در فلسفۀ اسلامی و فلسفۀ غرب تبیینهای مختلفی از سازگاری ضرورت علّی و اختیار ارائه شده است. فاعلیت بالتجلی نفس برای ارادههای سلسلهمراتبی، که صدرالمتألهين برای
... ی تبیین این سازگاری ارائه کرده است، با دیدگاه هری فرانکفورت و گری واتسون ـ که نوع دیگری از رویکردهای سلسلهمراتبی هستند ـ شباهتهای قابلتوجهی دارد که عبارتند از: نقش ارادههای سلسلهمراتبی در قوام بخشیدن به هویت انسانی، نقش ارادههای مراتب بالاتر در کنترل ارادههای مراتب پایینتر و افعال انسان، منتهی شدن تمایلات سلسلهمراتبی به یک خویشتن عمیق به عنوان کنترلکنندۀ اصلی این تمایلات و ارادهها، و دخالت نداشتن امکانهای بدیل (امکان تحقق گزینههای پیشرو) در حقیقت اختیار. تفاوت مهم رویکرد صدرالمتألهين با دو رویکرد دیگر این است که در رویکرد فرانکفورت و واتسون، خویشتن عمیق انسان ـ که منشأ نهایی اراده است ـ حقیقتاً یک امر ذاتی نیست و همین امر موجب میشود تا رویکرد سلسلهمراتبی آنها پاسخ قابل قبولی برای اشکال تسلسل ارادهها نداشته باشد، اما در رویکرد صدرالمتألهين این خویشتن عمیق، حقیقتاً یک امر ذاتی است که موجب میشود ارادههای سلسلهمراتبی تا بینهایت ادامه پیدا نکنند. بنابراین رویکرد صدرالمتألهين در عین حال که از مزیتهای رویکرد فرانکفورت و واتسون در تبیین اختیاری بودن اراده و کنترل تمایلات برخوردار است؛ اشکال آنها را ندارد و برای سازگارگرایی رویکرد مناسبتری به حساب میآید.
بیشتر