چکیده در این رساله یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین مسائل کلامی یعنی علم انبیا از دیدگاه دو متکلم برجستهی شیعه و اهل سنت مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. اختلاف
... فات زیادی در ماهیت و ابعاد علم پیامبران بین متکلمان شیعه و اهل سنت وجود داد و این اختلافات علاوه بر ایجاد تفاوت آراء در آموزهی عصمت انبیا، باعث ایجاد شبهات زیادی نیز شده است که با روشن شدن ماهیت و ابعاد علم انبیا از دیدگاه این دو عالم مشهور به بسیاری از آنها پاسخ داده میشود. فخررازی نبی را دارای قوهی قدسیه میداند. از نظر او انبیا افرادی هستند که دارای نفوس قوی میباشند، این نفوس در کمال قوهی عقل نظری و عملی قراردارند و به تکمیل قوی نظری و عملی دیگران نیز میپردازند. ویژگی این نفوس شدید الحدس بودن آنها است، به طوری که مجهولاتی که برای دیگران با پیدا کردن حد وسط معلوم میگردد، برای آنان با اندک تاملی حاصل میشود. او انبیا را در منتها درجهی عقل بالملکه و ارواح آنان را در منتها درجهی بشریت و اولین درجهی ملائکه دانسته، از این رو علم آنان را اکتسابی و محدود میداند. واما علامه طباطبایی نبی را به حسب مقام نورانیت، کاملترین انسان عهد خود و مظهر اسما و صفات خدا دانسته و علم ایشان را نامحدود، حضوری و لدنی میداند. البته این نکته را بیان میکند که منظور از علم غیب، غیب نسبی است نه مطلق و مواردی که در آیات یا روایات مبنی بر عدم علم ایشان بیان شده است، به مقتضیات بشری و علوم عادی آنان برمیگرداند و معتقد است علم غیب تکلیف آور نیست. در این پژوهش برخی از نظرات فخررازی در زمینهی علم انبیا نقد شده است و نا تمام بودن آنها در مقایسه با دیدگاه های علامه طباطبایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. کلید واژه ها: علم انبیاء، نبوت، فخررازی، علامه طباطبایی، عصمت، حدس
بیشتر