اهداف مقاله حاضر عبارت اند از: 1. ارزیابی پیشرفت علمی مطالعات اقتصاد کلان ایران، طی دوره 1379-1386، با استفاده از یک رویکرد روش شناختی که برای این منظور، از رو
... ویکرد ابزارگرایانه «حل مساله به مثابه پیشرفت علمی» لائودن بهره برده است و 2. بررسی میزان بهره گیری این مطالعات از چهار عامل دیدگاه ها، شواهد، روش های فنی و جامعه علمی که در فرایند پیشرفت و توسعه اقتصاد کلان تاثیر بسزایی داشته اند.آزمون فرضیه مربوط به هدف اول نشان می دهد مطالعات اقتصاد کلان ایران بیشتر، به حل مسایل کاربردی و نه مسایل فکری اختصاص دارند؛ در نتیجه، شرط لازم پیشرفت علمی در این مطالعات رعایت نشده است.آزمون فرضیات مربوط به عوامل تاثیرگذار نشان می دهد در مطالعات اقتصاد کلان ایران از شواهد استفاده نشده، الگوها و روش های فنی توسعه نیافته و مطالعات با سایر مطالعات فارسی ارتباط روش شناختی ندارند. فرضیه راجع به عدم تصریح دیدگاه ها رد شد که البته، در زمینه پذیرش دلالت های آن باید محتاط بود. به علاوه، فرمالیسم ریاضی، به ویژه روش های اقتصادسنجی، بر روش شناسی مطالعات سیطره دارد.
بیشتر