در هر نظام عرفانی مولفههای مشترک وجود دارد. نظام عرفانی قدیس فرانسیس آسیزی (2/1181-1226 م.) و شیخ نجمالدین کبری (540-618ق.) به دلیل معاصر بودن یکی در مسیحیت
... و دیگری در اسلام مورد تحقیق قرارگرفته است. شیو? عرفانی فرانسیس آسیزی به دلیل پایبند بودن به فقر مطلق چهرهای کاملاً متفاوت با فرقههای دیگر موجود در رهبانیت مسیحی ارائه داده است. او موسس فرقه فرانسیسیان است وی پیرو آیین کاتولیک بوده و مولفههای عرفانی آن فقر، اطاعت و تجرد است. ولی اصلیتری مولفه نزد فرانسیس آسیزی عشق است. از سویی شیخ نجمالدین کبری در دور? خود و در میان هممسلکانش عالمی صاحب حال و مکاشفه و مشاهده مقام، تجلی و سائر در ملکوت و لاهوت بوده است و او را سرسلسل? کبرویّه میشمرند. شیخ در اصول طریقت تألیفات و آثار ارزندهای دارد و عارفی مبارز به شمار میرود او معتقد است که سالک با تمسک جستن به قوانین قرآنی و گفتار پیامبر و ائمه، مأمور وظیفهشناسی است که باید امر، آمر را تا واپسین دم زندگی به کار برد تا بعد از طی مراحل شریعت و طریقت لیاقت درک مقام شهود را پیدا کند. پس از بررسی شرح حال این عارف بزرگوار در مقایسه این دو نظام عرفانی این نتیجه حاصل است که غایت این هر دو نظام عرفانی رسیدن به توحید است. ولی راههای رسیدن به خدا هم زیاد است و هم متفاوت.واژههای کلیدی: قدیس فرانسیس آسیزی، شیخ نجمالدین کبری، عشق، فقر، نظام عرفانی، نفس، شیطان، کرامات
بیشتر