ترجمه ماشینی :
«طبیعت و ماوراء طبیعت» مفهوم اساسی فلسفه دین جان عمان است. آن فلسفه ای که در کتاب «طبیعی و فراطبیعی» او یافت می شود، باید در چارچوب «الهیات متق
... قاطع» که در نوشته های الهیاتی پیشین او آمده است، خوانده شود. ایمان عمان این است که پروردگار ما بر روی صلیب، پدر را به عنوان عشق آشکار می کند، که از مردم می خواهد که صلیب های خود را برای بخشش بردارند. عشق پدر و آزادی انسان برای شریک شدن از آن، جوهره مسیحیت است. همه چیز جز نسبی و در حال تغییر است. عمان با این چنین شروع به فلسفه دینی که توسط ایمان تنظیم می شود، تلاش می کند چالش انجیل را با عقلانیت آن آشتی دهد. یقین او مبنی بر اینکه حقیقت آن به تأیید متافیزیکدانان وابسته نیست، با آگاهی او ترکیب می شود که وظیفه اوست که با عبارات معقول ماهیت آن انجیل را برای جهان توضیح دهد. برای اینکه در بحث از فلسفه دین او هدفی وجود داشته باشد، باید توافقی آزمایشی در مورد امکان چنین تعهدی در برابر کسانی که معتقد به فساد تمام قضاوت «غیرقابل رستگاری» هستند، و علیه کسانی که معتقدند فلسفه دین باید انجام شود، داده شود. نه بر اساس ایمان بلکه بر اساس "شواهد طبیعی". در گفتن این سخن، ممکن است متأسفانه باشد که عمان در «طبیعی و ماوراء طبیعی» وابستگی خود را به ایمان به وضوح بیان نمی کند. در نتیجه تأکید بیش از حد بر بدهی و پیوند او با سنتهای خردگرایی سکولار اروپایی دشوار نخواهد بود. بهعنوان مقدمهای برای شرح فلسفه دین عمان، سیر عریان زندگی و نوشتههای او بین سالهای 1860-1939 در رابطه با مشارکت او در سنتهای اروپای مدرن توصیف میشود. بدون اشاره به جبر در مورد مردی با اصالت عمان، او را میتوان در پرتو تضاد بین ایمان کتاب مقدسی دوران کودکی او و جریان فلسفه سکولار در عصر او به وضوح دید. اگرچه او مرجع علمی را تحقیر می کند، اما خوانش عظیم او در زمینه الهیات لیبرال پساکانتی را می توان در بدهی های او به رئالیسم لوتزه، الهیات احساس شلایرماخر و تحقیر مسیحیت متافیزیک ریچل مشاهده کرد. واکنش عمان در برابر گمانهزنیهای هگلی زمانی بهتر قابل درک است که به یاد بیاوریم که او تا چهل و هفتمین سال عمر خود یک وزیر فعال بوده است. تغییر در نوشتههای او از انجیل ساده، خطاب به کسانی که در کلیسا هستند، به فلسفه دین خطاب به جهان ممکن است تا حدی با تجربه او در کمبریج توضیح داده شود، جایی که او یک سوم آخر عمر خود را در آنجا گذراند. او در این فضا میدید که ضرورت متافیزیکی چقدر عمیق است که به انسانهای تحت سلطه بینشهایشان از جهان بهعنوان «چیز» یا «زندگی» یا حتی «روح» نشان دهد که چگونه واقعیترین و مهمترین جهان «افراد» است. ". با پاسخ او به فاجعه اروپا در سال 1914، ماهیت عملی اخلاق او روشن می شود. مابعدالطبیعه عمان با توصیف روایت او از چگونگی ظهور ماوراء طبیعی به آگاهی نزدیک می شود.
بیشتر