ترجمه ماشینی :
شرارت هولناک چالش های متمایزی را برای اعتقاد به خدای اخلاقی کامل ایجاد می کند. برای حل این چالشها، من با ترسیم چهار مورد از کنش انسانی که در آ
... آن وحشتها یا به خاطر منفعت محض (یعنی فایدهای که از آسیب بزرگتر جلوگیری نمیکند) ایجاد میشوند، مجاز یا به خطر میافتند، چارچوبی اخلاقی برای تئودیسه میسازم. یا برای جلوگیری از آسیب سپس چارچوب و ارزشگذاریهای اخلاقی تایید شده توسط این ماجراجویی را به پروژه تئودیسه میآورم. من چهار ساختار مشابه می سازم – یکی برای هر مورد – و نمونه هایی از هر ساختار را در تئودیسه های فلسفه دین معاصر شناسایی می کنم. من هر تئودیسه را خلاصه میکنم و ارزیابی میکنم که آیا از نظر ساختاری در رابطه با شرارت هولناک امیدوارکننده است یا خیر. یعنی اگر مجموعهای از حقایق و دلایل بههمپیوسته پیشنهادی درست بود، آیا خداوند از نظر اخلاقی روشن بود؟ نتیجهگیریهای اولیه من رویکرد ساختاری مسلط را به تصویر میکشد که خدا را بهعنوان عامل ایجاد یا اجازهدهنده وحشت در زندگیهای فردی صرفاً بهخاطر برخی منافع خالص، به چالش میکشد. این رویکرد نسبت به عدم تقارن های مربوطه در مطالبات توجیهی ناشی از شر وحشتناک و غیر وحشتناک و در کار توجیهی که از طریق دفع ضرر و اعطای منفعت خالص انجام می شود، حساس نیست. من بعداً استدلال میکنم که تئودیسههای ساختاری امیدوارکنندهای که من شناسایی کردهام، به دلیل برآورد بیش از حد آنها از میزانی که عوامل انسانی محدود میتوانند مسئولیت اصلی شرارتهای هولناک را بر عهده بگیرند، و دست کم گرفتن اهمیت تئودیسه برای همخوانی با رویکرد به طور گسترده داروینی در تکامل، غیرقابل قبول هستند. تئوری. پروژه تئودیسه دچار مشکل شده است. نیمه دوم پایان نامه من رویکردی به تئودیسه ایجاد می کند که خارج از طبقه بندی پیشنهادی من است. به دنبال پیشنهاد لایب نیتس، رابرت آدامز استدلال کرده است که تئودیسه را می توان با این بینش کمک کرد که تقریباً تمام شر جهان واقعی از نظر متافیزیکی برای جامعه ساکنان واقعی جهان لازم است تا از افراد خاصی تشکیل شود که آن را تشکیل می دهند. با شروع این بینش، من تئودیسه غیر هویتی (آنچه را می نامم) توسعه می دهم. این نشان می دهد که خداوند شرارتی را که انجام می دهد برای ایجاد و دوست داشتن افراد خاصی که جامعه ساکنان جهان واقعی را تشکیل می دهند، مجاز می داند. این رویکرد به تئودیسه منحصر به فرد است زیرا خیر توجیهی توصیه شده نه ضرر گریزی است و نه منفعت محض. این خوب نیست که زندگی تک تک افراد انسانی را بهبود می بخشد (زیرا آنها در غیر این صورت وجود نداشتند)، بلکه این خود افراد انسانی هستند. با این حال، برای هدف موفقیت آمیز خلق افراد خاص، خداوند به کنترل تاریخ چنان کامل نیاز دارد که ممکن است استدلال شود که با باورهای مربوط به اراده آزاد انسان که برای برخی الهیات مهم است، ناسازگار است. من نسخه دوم تئودیسه غیر هویتی را می سازم که برای جلوگیری از این مشکل طراحی شده است و در نظر می گیرم که آیا انگیزه توجیه کننده خدا برای اجازه دادن به شر این جهان می تواند هدف او برای موجوداتی از نوع ما باشد، حتی اگر هدف او برای افراد خاصی نباشد. پیشنهاد می کنم که خدا…
بیشتر