الهی تشکیل می دهد، یکی از عوامل مهم و بنیادی دین است. لذا واکاوی نقش دین در فرهنگسازی و توسعه فرهنگی در این کشورها از جایگاه خاصی برخوردار است. بررسی و تحلیل ظرفیتهای اسلام در زمینه توسعه فرهنگی از چند جهت حائز اهمیت است: اولاً، میان توسعه فرهنگی و پیشرفت جامعه ارتباط وثیقی وجود دارد. ثانیاً، دین و فرهنگ رابطهای تنگاتنگ و درهم تنیده دارند. دین قلب تپنده و نبض فرهنگ در جوامع دیندار و مسلمان است. فرهنگ جوامع اسلامی به شدت متأثر از دین است، به گونهای که هر گونه پیشرفت یا پسرفت فرهنگ، میتواند ریشه در دین داشته باشد. ثالثاً، اسلام مدعی است که دارای آیین زندگی برای تمامی انسانها در طول نسلها و عصرها است. به بیان دیگر، حضور اسلام در تمام ابعاد زندگی عملی و نظری انسانها نه مربوط به دوره خاص بلکه همیشگی و جاودانه است. گرچه اسلام به منزله دین جامع، مدعی پاسخگویی به تمام نیازهای بشر و برخوردار از برنامه زندگی برای همه انسانهاست به گونهای که انسانها تنها در این زیست بوم میتوانند به زندگی آرمانی، واقعی و مطلوبشان دست یابند. ولی با نگاه جامعه شناختی به واقعیتهای اجتماعی و تاریخی جوامع اسلامی، ملاحظه میشود که بسیاری از کشورهای اسلامی نسبت به کشورهای توسعه یافته، توسعه نیافته باقی ماندهاند. آیا این واقعیت به معنای این نیست که اسلام نه تنها در توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نقش ندارد، بلکه عامل اصلی پسرفت و عقب ماندگی جوامع اسلامی است؟ به همین دلیل این گمانه به وجود آمده که اسلام مانع ایجاد توسعه در ابعاد مختلف است و عقب ماندگی فناورانه مسلمانان نیز به همین مسئله بر میگردد. این امر دغدغه ای شد تا در این تحقیق تلاش شود رابطه اسلام و توسعه فرهنگی به مثابه پدیده ای که هم معلول توسعه و هم زمینهساز آن است مورد بررسی قرار بگیرد. به همین منظور این تحقیق در پنج فصل ساختاربندی شده است. بعد از پرداختن به کلیات در فصل اول، فصل دوم و سوم تحقیق، به چارچوب مفهومی و تعریف مفاهیم توسعه و توسعه فرهنگی اختصاص داده شده است. سپس با توجه به شاخصها و مولفههای توسعه فرهنگی در فصل سوم، رابطه اسلام با این مولفهها در فصل چهارم مورد بررسی قرار میگیرد. سرانجام در فصل پنجم با توجه به مباحث مطرح شده جمع بندی نهایی صورت میگیرد.
بیشتر