پاسخ تفصیلی:
ادله مختلف فلسفي، حسي و تجربي بر اثبات وجود روح اقامه شده است. هم چنين نمي توان امكان ارتباط با ارواح را از طريق صحيح علمي براي افراد خبره در اين كار، انكار كرد. از سخنان پيشوايان بزرگ اسلام نيز امكان اين موضوع ثابت مي شود، ولي سخن در اين جا است كه تنزّل دادن مسأله اي به اين مهمي تا آن جا كه هر كس براي سرگرمي و تفريح نعلبكي يا استكان يا ميز گرد چرخاني درست كرده و مشتي مرد و زن و كوچك و بزرگ دور آن جمع شوند؛ يكشب روح بوعلي سينا را حاضر كنند و شب ديگر مزاحم زكريّاي رازي گردند و شب سوم انيشتاين را حاضر كنند و ... گل بگويند و گل بشنوند و از تاريخ زايمان خانم گرفته تا صحت و بطلان مذاهب و اديان و مكتب هاي فلسفي سخن به ميان آورند و آن ارواح نيز براي اين كه خاطر خطير سؤال كنندگان مكدّر نشود و از آنها نرنجند، طبق ميل و علاقه آنها پاسخ دهند و...؟!
البته ارتباط با ارواح را به عنوان يك واقعيت مي توان پذيرفت؛ ولي نبايد از نظر دور داشت كه اين مسأله مورد سوء استفاده عده زيادي قرار گرفته و يك واقعيت با هزاران اوهام به هم آميخته شده است. ازاين رو از ميان هزاران مدّعي شايد تنها يكي راستگو باشد.
الف. سير اجمالي در تاريخ احضار روح:
حضرت موسي اين علم را ممنوع کرد لکن شاعئل نافرماني نمود و توسط شخصي روح ثموئيل را احضار کرد. «من ها» روح اجداد خود احضار مي کردند. يوناني ها نيز در احضار ارواح دست داشته اند، مزن امپراطور روم علاوي را براي احضار روح مادرش دعوت نمود. کاهنين مصر ولاماهاي تبت، مغ هاي ايراني و براهمه هند از قديم علم احضار ارواح را مي دانسته اند. در قرن وسطي اولين احضار توسط دختران «ميس فوکس آلماني» در سال 1847 انجام گرفت؛ و کسي آن علم را جزء علم مثبت قرار داد «آلان کاردک» بود که بعد از ده سال تلاش کتاب خود را به نام «ارواح» چاپ کرد و بعد از او «ويليام کردک» و گابريل ترقيات شگفت انگيزي دراين علم به وجود آرود. (حسين الماسيان، قواي فامرئي در بيان علوم مغناطيسي، انتشارات گوتنبرگ، اول، 1368، ص 102- 103)
و دانشمندان تجربي مانند «هووسن» و «هرموب» با تحقيقات 12 ساله مسئله را تاييد نموده اند. (فريد وجودي، دائره المعارف) در سال 1869 يعني 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح درغرب يک هيئت 33 نفره از دانشمندان و روحانيون . ... از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان ماموريت يافتند تا به مسئله رابطه با ارواح به دقت رسيدگي کنند که بعد از يک سال و نيم بررسي و آزمايش رآي خود را مبني بر تصديق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسليم کردند. (بيست پاسخ از هيئت تحريريه موسسه در راه حق، ناشر در راه حق، سال 1360، ص 151) از نظر ديني ارتباط با ارواح سالها قبل مطرح بوده، در منابع اسلامي گاهي بعضي ائمه طاهرين در بيداري با ارواح گذشتگان مرتبط شد و با آنان سخن گفته اند، و گاهي اين ارتباط براي افراد غير معصوم مانند سلمان نيز دست داده و در حال بيداري با روح مرده سخن گفته اند. (محمد تقي فلسفي، معاد از نظر روح و جسم، نشر معارف اسلامي، 1360، ص 314 و ص 316)
ب) ارتباط با ارواح احتياج به اطلاعاتي تخصصي و هم چنين قدرت و اراده و سلامت اعصاب دارد با اين جهت ادعاي اين مسئله از هر کسي پذيرفته نيست. (بيست پاسخ, همان ص 152)
ج) انواع ارتباط با ارواح:
ارتباط با ارواح به يک صورت نيست اقسام و انواع مختلفي دارد که به نمونه هاي اشاره مي شود:
1. به صورت خواباندن فردي که به نام خواب مغناطيسي، هيپنوتيزم، مانيه تيزم و يا تله پاتي (انتقال افکار از فاصله دور) ياد مي شود. (ناصر مکارم شيرازي، تفسير نمونه، دارالکتب الاسلاميه، ج 1، ص 382)
2. به صورت احضار ارواح(دائره المعارف، همان ج 4، ص 365)
3. به صورت روياي صادقانه (معاد فلسفي، همان، ص 322)
4. ارتباط در حال بيداري (همان، ص 313)
د) کيفيت احضار:
کيفيت احضار مختلف است. يکي از نويسندگان مي گويد: براي ارتباط ارواح با زندگان واسطه اي لازم است اين واسطه انسان، ميز، و اشياي ديگري مي تواند باشد. افرادي که واسطه قرار مي گيرند بايد داراي قوه «مد يومينطه» باشد که عبارت است از خاصيتي که بدون مديوم (واسطه) وجود دارد که درحال خواب يا بيداري سيال لطيف حياتي از او خارج مي گردد و ارواح بدون کمک سيال حياتي که از بدن اشخاص زنده مي گيرند نمي توانند به سهولت در تمام ماده تظاهر نمايند:
اقسام مديوم:
1. مديوم معالج که کارشان استفاده از اطلاعات براي معالجه امراض است.
2. مديوم شنوا که با ارواح مکالمه مي نمايند.
3. مديوم گويا که روح توسط آلات ناطقه مديوم مقاصد را بيان مي کند.
4. مديوم بينا آنهايي که در حال بيداري ارواح مي بييند ولي نه به وسيله چشم ظاهر
5. مديوم نويسنده اين قبيل افراد تحت تسلط قوه روح شروع به نوشتن مي کند. (قواي نامرئي، همان، ص 104-107)
هـ) نظر برخي افراد:
1. علامه طباطبائي: خيلي از خوارق عادات از جمله احضار ارواح مستند به قوت اراده و ايمان داشتن است به تاثير آن است چون اراده تابع علم و يقين است وقتي علم قطعي شد حواس آنچه را که انسان به آن يقين دارد مشاهده مي کند که فلان شخص است و هيچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با اين تخيل امراض را معالجه کند، از اين جا روشن شد که ملاک تحقق خوارق عادت علم خبري است نه مطابقت اين علم با خارج و واقع ... مانند احضار ارواح که اصحاب آن دليلي بيش از اين که روح در خيال و يا در حواس آنها ظاهر شد نه در خارج ندارند و اگر روح واقعا در خارج حاضر شده باشد همه آنها که حس طبيعي دارند بايد آن بنيند با اين توجيه چند اشکال درباره احضار ارواح حل شد: 1. کسي که بيدار است و روحش مشغول کارهاي خود اوست چگونه روحش حاضر شده است ولي هيچ اطلاعي ندارد که روح روح او را در فلان محل احضار کرده اند با اين که انسان يک روح بيشتر ندارد. جواب اين است که احضار خيالي است.
2. روح جوهر مجرد است به زمان و مکان نسبتي ندارد. جواب اين است که روح تخيلي حاضر شده است نه واقعي.
3. يک روح به صورت هاي مختلف چگونه ظاهر مي شود؟
4. ارواح گاهي خلاف واقع خبر مي دهد يا بعضي روح ها بعض ديگر را تکذيب مي کنند (چنان که خود پرسشگر نيز اعتراف نموده است) جواب همه اين شکالات اين است که روح در مشاعره و خيال حاضر کننده حاضر شد نه در خارج به گونه که دين شود. (علامه طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، دارالکتب الاسلاميه، 1397ه. ق, ج 1, ص 244-246 با تلخيص)
2) مرحوم فلسفي: با اين که از نظر ديني ارتباط با ارواح گذشتگان را در بيداري ممکن مي دانم و خيلي مائلم وسيله اي بدست آيد تا با روح شيخ طوسي و روح شيخ صدوق رضوان الله مرتبط شوم ... ولي با ميز گردان نمي شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد چنان که با طالع بيني نمي شود فرداي مردم را تعيين کرد. (معاد فلسفي، همان، ص 221)
3) فريد وجدي: احضار ارواح فني است که دانشمندان اروپا و آمريکا از آن استفاده برده روح را به شکل روشن حاضر مي بينند و با او صحبت مي کنند و براي آنها ثابت مي شود که روح فلان شخص است.
4) صاحب قواي نامرئي عقيده دارد که دانشمندان غربي از ارواح متظاهر در جلسه عکس برداري کرده اند. (قواي نامرئي، همان، ص 108)
احضار ارواح و ملائکه و جن بر حسب اختلاف موارد و وسايل و اغراض، احکام مختلفي دارد و اگر از راه هايي که شرعا حلال هستند اقدام شود اشکال ندارد (اجوبه الاستفتاآت، س 1232 - 1233).
توضيح : در مواردي که خلاف شرع باشد قطعا گناه است و ممکن است در بعضي موارد از گناهان کبيره محسوب شود.
منابع زير براي مطالعه توصيه مي شود:
- حقيقت روح , احمد زمرديان , دفتر نشر فرهنگ اسلامي , ص 274 به بعد
- معادشناسي , سيد محمدحسين حسيني طهراني , انتشارات حكمت , ج 3
- عالم پس از مرگ , لئون دني , ترجمه محمد نصيري , مؤسسه مطبوعاتي عطايي , ص 75 به بعد
- الروح , ابن قيم الجوزيه , دار الكتاب العربي , ص 289
- معاد انسان و جهان , جعفر سبحاني , انتشارات مكتب اسلام , ص 81 به بعد
- الميزان , علامه طباطبايي , ذيل آيه 102, بقره , ج 1, ص 244
- به سوى جهان ابدى، ص 288 زين العابدين قربانى
- منشور جاويد، ج 9 ، ص 161 و 190 به بعد جعفر سبحانى
-عود ارواح ، ناصر مكارم شيرازى
- ارتباط با ارواح، آيتاللّهناصر مكارم شيرازى