فصل دوم به تحریف قرآن نزد اهل تسنن میپردازد. تحریف قرآن نزد اهل تسنن به دو صورت متصور است: اول تحریف غیر صریح که موضوعش علوم قرآن است؛ یعنی مباحثی که قرآن را
... به سمت تحریف میکشاند، نه قول به تحریف صریح قرآن. نویسنده این مطلب را ضمن چهار مبحث مطرح کرده است: حروف هفتگانه، جمع قرآن، قرائات قرآنی و نسخ تلاوت. در میان مباحث، گاهی ملاحظات و اعتراضاتی را بر جزئیات مطروحه در میان مباحث شاهدیم. نویسنده وجه ارتباط میان این مبحث و تحریف قرآن را هم در همین قسمت ذکر مینماید. او در نهایت و پایان هر مبحث، نظر شیعه درباره اهم مسائل را هم مطرح میکند تا مقارنت و مقایسه و در نهایت قضاوت (میان مذهب اهلبیت (ع) و عامه) برای خواننده آسانتر شود. اما درباره نظریات وهابیان صرفا بر بیان مسائل عجیب و غریب و نوادر سخنانشان تأکید شده است. تا اینجا اولین قسمت از مباحث فصل دوم (قول به تحریف غیر صریح) مطرح شده است و از اینجا به بعد دومین بخش اصلی از مباحث بخش دوم؛ یعنی مباحث مربوط به تحریف صریح را بیان میدارد. در این بخش، سورههای اضافه و یا کمشده از قرآن یا آیات افزوده یا کمشده و... بیان میگردد و همچنین بازیای را که سلف وهابیت درباره قرآن راه انداخته و... بیان میگردد. ازاینرو نویسنده در فصلی جداگانه به این پرداخته که چه کسانی از سلف آنان به تحریف قرآن معتقد بودهاند. سپس در ادامه همین فصل، در فصلی دیگر اعترافات و شهادات علمای بزرگ اهل سنت به اینکه بعضی صحابه و برخی تابعین به تحریف قرآن معتقد بودهاند، ذکر میگردد. این شهادات و اعترافات بهصورت مستند از کتابهای آنان اخذ شده و به آنها ارجاع داده میشود.
سومین فصل از کتاب، به سهم شیعه در حفظ قرآن از تحریف و حفظ آن به همان شکل استوار اولیهاش میپردازد. در خلال این مباحث برای ما روشن میشود که جمع و تدوین و املا و نقطهگذاری به نقاط اعراب اولا و نقاط اعجام ثانیا، همچنین بازگرداندن صیاغ نقاط با برخی اضافات به خط مصحف و همچنین تطویر خط نسخی به این خطی که میتوان علامات روی آن گذاشت و... از مراتب تدرج کمالی خط قرآن است که در صیانت و حفظ آن کمک کرده است. اینها کارهایی است که تنها، مردان شیعه به آن قیام کردهاند و ازاینرو در حفظ این کتاب کریم از بازیچه شدن و تغییر، ممتازند. (این کتاب همه فصل دوم نیست و بخشی از آن است).
بیشتر