الاستبصار في ما اختلف من الأخبار، اثر ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، معروف به شيخ طوسى (متوفاى460ق)، چهارمين كتاب از كتب اربعه روايى شيعه است كه تحقيق آن توسط محمدج
... جواد فقیه انجام گرفته و به همت یوسف بقاعی مورد تصحيح قرار گرفته و منتشر شده است.
نام كتاب، بهروشنى بيانگر محتواى آن است. شيخ طوسى در بيان انگيزه تأليف، در مقدمه چنين آورده است كه پس از تأليف مجموعه مفصل تهذيب الأحكام، از او خواسته شد تا مجموعهاى مختصرتر تهيه كند كه تنها احاديث «مختلف» (ناهمخوان) در آن مقايسه شده باشند. وى نيز در پى اين درخواست بر آن شد تا اثرى پديد آورد كه محل رجوع دانشوران و درعينحال راهنماى مناسبى برای مبتديان باشد. ازاينرو به تأليف «الاستبصار» همت گماشت.
مجموعه اين كتاب چهار جلدى، به شيوه ديگر كتب حديثى و فقهى، به 22 كتاب تقسيم شده است. در كتاب مذكور بنا به شمارش خود مؤلف، 5511 حديث در 925 باب مختلف فقهى آمده است. اگرچه برخى از علما تعداد احاديث آن را 6531 عدد دانستهاند.
هريك از كتابهاى اين مجموعه، خود داراى ابواب متعددى است؛ مثلاًكتاب الطهارة داراى 129 باب است.
طوسى در اين اثر علاوه بر اينكه احاديث مربوط به هر باب را در يك جا فراهم آورده، به نقد و بررسى سندى و محتوايى آنها نيز عنايت داشته و در باب باب آن پيشنهاد خود را برای رفع ناهمخوانى ظاهرى ميان احاديث، يا ترجيح گروهى از روايات بر گروهى ديگر ارائه كرده است. شيوههاى جمع بين احاديث و رفع ناهمخوانىها كه در فقه شيخ طوسى جايگاهى ويژه دارد، بهخصوص در كتاب الاستبصار او بازتاب يافته است. ازهمينرو، اين كتاب را نمىبايد تنها يك مجموعه محض از احاديث بشمار آورد و ارزش فقهى آن را از نظر دور داشت.
اگرچه شيخ طوسى در تأليف الاستبصار تا حد زيادى بر تأليف پيشين خود تهذيب اتكا داشته است، اما الاستبصار از نظر هدف كلى تأليف، هم از ديدگاه باببندى و هم از نظر شيوه ترتيب احاديث در هر باب، ويژگىهاى خود را داراست و اثرى مستقل شناخته مىشود. اين استقلال در فهرستى كه مؤلف از آثار خود به دست داده است و هم در كلام عالم معاصرش نجاشى بهروشنى تأييد شده است.
طبقهبندى كتاب الاستبصار بر اساس تقسيم مؤلف در 3 جزء بوده است كه 2 جزء نخست آن به مباحث عبادات (بهجز جهاد) و جزء اخير به ديگر ابواب فقهى اختصاص داده شده است. مؤلف معمولاً در هر باب احاديث موردپذيرش خود را پيشتر آورده و سپس به ذكر احاديث مقابل آنها پرداخته و آنگاه وجه «جمع» و برقرارى الفت بين مدلول آنها را در حد امكان تبيين كرده است. از نظر اسنادهاى احاديث، وى در آغاز بر آن بود كه احاديث را با اسانيد آنها ضبط نمايد و تا اندازهاى در دو جزء نخستين اين شيوه را رعايت كرده است، اما در جزء اخير، اسانيد را بهاختصار آورده و به سبک كتاب تهذيب خود و پيشتر از آن سبک ابن بابويه در فقيه، اسانيد خود به اصول روايى را در پایان اثر آورده است.
بهعبارتديگر، اگر بخواهيم بر اساس چاپ چهار جلدى كتاب، سخن بگوييم بايد خاطرنشان كنيم كه: «مؤلف در جلد اول و دوم، تمامى سند حديث را ذكر كرده است، ولى در جلدهاى بعدى فقط راوى بدون واسطه كه حديث را از او فراگرفته است، بيان كرده و بقيه سند را به پایان كتاب و مشيخه ارجاع داده است. در آغاز مشيخه مىگويد: اميدوارم تمامى روايات مختلفه را در ابواب مختلف فقهى آورده باشم؛ اگرچه مدعى احاطه به جميع آنها نيستم؛ چراكه كتابهاى اصحاب ما بسيار زياد است و شايد برخى را فرونهاده باشم، ولى در هر باب اگر تعداد روايات زياد نبود همه روايات مختلفه را آوردم و اگر بسيار زياد بود برخى را آورده و بقيه را به كتاب بزرگ خويش تهذيب الأحكام ارجاع دادم».
مؤلف در اين كتاب با دسترسى به اصول اوليه اصحاب ائمه(ع) توانسته است بسيارى از كتبى را كه اكنون بهطور كلى از بين رفته است و جز يادى از آنها در كتابها اثرى نيست، برای امت اسلامى حفظ كند و روايات آنها را به يادگار بگذارد.
جلد اول به کتاب الطهارت و کتاب الصلاة میپردازد.
بیشتر