اگرچه آینه همواره در ادبیات بار معنایی حقیقت نمایی را داشته است، بی گمان ژان ژنه از نوادر نویسندگانی است که در آثار نمایشی خویش، آینه را به عنوان عامل توهم معر
... رفی می کند. شخصیت های ژنه همواره از خویشتن واقعی خویش گریزانند و در این سودای خویشتن گریزی، آینه با عینیت بخشیدن به ظواهر مبدل آنان، واقعیت روزمره شان را می زداید و آرزوها و توهماتشان را تحکیم می بخشد. این فرایند تا جایی پیش می رود که چشم ها نیز آینه ناواقعیت می شوند و اعضا بدن حتی در رویارویی نظامی آینه وار، یکدیگر را به قصد برتریی فرضی و خیالی منعکس می کنند. هدف این مقاله بررسی این مساله است که آینه در نمایشنامه های ژنه کدام بارهای معنایی را به خود می گیرد و چه تفکری نقطه وحدت آن ها را تشکیل می دهد؟ از این رو آینه نزد ژنه نه تنها واقعیت نما نیست، بلکه واقعیت را از مفهوم واقعی آن تهی کرده؛ به عالمی می برد که در آن هیچ آرزویی محال و هیچ توهمی، توهم نیست.
بیشتر