آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 43
اثبات الواجب
نویسنده:
دشتكي شيرازي، منصور بن صدرالدين محمد
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اين كتاب داراي 12 فصل است در اثبات وجود و وحدة واجب تعالي غياث الدين منصور فرزند مؤلف اين رساله، شرحي بر آن نگاشته بنام كشف الحقايق المحمديه و در آن، شرح حال او را آورده است و 7 فصل بر آن افزوده مؤلف اين رساله در ذريعه در چند جا اشتباهاً صدرالدين محمد بن غياث الدين منصور دشتكي معرفي شده و اساساً بسياري از مؤلفات صدرالدين مقتول در 903 از صدرالدين فرزند غياث الدين منصور دانسته شده است. از آن جمله همين اثبات الواجب، حاشيه قديم و جديد بر شرح تجريد و حاشيه هاي او بر شرح مطالع و جواهر نامه. اين اشتباه منحصراً در ذريعه نيست صاحب مجالس المؤمنين، صدرالدين محمد شيرازي معروف به صدرالحقيقه را پسر غياث الدين منصور و مقتول در 903 بدست تركمانان دانسته است. در فهرست دانشكده ادبيات جواهرنامه تأليف صدرالدين محمد مقتول در 903 و فرزند غياث الدين منصور دانسته شده و فهرست نگار به نوشته قاضي نورالله شوشتري استناد كرده است. در فهرست كتابخانه مركزي دانشگاه سخن صاحب ذريعه در ذيل معرفي اثبات الواجب عينا نقل شده است. در آغاز اين رساله علم بدو قسم تصوري و تصديقي تقسيم شده پس از آن به اثبات باري تعالي و بيان بعضي از صفات بروش فلسفي عقلي مي پردازد. اين رساله گويا از دشتكي باشد. (سيد احمد اشكوري) اين رساله كه بنام ابوالمظفر احمد بهادر «مقتول در 903» نوشته شده در اثبات وجود و صفات واجب است كه پس از ديباچه ضمن 12 فصل و خاتمه صورت گرفته: فصل 1- في اثباته تعالي 2- في توحيده 3- في ان واجب الوجود لا يقبل القسمة الي الاجزاء اصلا 4- في ان واجب الوجود هل يجوز ان يكون له صفته زائده عليه ام لا 5- في علمه تعالي 6- في قدرته تعالي 7- في ارادته 8- في حياته 9- في سمعه و بصره 10- في كلامه 11- في القضاء و القدر 12- في سائر صفاته منها الحكمه خاتمه في تقسيم صفاته (مهدي ولايي) اين رساله كه بنام ابوالمظفر احمد بهادر «مقتول در 903» نوشته شده. در اثبات وجود و صفات واجب است كه پس از ديباچه ضمن 12 فصل و خاتمه صورت گرفته: فصل 1- في اثباته تعالي 2- في توحيده 3- في ان واجب الوجود لا يقبل القسمة الي الاجزاء اصلا 4- في ان واجب الوجود هل يجوز ان يكون له صفته زائده عليه ام لا 5- في علمه تعالي 6- في قدرته تعالي 7- في ارادته 8- في حياته 9- في سمعه و بصره 10- في كلامه 11- في القضاء و القدر 12- في سائر صفاته منها الحكمه خاتمه في تقسيم صفاته. غياث الدين منصور فرزند مؤلف اين رساله، شرحي بر آن نگاشته بنام «كشف الحقايق المحمديه» و در آن، شرح حال او را آورده است و 7 فصل بر آن افزوده مؤلف اين رساله در ذريعه در چند جا اشتباهاً صدرالدين محمد بن غياث الدين منصور دشتكي معرفي شده و اساساً بسياري از مؤلفات صدرالدين مقتول در 903 از صدرالدين فرزند غياث الدين منصور دانسته شده است. از آن جمله همين اثبات الواجب، حاشيه قديم و جديد بر شرح تجريد و حاشيه هاي او بر شرح مطالع و جواهر نامه. اين اشتباه منحصراً در ذريعه نيست صاحب مجالس المؤمنين، صدرالدين محمد شيرازي معروف به صدرالحقيقه را پسر غياث الدين منصور و مقتول در 903 بدست تركمانان دانسته است. در فهرست دانشكده ادبيات جواهرنامه تأليف صدرالدين محمد مقتول در 903 و فرزند غياث الدين منصور دانسته شده و فهرست نگار به نوشته قاضي نورالله شوشتري استناد كرده است. در فهرست كتابخانه مركزي دانشگاه سخن صاحب ذريعه در ذيل معرفي اثبات الواجب عينا نقل شده است. در مجلس هفتم مجالس المؤمنين قاضي نورالله شوشتري (م 1091) در سرگذشت ميرغياث الدين منصور دشتكي مي نويسد كه وي بر رساله اثبات واجب پدر خود مير صدرالدين كبير محمد (زاده در بامداد در روز 2 شعبان 828 و كشته در بامداد آدينه 12 رمضان 903) شرحي نوشت و خود غياث الدين هم رساله اي در اثبات واجب بنام «مشارق» دارد و در كشف الظنون (ج 1 ص 539) نوشته است كه مير صدرالدين محمد شيرازي اثبات واجب نگاشته و آغاز آن چنين است: «الله لا اله الا هو له الاسماء الحسني» باز در آنجا (ج 2 ص 438) نوشته است كه «مشارق النور و مدارك السرور في الكلامم از شيخ ابي منصور فرزند محمد حسيني است در كشف الحجب (ص 4) مي نويسد كه اثبات الواجب از غياث الدين شيرازي است و آغازش چنين است: «سبحانك اللهم يا من تفرد بالوجوب و الوجود و توحد بافاضة‌ الخير و الجود» در الذريعه (ج 1ص 9-108) چنين آمده: كه اثبات الواجب از مير صدرالدين محمد شهيد بدست تركمانها و معروف بصدرالحقيقه و صدر العلما و الحكما ميباشد و او فرزند مير غياث الدين منصور پسر صدرالدين محمد پسر ابراهيم پسر صدرالدين محمد پسر اسحق پسر علي پسر عربشاه حسيني دشتكي شيرازي است و تاريخ زاد و مرگ او را از شرح پسر وي استاد البشر مير غياث منصور (م 948) بر همين اثبات الواجب آورده است: باز ميگويد نسخه اي از متن اثبات الواجب در كتابخانه تقوي در تهران هست و بخط حاج محمود پسر محمد پسر محمود نيريزي و بتاريخ ربيع يكم سال 903 ميباشد و در آن اجازه اي است از همان مير صدرالدين و بخط او براي همين نيريزي كه در ماه محرم نوشته است و آغاز اثبات الواجب در آنجا چنين است: «الله لا اله الا هو له الاسماء الحسني منه الابتدا و به البقا» نيز مي نويسد كه غياث الدين منصور بجز شرح بر اثبات الواجب پدر خود كتابي بنام «مشارق» در اثبات واجب دارد. اين غياث الدين دشتكي از دانشمندان و فيلسوفان بوده و در سال 936 صدر اعظم شاه طهماسب يكم صفوي (930-984) شده و در شيراز بسال 948 درگذشت و پسري داشت بنام صدرالدين محمد كه او هم از دانشمندان بشمار ميآمد و از نامهاي اين خاندان پيداست كه بسياري از آنها همنام بوده اند. اين رساله گويا همان مشارق باشد و در بيشتر جاها شكهاي رازي بزرگ را ميآورد و در برابر آن از سخنان رازي كوچك ياد ميكند و گاهي از كتابهاي ابوعلي و از طوسي در آن ياد ميشود گويا خطبه آغاز رساله را كه در كشف الحجب آمده در اين نسخه نياوردند. اين رساله شش مقاله است: (1 اثبات واجب در 4 مسئله 2 صفات خدا در 4 مسئله 3 افعال او در 3 مسئله 4 احوال اجسام در 4 مسئله 5 اقسام اجسام در 2 مسئله 6 در نفس كه بسيار كوتاه است) از خود كتاب نام آن و نگارنده آن دانسته نميشود. (محمد تقي دانش پژوه) نام يكم كتاب در ديباچه نسخه در دست و نام دوم در ذريعه، 1/108 آمده است. (احمد منزوي) در دوازده فصل و يك خاتمه آغاز كتاب: بسمله هذه الرسالة مرتبة علي ستة مقالات اما المقالة الاولي ففيها اربع مسائل. المسئله الاولي في اثبات واجب الوجود. اما البرهان الذي اقامه الحكماء عليه انجام كتاب: و حكم الكلي علي الجزئي ليس بقادح في هذا و نحن قد قررنا في ما سلف هذا المعني فلا نعيدها. [ذريعة 1/108؛ فهرست دانشگاه 3/2118؛ فهرست سپهسالار 3/38؛ فهرست الفبايي آستان قدس ص 19؛ الهيات مشهد 2/373؛ فهرست آستان قدس 4/3-4 و 1/32؛ مرعشي و 33/191و 33/186و13/290و 17/181و 18/204 و 29/340؛ ريحانة الأدب 3/426؛ مركز احياء ميراث 1/244؛ كتابخانه ملي 12/441 و 17/392؛ مجلس سنا 1/281؛ مجلس شورا 9/478؛ كشف الظنون 539: 1، فهرست دانشگاه 130: 3، 2118: 6 و ش: 1/1556 و 14 ش: 2/4668 فهرست سپهسالار 38: 3 مجلس 450: 5 كشف الحجب: 4 ذريعه 108: 1، 60: 13؛ دانشگاه تهران 8/177؛ دانشگاه تهران 14/3617؛ دائره المعارف 2/6؛ اعلام 2/1174 صدرالدين الدشتكي الثالث؛ طبقات 10/218؛ حاجي خليفه 2/842 «رسالة في اثبات الواجب» .؛ نشريه 7/22 و 11/657؛ فهرست الفبائي آستان قدس ص19]
تجريدات الغواشي و تشييدات الحواشي
نویسنده:
دشتكي شيرازي، منصور بن صدرالدين محمد
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مناظراتي كه بين پدر مولف (صدر الدين دشتكي) و ملا جلال دواني در قالب چند حاشيه صورت گرفته، پدر مولف موفق به نگارش سومين حاشيه در رد بر حاشيه اجد دواني نشده است و وفات نموده، لهذا مولف اين رديه را در رد بر دواني نگاشته است. كتاب تجريد از خواجه نصيرالدين طوسي است و برين كتاب شروح متعدد نوشته شده كه از آنجمله است اين شرح ميرغياث الدين. او كه پسر سيد صدرالدين دشتكي است از اجله فلاسفه قرن دهم مي باشد و پدر و پسر در فلسفه صاحب نامند. درين شرح نويسنده مي گويد قبل برين حواشي بر شرح جديد تجريد نوشتم و چون بدست مردمان افتاد آنان را عرق عصبيت و حسد بر آن داشت كه شبهاتي و مناقشاتي بر من وارد كنند لذا اين كتاب را در رفع شبهات آنها دوباره نگاشتم. روش كار اين ست كه «قوله» مي گويد در ذيل آن «قول» نظر خود را ابراز مي دارد و در ذيل آن برفع شبهات مي پردازد (عبدالله انوار) سومين حاشيه او است و در ديباچه آن از حاشيه دوم خود به نام تجريدات الغواشي و تشييدات الحواشي ياد كرده است. «محمد تقي دانش پژوه» تعليقات كتبها رداً علي الحاشية الأجد الدوانية علي الشرح الجديد للقوشچي علي تجريد الكلام. و فيها تعريضات للدواني. و النسخة ناقصة من أولها و آخرها. (انصاري محمد باقر) حاشيه اي است بر شرح جديد تجريد قوشچي. غرض از تدوين حاشيه آن بوده که دواني و صدر در مباحث کلامي مطالبي بر رد يکديگر در قالب حاشيه بر شرح تجريد نوشته اند و آخرين بار دواني حاشيه سوم را در رد بر حاشيه دوم صدر دشتکي نگاشت، اما اجل دامان دشتکي را گرفت و وي فرصت نيافت تا پاسخ دواني را بدهد. لذا غياث الدين، فرزند وي، اين حاشيه را در دفاع از آراي پدر و رد دواني تأليف کرد. آغاز كتاب: آغاز: رب يسر و تمم ياغياث المستغيثين قد كشف جمالك علي الاعالي كنه حقايق المعالي آغاز 2: يا من كشف جمالك علي الاعالي كنه حقايق المعالي ... انجام كتاب: علي النحو الذي هو وجه له فانه لايظهر لهذا القيد وجه وجيه. [مجلس 7/94؛ الهيات 523؛ کتابخانه ملک 1/168؛ كتابخانه ملي 8/360؛ الهيات تهران ص 523؛ مجلس شورا 7/94، فهرست اين كتابخانه ج5-126 كشف الظنون ج1- تجريد -252 و الذريعة ج 3- 352 و ج 6: 67.؛ دانشگاه تهران 16/220؛ اهدائي به آستان قدس ص 264؛ عكسي مركز احياء 4/272؛ كتابخانه مدرسه آخوند ص 1409؛ ذريعه 6/67 و 3/352 و 6/67؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي 2/122؛ طبقات 10/254 «منصور الدشتكي الثاني» ؛ شيخ علي حيدر 1/288؛ مطالعات اسلامي ص 109]
حاشية شرح التجريد
نویسنده:
دشتكي شيرازي، غیاث الدین منصور بن صدرالدين محمد
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رساله اي است در پاسخ به حاشيه جلال الدين دواني و رد اعتراضات وي كه غياث الدين منصور در حاشيه خود بر شرح جديد نگاشته است.وي در مقدمه حاشيه از دواني به مولي الجليل اتم الجمال ياد كرده است. [اهدائي رهبر4-1]
الآراء الکلامیة لمیر غیاث الدین الدشتکی (ت 948ه.ق.) - دراسة نقدیة
نویسنده:
محمد عصام الدین عبد المنعم عبد السلام؛ اشراف: محمد السید الجلیند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
تصحیح دوباره ؟! ( نقد و بررسی کتاب غیاث الدین منصور دشتکی و فلسفه عرفان )
نویسنده:
حسین محمدخانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تبیین معنای خلافت الهی از منظر جلال الدین دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی
نویسنده:
محسن جاهد,سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سعادت گرایی متفکران یونان ، با ترجمة آثار یونانی به جهان اسلام راه یافت . ارسطو در مباحث اخلاقی خود «ائودایمونیا» را محور مباحثش قرار داد . این واژه در ترجمه های مسلمانان به «سعادت» ترجمه شد و به لحاظ مفهومی تورات مهمی را سپری کرد . متفکران مسلمان بعدها این واژه را با مفهوم «خلافت الهی» پیوند دادند . از آنجایی که فهم درست و تعیین دقیق معنای «خلافت» در مباحث انسان شناسی و اخلاق اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، همواره بین مفسران، فلاسفه و عرفا در فهم و تفسیر خلافت انسان در آیه «إنی جاعل فی الأرض خلیفة» اختلاف نظر بوده و بحث های فراوانی درگرفته است.دوانی، استحقاق آدمی برای دریافت مقام خلافت را در توانایی انسان برای دریافت صفات متقابل دانسته و تحقق آن را منوط به کمال علمی و عملی کرده است. منصور دشتکی دیدگاه وی را نپذیرفته و به تفصیل اندیشة دوانی و استدلال های او را رد کرده است. وی بر این باور است که خلافت بدین معناست که آدمی ظلّ خداوند در میان ممکنات گردد. همان طور که آفریدگان مطیع و منقاد حق تعالی هستند، مطیع و منقاد انسان گردند.این مقاله در بحث خلافت الهی، به نقد و بررسی آراء این دو متفکر پرداخته است.
آشنایی با مکتب شیراز شاگردان غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی
نویسنده:
قاسم کاکایی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
اخلاق منصوری (رساله اولی از وجه ثالت جام جهان نما)
نویسنده:
غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی، عبدالله نورانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نفس شناسی از دیدگاه غیاث الدین منصور دشتکی
نویسنده:
پدیدآور: کلثوم رنجبر ؛ استاد راهنما: حوران اکبرزاده ؛ استاد مشاور: محسن حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله‌ی نفس، یکی از مسائل مهم در مباحث فلسفی و کلامیست. دوره‌ی مکتب شیراز، یکی از نقاط درخشان تاریخ فلسفه-ی اسلامی به‌حساب می‌آید و این مکتب در زمان غیاث الدین منصور دشتکی به اوج خود رسید. در این پژوهش، تلاش شده است که دیدگاه وی درباره‌ی نفس‌شناسی و تاثیر گرفتن وی از اندیشمندان قبل از خود و هم‌چنین تاثیر گذاشتن بر ملاصدرا در این باب، روشن شود. البته بیشترین توجه ما به نظریه‌ی نفس‌شناسی دشتکی، معطوف شده است. دشتکی انسان را دارای دو بعد مادی و روحانی می‌داند و اصالت را به نفس وی می‌دهد و رابطه‌ی بین نفس و بدن را انضمامی می‌داند. وی معتقد است که نفس انسان، اصیل است و باعث تشخص انسان می‌شود و نفس را صورت نوعیه‌ی بدن می‌داند. او بدن را ابزاری می‌داند برای نفس. دشتکی هم‌چنین اعتقاد دارد که انسان حادث است به حدوث بدن. وی اعتقاد دارد نفس انسان، زمانی که با بدن همراه است بالفعل مجرد نیست. دشتکی هم‌چنین مراتب نفس را مطرح می‌کند و قوای نفس را به قوای عملی و نظری تقسیم می کند. وی در باب قوای نظری، همان تقسیم ابن سینا را که در اشارات آمده است می‌پذیرد. لذا آن را به عقل هیولائی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل مستفاد تقسیم می-کند. وی هم‌چنین تقسیمات نفس را نیز به مانند ابن سینا به نفس نباتی، حیوانی و انسانی مطرح می‌نماید. دشتکی در باب معاد هم صاحب‌نظر است و در این‌باره نیز رساله‌ای نوشته است. او هم معاد روحانی و هم معاد جسمانی را می‌پذیرد و هر دو را قابل اثبات می‌داند. وی شبهات منکرین معاد و به‌خصوص شبهه‌ی آکل و مأکول، امتناع اعاده‌ی معدوم و استلزام تناسخ را مطرح می‌کند و به آنها پاسخ می‌دهد.
معاد جسمانی و روحانی در تفکر غیاث الدین منصور دشتکی
نویسنده:
محمدامین جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غیاث الدین منصور دشتکی به عنوان یکی از پایه‌گذاران مکتب شیراز،نخستین کوشش عقلانی برای اثبات معاد جسمانی را انجام داده است. از این رو، پژوهش حاضر علاوه بر تبیین تأثیرپذیری وی ازفیلسوفان متقدم بر خود، بیشترین توجه را به نظریه معاد جسمانی دشتکی معطوف داشته است. او معاد جسمانی را اعاده بدن دنیوی عنصری در سرای آخرت خوانده و این نظر را مطابق قرآن و روایات و از ضروریات دین اسلام می‌داند. در این دیدگاه نفس اصیل بوده و باعث تشخص انسان است. پس از مرگ نیز، رابطه اندکی میان نفس و بدن باقی مانده و همین تعلق است که در هنگام حشر باعث تعیّن اجزای بدن انسان گردیده و امکان معاد جسمانی عنصری دنیوی را میسر می‌کند. دشتکی دلایل نقلی و عقلی‌ای را برای اثبات معاد جسمانی عنصری که همان معاد وحیانی است اقامه کرده و به ردّ شبهات وارده بر معاد جسمانی می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 43