اين كتاب داراي 12 فصل است در اثبات وجود و وحدة واجب تعالي غياث الدين منصور فرزند مؤلف اين رساله، شرحي بر آن نگاشته بنام كشف الحقايق المحمديه و در آن، شرح حال ا
... او را آورده است و 7 فصل بر آن افزوده مؤلف اين رساله در ذريعه در چند جا اشتباهاً صدرالدين محمد بن غياث الدين منصور دشتكي معرفي شده و اساساً بسياري از مؤلفات صدرالدين مقتول در 903 از صدرالدين فرزند غياث الدين منصور دانسته شده است.
از آن جمله همين اثبات الواجب، حاشيه قديم و جديد بر شرح تجريد و حاشيه هاي او بر شرح مطالع و جواهر نامه.
اين اشتباه منحصراً در ذريعه نيست صاحب مجالس المؤمنين، صدرالدين محمد شيرازي معروف به صدرالحقيقه را پسر غياث الدين منصور و مقتول در 903 بدست تركمانان دانسته است. در فهرست دانشكده ادبيات جواهرنامه تأليف صدرالدين محمد مقتول در 903 و فرزند غياث الدين منصور دانسته شده و فهرست نگار به نوشته قاضي نورالله شوشتري استناد كرده است.
در فهرست كتابخانه مركزي دانشگاه سخن صاحب ذريعه در ذيل معرفي اثبات الواجب عينا نقل شده است.
در آغاز اين رساله علم بدو قسم تصوري و تصديقي تقسيم شده پس از آن به اثبات باري تعالي و بيان بعضي از صفات بروش فلسفي عقلي مي پردازد.
اين رساله گويا از دشتكي باشد. (سيد احمد اشكوري)
اين رساله كه بنام ابوالمظفر احمد بهادر «مقتول در 903» نوشته شده در اثبات وجود و صفات واجب است كه پس از ديباچه ضمن 12 فصل و خاتمه صورت گرفته: فصل 1- في اثباته تعالي 2- في توحيده 3- في ان واجب الوجود لا يقبل القسمة الي الاجزاء اصلا 4- في ان واجب الوجود هل يجوز ان يكون له صفته زائده عليه ام لا 5- في علمه تعالي 6- في قدرته تعالي 7- في ارادته 8- في حياته 9- في سمعه و بصره 10- في كلامه 11- في القضاء و القدر 12- في سائر صفاته منها الحكمه خاتمه في تقسيم صفاته (مهدي ولايي)
اين رساله كه بنام ابوالمظفر احمد بهادر «مقتول در 903» نوشته شده. در اثبات وجود و صفات واجب است كه پس از ديباچه ضمن 12 فصل و خاتمه صورت گرفته: فصل 1- في اثباته تعالي 2- في توحيده 3- في ان واجب الوجود لا يقبل القسمة الي الاجزاء اصلا 4- في ان واجب الوجود هل يجوز ان يكون له صفته زائده عليه ام لا 5- في علمه تعالي 6- في قدرته تعالي 7- في ارادته 8- في حياته 9- في سمعه و بصره 10- في كلامه 11- في القضاء و القدر 12- في سائر صفاته منها الحكمه خاتمه في تقسيم صفاته. غياث الدين منصور فرزند مؤلف اين رساله، شرحي بر آن نگاشته بنام «كشف الحقايق المحمديه» و در آن، شرح حال او را آورده است و 7 فصل بر آن افزوده مؤلف اين رساله در ذريعه در چند جا اشتباهاً صدرالدين محمد بن غياث الدين منصور دشتكي معرفي شده و اساساً بسياري از مؤلفات صدرالدين مقتول در 903 از صدرالدين فرزند غياث الدين منصور دانسته شده است.
از آن جمله همين اثبات الواجب، حاشيه قديم و جديد بر شرح تجريد و حاشيه هاي او بر شرح مطالع و جواهر نامه. اين اشتباه منحصراً در ذريعه نيست صاحب مجالس المؤمنين، صدرالدين محمد شيرازي معروف به صدرالحقيقه را پسر غياث الدين منصور و مقتول در 903 بدست تركمانان دانسته است. در فهرست دانشكده ادبيات جواهرنامه تأليف صدرالدين محمد مقتول در 903 و فرزند غياث الدين منصور دانسته شده و فهرست نگار به نوشته قاضي نورالله شوشتري استناد كرده است. در فهرست كتابخانه مركزي دانشگاه سخن صاحب ذريعه در ذيل معرفي اثبات الواجب عينا نقل شده است.
در مجلس هفتم مجالس المؤمنين قاضي نورالله شوشتري (م 1091) در سرگذشت ميرغياث الدين منصور دشتكي مي نويسد كه وي بر رساله اثبات واجب پدر خود مير صدرالدين كبير محمد (زاده در بامداد در روز 2 شعبان 828 و كشته در بامداد آدينه 12 رمضان 903) شرحي نوشت و خود غياث الدين هم رساله اي در اثبات واجب بنام «مشارق» دارد و در كشف الظنون (ج 1 ص 539) نوشته است كه مير صدرالدين محمد شيرازي اثبات واجب نگاشته و آغاز آن چنين است: «الله لا اله الا هو له الاسماء الحسني» باز در آنجا (ج 2 ص 438) نوشته است كه «مشارق النور و مدارك السرور في الكلامم از شيخ ابي منصور فرزند محمد حسيني است در كشف الحجب (ص 4) مي نويسد كه اثبات الواجب از غياث الدين شيرازي است و آغازش چنين است: «سبحانك اللهم يا من تفرد بالوجوب و الوجود و توحد بافاضة الخير و الجود» در الذريعه (ج 1ص 9-108) چنين آمده: كه اثبات الواجب از مير صدرالدين محمد شهيد بدست تركمانها و معروف بصدرالحقيقه و صدر العلما و الحكما ميباشد و او فرزند مير غياث الدين منصور پسر صدرالدين محمد پسر ابراهيم پسر صدرالدين محمد پسر اسحق پسر علي پسر عربشاه حسيني دشتكي شيرازي است و تاريخ زاد و مرگ او را از شرح پسر وي استاد البشر مير غياث منصور (م 948) بر همين اثبات الواجب آورده است: باز ميگويد نسخه اي از متن اثبات الواجب در كتابخانه تقوي در تهران هست و بخط حاج محمود پسر محمد پسر محمود نيريزي و بتاريخ ربيع يكم سال 903 ميباشد و در آن اجازه اي است از همان مير صدرالدين و بخط او براي همين نيريزي كه در ماه محرم نوشته است و آغاز اثبات الواجب در آنجا چنين است: «الله لا اله الا هو له الاسماء الحسني منه الابتدا و به البقا» نيز مي نويسد كه غياث الدين منصور بجز شرح بر اثبات الواجب پدر خود كتابي بنام «مشارق» در اثبات واجب دارد.
اين غياث الدين دشتكي از دانشمندان و فيلسوفان بوده و در سال 936 صدر اعظم شاه طهماسب يكم صفوي (930-984) شده و در شيراز بسال 948 درگذشت و پسري داشت بنام صدرالدين محمد كه او هم از دانشمندان بشمار ميآمد و از نامهاي اين خاندان پيداست كه بسياري از آنها همنام بوده اند.
اين رساله گويا همان مشارق باشد و در بيشتر جاها شكهاي رازي بزرگ را ميآورد و در برابر آن از سخنان رازي كوچك ياد ميكند و گاهي از كتابهاي ابوعلي و از طوسي در آن ياد ميشود گويا خطبه آغاز رساله را كه در كشف الحجب آمده در اين نسخه نياوردند.
اين رساله شش مقاله است: (1 اثبات واجب در 4 مسئله 2 صفات خدا در 4 مسئله 3 افعال او در 3 مسئله 4 احوال اجسام در 4 مسئله 5 اقسام اجسام در 2 مسئله 6 در نفس كه بسيار كوتاه است) از خود كتاب نام آن و نگارنده آن دانسته نميشود. (محمد تقي دانش پژوه)
نام يكم كتاب در ديباچه نسخه در دست و نام دوم در ذريعه، 1/108 آمده است.
(احمد منزوي)
در دوازده فصل و يك خاتمه
آغاز كتاب: بسمله هذه الرسالة مرتبة علي ستة مقالات اما المقالة الاولي ففيها اربع مسائل. المسئله الاولي في اثبات واجب الوجود. اما البرهان الذي اقامه الحكماء عليه
انجام كتاب: و حكم الكلي علي الجزئي ليس بقادح في هذا و نحن قد قررنا في ما سلف هذا المعني فلا نعيدها.
[ذريعة 1/108؛ فهرست دانشگاه 3/2118؛ فهرست سپهسالار 3/38؛ فهرست الفبايي آستان قدس ص 19؛ الهيات مشهد 2/373؛ فهرست آستان قدس 4/3-4 و 1/32؛ مرعشي و 33/191و 33/186و13/290و 17/181و 18/204 و 29/340؛ ريحانة الأدب 3/426؛ مركز احياء ميراث 1/244؛ كتابخانه ملي 12/441 و 17/392؛ مجلس سنا 1/281؛ مجلس شورا 9/478؛ كشف الظنون 539: 1، فهرست دانشگاه 130: 3، 2118: 6 و ش: 1/1556 و 14 ش: 2/4668 فهرست سپهسالار 38: 3 مجلس 450: 5 كشف الحجب: 4 ذريعه 108: 1، 60: 13؛ دانشگاه تهران 8/177؛ دانشگاه تهران 14/3617؛ دائره المعارف 2/6؛ اعلام 2/1174 صدرالدين الدشتكي الثالث؛ طبقات 10/218؛ حاجي خليفه 2/842 «رسالة في اثبات الواجب» .؛ نشريه 7/22 و 11/657؛ فهرست الفبائي آستان قدس ص19]
بیشتر