بُعد چهارم از مسائلی است که مرزهای فلسفه را درنوردیده و امروزه یکی از دغدغههای اصلی فیزیکدانهاست. با این حال، پیشینه و تاریخچة دقیق اين ديدگاه هنوز در هاله
... يی از ابهام است. در فلسفة غرب، بعد چهارم را با تکلّف در آراء برخی از اندیشمندان غربی سدههای میانه، مانند آنسلم، ریشهیابی کردهاند؛ با آنکه هیچ عبارت صریحی در اینباره در آثار آنها وجود ندارد. در جامعة فلسفی کشور ما نیز بعد چهارم تا ملاصدرا ریشهیابی شده است. هدف اين نوشتار آنست كه نشان دهد در جهان اسلام پیش از ملاصدرا، در آثار خواجه نصيرالدين طوسي عبارتهای کاملاً صریحی در اينباره وجود دارد. پیش از طوسی نیز گرچه عبارت آشكاري در منابع دست اوّل نیافتیم، ولي در منابع دست دوّم به برخی از متکلمان جهان اسلام، ازجمله نظّام، ابنراوندی و عبّاد، سخنانی نسبت داده شده است که محتوای آن چیزی جز چهاربعدگروی نیست. این مقاله بروش تاریخی، دیدگاههای اين اندیشمندان را گردآوری کرده و به تحلیل عقلی آنها خواهد پرداخت.
بیشتر