مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 77 
1 2 3 4 5
1 2 3 4 5
1 2 3 4 5
العقد الجوهري في الفرق بين كسبي الماتريدي و الاشعري [خطی]
نویسنده:
خالد كرد، ضياء‌الدين
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این رساله مربوط به علم کلام است و نیز مساله‌ی جبر و اختیار. از جمله این که آیا بنده را در انتخاب افعال دارای اختیار تام و کامل است یا خیر؟ و این که از دیدگاه ا... اشعری‌ها و ماتریدی‌ها "کسب" است که ملاک تکلیف و در نتیجه پاداش و کیفر قرار می‌گیرد.   بیشتر
1 2 3 4 5
مولوی و حل معمای جبر و اختیار در مکتب عشق
نویسنده:
ناصر نیکوبخت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
جبر و اختیار از مسایل پیچیده کلام اسلامی است و برداشت های گوناگون مسلمانان از آیات قرآن و احادیث نبوی (ص) به مشرب های فکری زیادی از جمله جهمیه، اشاعره، معتزله،... ، امامیه و ... انجامیده است. مشرب های کلامی اسلامی با استناد به استدلالات عقلی و نقلی یا به جبر مطلق، یا به اختیار محض، یا به آمیزه ای از هر دو و یا به امر بین الامرین اعتقاد ورزیده اند. البته مولوی در مقام انسانی جامع که در همه علوم اسلامی آگاه و اهل نظر است، از جنبه های متفاوت و متعدد به این مساله نگریسته است. مولوی با اثبات عجز ذاتی فلسفه در پاسخ گویی به این معما، از منظر یک عارف شهودی ـ که به یک معنـا انسـان شنـاس و روان شناس است ـ می کوشد در عین حفظ قدرت مطلقه الهی، اختیار انسان را در پای جبر قربانی نکند و به گونه ای آن جبر منفور و اختیارکش جهمیه و اشاعره را تا حدی تلطیف و تعدیل کند و با طرح مساله "عشق"، به دوگانگی جبر و اختیار پایان بخشد.   بیشتر
صفحات :
از صفحه 157 تا 186
1 2 3 4 5
نقد و بررسی اندیشه تاثیرپذیری متکلمان قرن 4 و 5 امامیه از معتزله در عدل الهی
نویسنده:
محمدعلی احسانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
متکلمان معتزله و امامیه از روزهای نخست در کنار هم به گفت و گو، بحث و مناظره مشغول بوده اند. در این فضا ممکن است تاثیراتی برای هر یک از جریان ها حاصل شده باشد. ...  مکتب امامیه و معتزله به علت پذیرش حسن و قبح عقلی به عنوان مبنا و اساس عدل الهی و سایر آموزه های دینی به عدلیه معروف شده اند. آن ها با این مبنا، آموزه های دینی را به نحوی تحلیل کرده اند که خروجی آن، اختیار انسان، وجوب لطف و رعایت اصلح، وجوب تکلیف، نفی تکلیف فراتر از طاقت، وجوب اعواض بر آلام ابتدایی و تفسیر حکیمانه شرور بوده است. البته آن ها در برخی از باورها اختلافات جزئی و در بحث اراده و اختیار اختلاف نظر مهم دارند. معتزله در این باب، راه افراطی تفویض را برگزیده، اما امامیه با پیروی از ائمه اطهار(ع): نظریه «لاجبر و لاتفویض بل امر بین الامرین» را برگزیده است.   بیشتر
صفحات :
از صفحه 89 تا 106
1 2 3 4 5
درس هایی از کلام اسلامی - برهان فطری - جلسه 20
سخنران:
آیت الله جعفر سبحانی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
1 2 3 4 5
1 2 3 4 5
پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان
نویسنده:
فریدریش ویلهلم یوزف‌فون شلینگ؛ مترجمان: مجتبی درایتی، ابوالحسن ارجمند‌تاج‌الدینی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
شب‌خیز,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان» نخستین اثر از این فیلسوف معروف متعلق به سنت ایدئالیسم آلمانی است كه به فارسی منتشر می‌شود. شلینگ این رساله را در سال ۱... ۱۸۰۹ منتشر كرد وآخرین اثر اوست كه در زمان حیاتش منتشر شد. این اثر هرچند در بدو انتشار، توجه چندانی برنینگیخت، به مرور در تاریخ فلسفه‌ غرب چنان مورد توجه قرار گرفت كه اكنون یكی از آثار كلاسیك فلسفه‌ غرب و به طور خاص یكی از برجسته‌ترین آثار سنت ایدئالیسم آلمانی به شمار می‌آید. هایدگر كه خود دوبار در سال‌های مختلف به تدریس این اثر پرداخته است، در وصف آن می‌گوید: «سال ۱۸۰۹ رساله‌ شلینگ در باب آزادی منتشر شد. این رساله بزرگ‌ترین دستاورد شلینگ، و در عین حال یكی از عمیق‌ ترین آثارفلسفه‌ آلمان و بدین‌ ترتیب فلسفه‌ غرب است.» تأثیرپذیری «رساله‌ آزادی» از آثار متفكران پیش از خود و نیزتأثیرگذاری آن بر متفكران پس از خود، آن را به اثری مهم در تاریخ فلسفه مبدل كرده است. درنظریه‌ها، افكار و مفاهیمی كه در «رساله‌ آزادی» مطرح می‌شوند می‌توان تأثیرمتفكران بسیاری را دید، كه از جمله‌ مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به فیلسوفانی چون افلاطون، افلوطین، سنت آگوستین، لوتر، جوردانو برونو، بومه، اسپینوزا، لایب‌نیتس،اُتینگر، كانت، یاكوبی، فیشته، شلگل و بادر اشاره كرد. از سوی دیگر، می‌توان تأثیرآرای شلینگ در این رساله را بر متفكران بسیاری مشاهده كرد كه از جمله‌ مهم‌ترین آن‌هامی‌توان به شوپنهاور، كیركگور، هایدگر، سارتر، ارنست بلوخ و ژیژك اشاره كرد. چنان‌كه از عنوان رساله پیداست، موضوع این رساله آزادی است. آزادی درتمام دوران تفكر شلینگ همواره‌ یكی از دغدغه‌های اصلی او بوده است. او در بدو شروع به كار فلسفی خود در بیست‌سالگی در نامه‌ای به هگل در تاریخ چهار فوریه ۱۷۹۵ تصریح می‌کند که«اول و آخر هر فلسفه آزادی است». گذشت زمان نه‌تنها از اهمیت این مسأله برای شلینگ نكاست، بلكه نقش آزادی در تفكر وی پررنگ‌تر و پررنگ‌تر شد، چنان‌كه می‌توان گفت درفلسفه‌ متأخر او این آزادی است كه تبیین می‌كند چرا اساسا چیزی هست به‌جای آنكه نباشد. «رساله‌ آزادی»به دوره‌ گذار شلینگ تعلق دارد، گذار از اندیشه‌های ایدئالیستی او در دوره‌ اولیه(كه از آن تعبیر به «فلسفه‌ این‌همانی» می‌شود)، به اندیشه‌ متأخر شلینگ،آن‌گونه‌ که در درس‌گفتارهای برلین توضیح داده می‌شود و به «فلسفه ثبوتی» معروف است. بر اساس اندیشه‌ متأخر شلینگ، همه‌ اَشکال فلسفه‌ پساکانتی روایت‌هایی مختلفاز آن چیزی هستند که او «فلسفه‌ سلبی» می‌نامد: همه‌ آن‌ها با این پیش‌فرض به نقد اندیشه می‌پردازند كه عقل از اعتبار لازم برای انجام این نقد برخوردار است، اما در حقیقت این تنها غرور و گستاخی فلسفه است که فکر می‌کند به‌وسیله‌ «عقل و فقط عقل» قادر خواهد بود که همه‌ اَشکال دیگر اندیشه و زندگی را نقد کند و وصفی کامل از جهان، آن‌گونه‌ که «واقعا» هست، به دست دهد.درمقابل، فلسفه‌ «ثبوتی» از نوعی«امر واقع» متافیزیکی آغاز و آزادانه تصدیق می‌کند که نمی‌تواند آن را با عقل اثبات کند و در مسیر پیشروی‌اش این امر واقع را مبنای استنتاج قرار می‌دهد و دراین مسیر از عقل نیز استفاده می‌کند، اما همواره می‌داند و می‌پذیرد که عزیمت اواز آن نقطه‌ آغاز همواره تحت هدایت چیزی ورای عقلانیت بشری قرار دارد، آنچه بایدخود این عقلانیت را نیز هدایت کند؛ در حقیقت، اعتبار و مرجعیت «مطلق» عقل چیزی نیست که عقل بتواند آن را بدون زیرسؤال‌بردن اعتبار خودش اثبات کند. آنچه شلینگ را به سمت چنین دیدگاهی سوق می‌دهد این است: اگر خدا بنیاد آغازین هر زندگی طبیعی است، آن‌گاه نمی‌توان آن را جوهری صلب و ساكن دانست، بلکه باید آنرا چیزی دانست که به اعلا مرتبه زنده است. اگر آزادی انسان را باید در خدا بنیاد گذاشت، آن‌گاه باید روشن شود که اساسا آزادی چه معنایی دارد و به چه صورت در زندگی الهی و انسانی متجلی می‌شود. بدین‌ترتیب،انگیزه‌ اصلی شلینگ تلاش برای فهم خدا به‌عنوان زندگی اعلا و آزادی مطلق است. اینمطلب خواه در «رساله‌ آزادی»، خواه در كتاب مهم دیگر او با عنوان «ادوار عالم» وخواه در فلسفه‌ متأخر شلینگ به صراحت دیده می‌شود. او در «ادوار عالم» به این مسأله می‌پردازد که اگر خدا اعلاترین صورت زندگی است، باید خود بسط و تکوین یابد؛در غیر این‌صورت، مفهوم حیات بی‌معنا می‌شود. اگر می‌خواهیم که بدین‌وسیله خود مفهوم خدا رفع نشود، باید بکوشیم تا به خدا صیرورتی سرمدی نسبت داده شود. وانگهی،صیرورت و حرکت بدون آغاز و پایان، بدون سرآغاز و غایت، قابل‌تصور نیستند؛ بنیادآغازین مطلق بدون آزادی و اراده قابل‌تصور نیست. برای حل این مسأله طرح‌های نخستین فلسفه‌ این‌همانی با مفهومیت کاملا انتزاعی‌شان ناکافی‌ اند. اگر نتوان حرکت و صیرورت را نهایتا به‌عنوان ویژگی ذاتی موجودات متناهی دید، آن‌گاه باید پویایی را به مطلق نسبت دهیم. شئون هستی که قوام‌بخش مطلق‌ اند باید به‌عنوان نیروهای زنده‌ فرایندی الهی درک شوند. شلینگ تلاش می‌کند این مطلب را با زبان مفهومی‌ای توضیح دهد که در وهله اول غریب به نظر می‌رسد. به‌جای جفت‌های مفهومی انتزاعی، آن‌گونه که در شرح‌های ابتدایی فلسفه‌ این‌همانی آمده‌اند (هستی وتفکر، واقعی و ایدئال و غیره)، در «رساله‌ آزادی» ترجیح با اصطلاحات انضمامی‌تر است: خیر و شر، انانیّت و عشق، شوق و کلمه، تاریکی و نور، آزادی و ضرورت و غیره.این امر صرفا به سبک نوشتن مربوط نمی‌شود، بلکه حاکی از دگرگونی تفکر است: از فلسفه‌انتزاعی به فلسفه‌ انضمامی، از فلسفه‌ سلبی به فلسفه‌ ثبوتی. در نظر شلینگ هر فلسفه‌ ثبوتی صحیح، به‌جای عقل، خدای مسیحی را در مقام واقعیتی می‌نشاند که قرار است آزادی و اندیشه‌ انسانی را توجیه کند. خدا آزادانه جهان را ورای خویش و در برابر خویش می‌آفریند. پیش از خلقت، خدا صرفا یک «هستی بالقوه (و بدون ظهور)» است. اما اراده‌ خدا بر این است که همه‌چیز را گشوده، واضح و مصمم گرداند، چراکه خدا در هستی به‌ مفهوم‌درنیامدنی‌اش خدای حقیقی نیست. خدای حقیقی در به‌مفهوم‌درآمدنش است که وجود دارد. خدا تنها برخی از امكانات پیش‌روی خود را تحقق می‌بخشد و نه همه‌ آنها را. اینکه چرا خداوند برخی از امکاناتش رامحقق می‌كند و برخی دیگر را نزد خود نگه می‌دارد، چیزی نیست که ما بتوانیم نسبت به آن بینشی پیشینی داشته باشیم. اشتباه اساسی همه‌‌خداانگاری (و خطای اساسی خود شلینگ در جوانی) این بوده که می‌پنداشته جهان به شیوه‌ای شبه‌منطقی از خداوند صادر می‌شود؛همه‌خداانگاری به‌سادگی از آزادی بنیادین خدا می‌گذرد و آن را به شیوه‌ای نادرست تعبیر می‌کند، چراکه به خدا چونان یك «شخص» نظر نمی‌كند، بلكه او را چونان نوعی«مفهوم» یا «طبیعت» می‌بیند. پس چرا خداوند جهان را خلق می‌کند؟ پاسخ شلینگ این است: «هدف اصلی خدا در اراده‌کردن این فرایند كه به نحو پیشینی طرح‌ریزی‌شده این است كه شناخته شود»؛ یعنی خدا می‌خواهد «شناخته شود» و دیگران او را «به ادراک درآورند». به همین دلیل، او جهانی عقلانی خلق می‌کند که در آن انسان‌ها بتوانند باکمک عقل‌شان (که البته او خلقش کرده) خدا را بشناسند. دغدغه‌ اصلی شلینگ در «رساله‌ آزادی» رفع تقابل آزادی و ضرورت است؛تقابلی که به نظر شلینگ مدار و محور فلسفه است. ضرورت و درون‌ماندگاری اشیاء در خدادو روی یك سكه‌اند و ازاین‌رو، این مسئله که «اگر هیچ‌چیز ازجمله انسان و افعالش از حیطه‌ هستی خدا خارج نیست و خدا نیز بنا به ضرورت سرمدی ذات عمل می‌كند، پس آزادی و اختیار انسان چه جایگاهی در نظام هستی دارد؟»، از سال‌های جوانی ذهن شلینگ را به خود مشغول كرده بود. جواب شلینگ به این مسئله در «رساله‌ آزادی» اجمالا این است: ازآنجاکه آزادی در مقابل قدرت مطلق غیرقابل‌تصور است، انسان را با آزادی‌اش در خود ذات الهی حفظ کنی؛ یعنی بگوییم که انسان نه خارج از خدا، بلكه در اوست وخود فعالیت او جزء حیات خداوند است. برای شلینگ‌، خدا یعنی وجود بما‌هو وجود، همان حیات و زندگی است که خود را در تاریخ (عالم انسانی) و طبیعت (عالم فیزیکی) بسط می‌دهد و متجلی می‌سازد. انسان نیز متعلق به این حیات الهی است و ازاین‌رو، به حیات خداوند حی و به آزادی او آزاد است. در نظر شلینگ، مناط آزادی قیام‌به‌ذات و فی‌نفسه‌بودن است. اما وقتی شلینگ می‌گوید که انسان هم قائم ‌به‌ ذات است، به این معنا نیست که از هستی فراگیر خدا خارج باشد، بلکه او معتقد است ویژگی خدا به‌عنوان ذات مطلق این است که به کلمه به‌عنوان تمثال اعلای خود، هم ذات و هستی را اعطا می‌کند و هم قیام‌به‌ذات را. این قیام‌به‌ذات از این تمثال اعلا به عالم پدیداری و انسان‌های دیگر شریان پیدا می‌کند.بدین ترتیب، انسان قائم‌به‌ذات و فی‌نفسه است، ولی قیام‌به‌ذات و فی‌نفسه بودن اوبه تبع حق است. خدا حیاتی است که خود را بسط می‌دهد و این بسط مستلزم سقوط و هبوط وجداشدن از خداست که به خودی خود زمینه ایجاد شر را فراهم می‌آورد. اگر تمثال اعلای مطلق آزاد است، این امکان را دارد که خود را از مطلق جدا کند تا قیام به ذات صوری خود را محقق سازد تا مطلقی دیگر شود. باید به این تمایز میان امکان و واقعیت به دقت توجه کرد. از تحقق و بالفعل‌شدن این امکان، امکان سقوط و هبوط فراهم می‌آید.تحقق سقوط یا هبوط از جانب تمثال اعلای خدا انجام می‌گیرد. بنیاد امکان سقوط وهبوط در آزادی نهفته است و بنیاد واقعیت بالفعل در امر هبوط‌کرده قرار دارد. این‌گونه عالم متناهی و هستی غیرحقیقی و شر پا به عرصه ظهور می‌گذارد. برخلاف دیدگاه لایب‌نیتس، كه شر را عدمی یا عدم ملكه‌ خیر می‌دانست،شلینگ معتقد است كه شر امری ثبوتی است و قدرتی ویرانگر دارد. اگرچه نشانه‌های شر درپدیدارهای طبیعت قابل مشاهده‌اند، اما شر فقط به‌واسطه‌ انسان تحقق می‌یابد و منشأآن اضطراب حیات است. تصمیم انسان به انجام شر باید به‌عنوان عمل عقلانی فهم شود،یعنی به‌عنوان فعل سرآغازین آزادی انسان که در آن آزادی واقعی که با ضرورت اعلا درهماهنگی کامل است نسخ می‌شود. پذیرش این عمل سرآغازین یگانه مناطی است که به‌واسطه‌آن می‌توان مسئولیت انسان برای افعالش را توجیه کرد و مبنایی برای حق و اخلاق فراهم آورد. ترجمه این اثر به دست مجتبی درایتی و ابوالحسن ارجمند‌تاج‌الدینی انجام شده است. ایشان ترجمه‌ خود را بر اساس اصل آلمانی اثر انجام داده‌اند و از امتیازات این ترجمه آن است كه به‌صورت دوزبانه و همراه با اصل آلمانی رساله منتشر شده استكه امكان مواجهه‌ مستقیم‌تر علاقه‌مندان به فلسفه‌ شلینگ و سنت ایدئالیسم آلمانی با متن خود شلینگ را فراهم می‌آورد. مترجمان مقدمه‌ نسبتا مبسوطی در توضیح زوایای اندیشه شلینگ و محتوای این اثر آورده‌اند كه بسیار سودمند است. با توجه به اینكه متن «رساله‌ آزادی» یكپارچه و بدون عنوان‌بندی و سرفصل است، مترجمان در ابتدای كتاب فهرست تفصیلی‌ای برای متن فراهم ‌آورده‌اند تا محتوا و نحوه‌ چینش مطالب دراین رساله برای خوانندگان روشن‌تر شود. در انتهای كتاب، برای سهولت استفاده ازمطالب رساله و درك محتوای آن، توضیحات مترجمان در مورد برخی عبارات متن، ارجاعاتی كه در متن به كتاب مقدس داده شده است، پاسخ شلینگ به اعتراضات كارل آگوست اشنمایر به مطالب این رساله، واژه‌نامه فارسی به آلمانی و آلمانی به فارسی و همچنین نمایه موضوعی افزوده شده است. به‌حق، دقت و وسواسی كه مترجمان در ترجمه متن و فراهم‌آوردن ضمایم برای درك و بهره‌بری بیشتر از متن صرف كرده‌اند، ستودنی است. می‌توان این ترجمه را به‌عنوان گام اول در ترجمه‌ آثار شلینگ، گامی موفق به حساب آورد و امیدداشت كه گام‌های بعدی با همین كیفیت، بلكه با كیفیت بالاتر، برداشته شوند.   بیشتر
1 2 3 4 5
بررسی آرای استاد مرتضی مطهری و ویلیام هاسکر در باب علم پیشین الهی و اختیار انسان
نویسنده:
زهرا کاراندیش، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر زمان مساله تعارض ظاهری میان علم پیشین الهی و اختیار انسان ذهن متکلمان و فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است. از انجا که علم مطلق الهی مستلزم خطا ناپذ... ذیری آن است، از این رو اگر خداوند در زمان T1 بداند که فاعل S عمل A را در زمانT3 انجام می‌دهد ، انگاه S در زمان T3 فعلی جز A را نمی‌تواند انجام دهد و این در تعارض با اختیار انسان است. خردورزان در حوزه فلسفه دین در تبیین مسائل مذکور به نتایج متفاوتی رسیده‌اند. عده‌ای تعلق علم پیشین الهی را به افعال اختیاری انسان انکار می‌کنند، عده‌ای دیگر با قبول تعلق علم پیشین الهی به افعال اینده انسان، اختیار را انکار می‌کنند. اما اینکه تا چه حد می توانند از عهده حل این مساله برایند خود قابل تامل است . در این پایان نامه با توجه به هدف آن که بررسی و مقایسه اراء استاد مطهری و ویلیام هاسکر در باب علم پیشین الهی و اختیار است، ابتدا به بیان آراء هاسکر می‌پردازیم آنگاه به بررسی دیدگاه استاد مطهری خواهیم پرداخت. در نهایت هم وجوه شباهت و اختلاف دیدگاه هاسکر با اراء استاد مطهری نشان داده می‌شود. نتیجه گیری نهایی این است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان را می پذیرند. اما موضعی که هاسکر برای رفع جبرگرایی انتخاب می‌کند "خداگرایی گشوده" نام ‌دارد. که این دیدگاه با نظریات استاد مطهری مقایسه شده است.   بیشتر
1 2 3 4 5
آزادی‌ اراده‌ ان‍س‍ان‌ در ک‍لام‌ اس‍لام‍ی‌
نویسنده:
طاه‍ره‌ روح‍ان‍ی‌، ح‍ل‍ی‍م‍ه‌ ح‍س‍ی‍ن‍ی‌
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
ق‍م‌: م‍رک‍ز ج‍ه‍ان‍ی‌ ع‍ل‍وم‌ اس‍لام‍ی‌,
  • تعداد رکورد ها : 77