كتاب حاضر دارای هشت فصل است؛ فصل اول در دوازده اصل به بررسی اركان شناخت صحيح آفريدگار و آفريدگان و فصل دوم «آفرينش و خلقت، نه تطور و صدور» به مطالبی مانند؛ تبا
... اين ملاك خلقت، فلسفه و عرفان جدايی و تباين خالق و خلق را انكار میكند و ... میپردازد.
فصل سوم «شناخت توحيد براساس وحی و برهان، نه فلسفه و عرفان» به بررسی وحدت موهوم، اشتباه معرفت بشری در شناخت معنای توحيد، اوهام پيرامون معنای وحدت خداوند و نقد برهان فلسفی اثبات واجبالوجود پرداخته است.
«ادعای نابجای ادراك كنه ذات خداوند» عنوان فصل چهارم است كه شامل مباحث؛ شناخت مخلوقات تنها راه شناخت خداوند، فراترين درجه معرفت خداوند و فلسفه و عرفان خداوند را شبيه خلق بلكه عين وجود آن میداند میشود.
فصل پنجم «افسانه وجود مجردات» به انگيزه اهل فلسفه در اعتقاد به وجود عالم مجردات، كلمات اهل فلسفه پيرامون عالم مجردات، نادرستی اعتقاد به تولد عقول مجرده از ذات متعالی خداوند و ... میپردازد.
فصل ششم «فراتر از زمان و مكان» به خدای فلسفه و عرفان در گستره زمان و مكان، فصل هفتم«ديدن خداوند! هرگز!» به دين خداوند در پندار فيلسوفان و عارفان و فصل هشتم «انديشههای زمينی، يا درسهای آسمانی» به امام(ع) امام است، نه فيلسوف پرداخته است.
در مقدمه كتاب آمده است؛ شناخت به سزای مسائل مبدأ و معاد براساس وحی و برهان، والاترين هدف جويندگان سعادت ابدی و ابديت سعادت است؛ در اين كتاب با توضيحی پيرامون پايههای شناخت صحيح خداوند، به نمونههايی از تعاليم مدرسه وحی و برهان در مقابل پرداختههای انديشه كاوان مسلكهای معرفت بشری پرداخته شده است.
نويسنده در اين كتاب به بررسی تطبيقی آموزههای مكتب وحی، با ساير آرا و نظريات معرفتی پرداخته است كه ادعای يكسان بودن رجوع به معلم عرشی و فرشی در اقامه برهان عقلی خلاف تجربه روشن و آشكار است، و با نصوص قطعی نيز سرسازش ندارد. نويسنده در اين كتاب سعی كرده است استدلالات عقلی كامل و تمام باشد و استشهاد به نصوص مكتب وحی هرگز جنبه تعبدی ندارد.
بیشتر