جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
 مقالاتی درباره مضامین از هری فرانکفورت : خطوط آژانس [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Sarah Buss, Lee Overton
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
The MIT Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : مقاله‌های اصلی این کتاب به نوشته‌های تاثیرگذار هری فرانکفورت در مورد هویت شخصی، عشق، ارزش، مسئولیت اخلاقی و آزادی و محدودیت‌های اراده انسان می‌پردازد. بسیاری از عمیق‌ترین بینش‌های فرانکفورت از کاوش در ماهیت خود بازتابی عوامل انسانی و درگیری‌های روانی ناشی می‌شود که خود بازتابی اغلب ایجاد می‌کند. آثار او مباحثی را در متافیزیک، متااخلاق، اخلاق هنجاری و نظریه کنش مطرح کرده است. نویسندگان، که به دلیل مشارکت خود در درک عاملیت انسانی شناخته شده اند، در همان زمان که به دیدگاه فرانکفورت پاسخ می دهند، از مواضع اصلی فلسفی خود دفاع می کنند. هر مقاله با پاسخی از فرانکفورت همراه می شود که در آن او دیدگاه های خود را روشن می کند و به تفصیل می پردازد.
به سوی درک علمی از اراده آزاد [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
Iredale, Mathew Walter Martin (آیردیل، متیو والتر مارتین)
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: آیا می‌توانیم به تصور رضایت‌بخشی از اراده آزاد برسیم که با جهان‌بینی علمی کنونی سازگار باشد؟ این مشکل مهم موضوع این پایان نامه است. استدلال می شود که حوزه های خاصی از علم مشکلات عمیقی را برای مفاهیم آزادیخواهانه از اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی ایجاد می کند. به طور خاص، مشخص نیست که چگونه اراده آزادانه می تواند از فرآیندهای عصبی مغز ناشی شود. مشخص نیست که چگونه یا چرا تکامل یافته است. و با تصور فیزیکدان از زمان همانطور که از طریق نظریه نسبیت انیشتین فهمیده می شود ناسازگار است. اینها مشکلاتی هستند که برای تصورات سازگارانه از اراده آزاد به وجود نمی آیند. علاوه بر این، تعدادی ایرادات فلسفی بیشتری وجود دارد که می توان علیه آزادی گرایی مطرح کرد - از جمله استدلال هری فرانکفورت علیه اصل احتمالات متناوب و اعتراض اخیر گالن استراوسون به مسئولیت نهایی - که به شدت نشان می دهد که ما اراده آزاد یا مسئولیت اخلاقی نداریم. هر حس آزادیخواهانه در نتیجه این مفاهیم سازگاری مختلف از اراده آزاد در نظر گرفته می‌شوند تا ببینیم آیا می‌توان به یک گزارش سازگاری رضایت‌بخش از اراده آزاد دست یافت. نتیجه گیری می شود که یک گزارش معرفتی از اراده آزاد مبتنی بر تفسیر متغیر خودمختاری ریچارد دابل از اراده آزاد رضایت بخش ترین است. چندین اعتراض لیبرتارین به سازگاری مورد بحث قرار گرفته و رد شده است. در نهایت، برخی از ایرادات کلی به اختیار و مسئولیت اخلاقی که اخیراً توسط تد هوندریچ، ریچارد دابل و بروس والر مطرح شده است، مورد بحث قرار می گیرد. استدلال می شود که آنها هیچ دلیلی برای شک در داشتن اراده آزاد ارائه نمی دهند. بنابراین نتیجه می‌گیریم که می‌توانیم به مفهوم رضایت‌بخشی از اراده آزاد برسیم که با جهان‌بینی علمی کنونی سازگار باشد.
مقایسۀ سه رویکرد سازگارگرایانه؛ هری فرانکفورت، گری واتسون و صدرالمتألهين
نویسنده:
محمد حسين‌زاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفۀ اسلامی و فلسفۀ غرب تبیین‌های مختلفی از سازگاری ضرورت علّی و اختیار ارائه شده است. فاعلیت بالتجلی نفس برای اراده‌های سلسله‌مراتبی، که صدرالمتألهين برای تبیین این سازگاری ارائه کرده است، با دیدگاه هری فرانکفورت و گری واتسون ـ که نوع دیگری از رویکردهای سلسله‌مراتبی هستند ـ شباهت‌های قابل‌توجهی دارد که عبارتند از: نقش اراده‌های سلسله‌مراتبی در قوام بخشیدن به هویت انسانی، نقش اراده‌های مراتب بالاتر در کنترل اراده‌های مراتب پایین‌تر و افعال انسان، منتهی شدن تمایلات سلسله‌مراتبی به یک خویشتن عمیق به عنوان کنترل‌کنندۀ اصلی این تمایلات و اراده‌ها، و دخالت نداشتن امکان‌های بدیل (امکان تحقق گزینه‌های پیش‌رو) در حقیقت اختیار. تفاوت مهم رویکرد صدرالمتألهين با دو رویکرد دیگر این است که در رویکرد فرانکفورت و واتسون، خویشتن عمیق انسان ـ که منشأ نهایی اراده است ـ حقیقتاً یک امر ذاتی نیست و همین امر موجب می‌شود تا رویکرد سلسله‌مراتبی آنها پاسخ قابل قبولی برای اشکال تسلسل اراده‌ها نداشته باشد، اما در رویکرد صدرالمتألهين این خویشتن عمیق، حقیقتاً یک امر ذاتی است که موجب می‌شود اراده‌های سلسله‌مراتبی تا بی‌نهایت ادامه پیدا نکنند. بنابراین رویکرد صدرالمتألهين در عین حال که از مزیت‌های رویکرد فرانکفورت و واتسون در تبیین اختیاری بودن اراده و کنترل تمایلات برخوردار است؛ اشکال آنها را ندارد و برای سازگارگرایی رویکرد مناسب‌تری به حساب می‌آید.
نقدی بر کتاب «درباب نابرابری» اثر هری جی. فرانکفورت: نابرابری از کجا می‌آید؟
نویسنده:
رافائل ماگاریک: مترجم: رؤیا فیاض
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: فرهنگ امروز,
چکیده :
یک مارکسیست با مطالعۀ کتاب «درباب نابرابری» خواهد پرسید: نابرابری از کجا می‌آید؟ در نزد مارکسیست، نابرابری نخست یک پدیدۀ اجتماعی است تا یک مفهوم انتزاعی و برای فهم یک پدیدۀ اجتماعی، باید تاریخ آن را درک کرد. مارکس معتقد بود که عمدۀ نابرابری از آنجا سربرمی‌آورد که سرمایه‌داران قادرند به کارگران کمتر از میزان ارزش محصولات کارشان، مزد دهند. این‌چنین کارگران استثمار می‌شوند. آن‌ها سخت کار می‌کنند و کالاهایی با ارزش بالا تولید می‌کنند، اما صاحب کارخانه یا سرمایه‌گذار بیشتر این ارزش را به چنگ می‌آورند. اگر چنین باشد، پس برابری امری خواستنی است؛ چراکه آنچه را که شایستۀ کارگران است، به آنان اعاده می‌کند.
بررسی تطبیقی آرای لیندا زاگزبسکی و استاد مرتضی مطهری در باب علم پیشین الاهی و اختیار انسان
نویسنده:
عبدالرسول کشفی، زینب امیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی علم پیشین الاهی و اختیار انسان یکی از مسائل اساسی فلسفه‌ی دین است که از دیرباز، ذهن متکلمان و فیلسوفان را به خود معطوف نموده است. بر اساس این مسأله، ازآن‌جاکه علم مطلق الاهی مستلزم خطاناپذیری آن است، ازاین‌رو اگر خداوند در زمان t1 بداند که فاعل S فعل a را در زمان t3 انجام می‌دهد، آنگاه S در زمان t3 فعلی جز a را نمی‌تواند انجام دهد. ازاین‌رو، علم پیشین الاهی در تعارضی ظاهری با اختیار انسان است. این مقاله می‌کوشد آرای لیندا زاگزبسکی (فیلسوف دین معاصر) را با دیدگاه‌های استاد مرتضی مطهری در این باب مقایسه کند. در این راستا، ابتدا به بررسی پاسخ‌های سه‌گانه‌ی کلاسیک به این مسأله (بوثیوس‌گرایی، آکام‌گرایی و مولیناگرایی) از منظر زاگزبسکی می‌پردازد و نشان می‌دهد که زاگزبسکی ضمن پذیرش برخی از عناصر این دیدگاه‌ها و تلفیق آن‌ها با یکدیگر، سه راه‌حل بدیع ارائه می‌کند. مقاله سپس به بررسی دیدگاه استاد مطهری در دو بخش جبر و اختیار و قضا و قدر می‌پردازد و در پایان، وجوه شباهت و افتراق آرای دو متفکر را نشان می‌دهد. یافته‌ی پژوهش آن است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الاهی را با اختیار انسان می‌پذیرند، اما «آکام‌گرایی تومیستی» و دو راه‌حل دیگر زاگزبسکی به‌رغم نکات مثبت و درخور پذیرشی که دارند، در نشان دادن این سازگاری ناتوان است، در حالی‌که راه‌حل استاد مطهری راه‌حل دقیقی برای اثبات این سازگاری است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 30
نقد مکتب فرانکفورت بر روشنگری، و ارزیابی آن از منظرِ ریچارد رورتی
نویسنده:
مرتضی نوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مکتب فرانکفورت یا نظریه‌ی انتقادی یکی از جبهه‌های اصلی جنبش ضدروشنگری معاصر را تشکیل می‌دهد. هورکهایمر و آدورنو، دو نظریه‌پرداز مهم این مکتب، نشان می‌دهند که روشنگری در فرآیندی دیالکتیکی تیشه به ریشه‌ی خود می‌زند و بنیان ارزش‌های خود را سست می‌کند. از نظر ایشان، غلبه‌ی عقل ابزاری، که محصول گسترش دیالکتیکی روشنگری بوده است، هرگونه مبنای عینی برای تعهد به آرمان‌هایی چون آزادی، برابری، و حقوق بشر را زائل کرده است. ایشان روی آوردن روشنگری و فرزند خلف آن، یعنی لیبرالیسم، به فلسفه‌ی پراگماتیستی را نشان از ورشکستگی فکری روشنگری می‌دانند. در این مقاله می‌کوشم پس از شرح انتقادهای ایشان، از منظر یکی از مدافعان معاصر روشنگری، ریچارد رورتی، آن انتقادها را پاسخ دهم. رورتی روی گردادن لیبرالیسم از عقل‌باوری و روی آوردن آن به تاریخ‌گرایی و پراگماتیسم را نشان از به بلوغ رسیدن روشنگری در یک فرآیند خودشکنی و خودسازی می‌داند. در ادامه می‌کوشم بر مبنای دیدگاه پراگماتیستی او نشان دهم که لیبرالیسم پراگماتیک معاصر از اتهام وادادگی در برابر وضع موجود مبرا است و توانسته است با نقد وضع موجود بر اساس اهداف و آرمان‌هایی که بیش از همه با هویت‌ها و سنت‌های ریشه‌دار ما گره خورده‌اند، موضعی انتقادی در برابر کاستی‌های آن بگیرد و راهنمایی برای تحقق وضع آرمانی در وضع موجود فراهم کند. اما تفسیر پراگماتیستی خود رورتی از لیبرالیسم نیز با نقطه‌ضعف‌هایی روبه‌روست که می‌کوشم در پایان مقاله به طور گذرا به آن‌ها اشاره کنم.
صفحات :
از صفحه 125 تا 146
دیدگاه جان مارتین فیشر درباره اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی
نویسنده:
زهرا خزاعی، فاطمه تمدن
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
اختیار به عنوان محوری ترین ویژگی انسان، در جهان غرب از سویی اساسی ترین شرط مسوولیت اخلاقی دانسته شده است و از سوی دیگر، با فرض جبری بودن جهان، در تعارض با جبرگرایی قرار می گیرد. گروهی از فیلسوفان اخلاق، با باور به وجود تعارض، حکم به ناسازگاری این دو داده اند و گروهی دیگر برای دفع یا رفع این تعارض، به شیوه های مختلفی سعی در سازگاری جبرگرایی و اختیار نموده و تقریرهای گوناگونی از سازگارگرایی را ارائه کرده اند. مهم ترین تقریر از سوی "جان مارتین فیشر" و تحت عنوان نیمه سازگارگرایی مطرح شده است. وی در آثار خود، اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی را کنترل هدایت کننده می داند که امکان های بدیل را دربرنمی گیرد. مثال فرانکفورت و مثال هایی از آن نوع در رد امکان های بدیل، برای فیشر بسیار مفید بوده اند. در این مقاله پس از توضیح مختصر مثال فرانکفورت، دیدگاه نیمه سازگارگرایی فیشر تبیین می شود. در نهایت به نظر می رسد، به رغم همه امتیازاتی که تقریر فیشر بر سایر تقریرهای سازگارگرایی دارد دیدگاه او از جهاتی به جبرگرایی نزدیک تر است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 151
علم مطلق از منظر معرفت شناسی دینی واقع گرایانه (تعارض علم و اختیار الهی و بشری)
نویسنده:
انشااله رحمتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار علم مطلق از منظری واقع گرایانه به عنوان علم قضیه ای مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مهمترین مشکل در این باره تعارض میان علم مطلق و اختیار است. این تعارض هم در مورد اختیار خداوند مطرح می شود و هم اختیار بشر. اما اختیار عموما به دو معنای متفاوت به کار می رود؛ یکی اختیار به معنای «قدرت بر فعل و ترک» و دیگری به معنای «قدرت بر تصمیم». هر چند اختیار خداوند را باید به معنای دوم گرفت ولی در مورد انسان، اختیار باید به معنای نخست تلقی گردد. از این رو، یکی از راه حل های تعارض علم پیشین و اختیار که بر جمع میان موجبیت و اختیار تاکید می ورزد، به تفصیل مورد بحث قرار گرفته و نشان داده شده است که هر چند این راه حل در مورد حل تعارض علم پیشین و اختیار الهی کامیاب است ولی در مورد تعارض علم پیشین و اختیار بشری کارآیی ندارد. بنابراین برای حل آن باید به راه حل های دیگری روی آورد؛ گو اینکه در این نوشتار به آنها پرداخته نشده است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 36
مسئلۀ دور دکارتی در اثبات وجود خداوند راه‌حل حافظه و نقد آن
نویسنده:
سید مسعود سیف، پریسا وفامند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در فلسفۀ دکارت دور دکارتی است. این مسئله را اولین‌بار معاصران دکارت مطرح کردند؛ این‌که دکارت معتقد است: «اگر من یقین داشته باشم که خداوند وجود دارد و فریب‌کار نیست، می‌توانم یقین داشته که هر آن‌چه را به طور واضح و متمایز ادراک کرده‌ام صحیح است» و «فقط در صورتی که در ابتدا یقین داشته باشم که هر آن‌چه را به ‌طور واضح و متمایز ادراک کنم صحیح است، می‌توانم یقین داشته باشم که خداوند وجود دارد و فریب‌کار نیست»؛ یعنی یقین به دو قضیۀ «خداوند وجود دارد و فریب‌کار نیست» و «هر آن‌چه به نحو واضح و متمایز ادراک کنم صحیح است» منوط ‌به یک‌دیگر است و بنابراین مستلزم دور است. برای حل مسئلۀ دور دکارتی راه‌حل‌های متعددی ارائه شده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: راه‌حل حافظه، راه‌حل یقین دوگانه و راه‌حل مبتنی بر تفسیر روان‌شناسانه. در این مقاله راه‌حل حافظه و نقد آن را بررسی می‌کنیم که بنا بر آن خداوند ضامن دقت حافظۀ ماست، نه ضامن درستی ادراکات واضح و متمایز.
صفحات :
از صفحه 33 تا 50
بررسی استدلال تقدیرگرایی کلامی با تکیه بر آرای لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
عبدالرسول کشفی,زینب امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
بر مبنای «استدلال تقديرگرايی كلامی» اگر علم خداونـد بـه رويـدادهای آينـده قطعـی و خطاناپذير باشد، انسان قادر نيست كاری جز آنچه خداوند از پيش می داند، انجام دهـد؛ از اينرو اعمال انسان اختياری نيست. سازگارگرايان با قبول سازگاری علـم پيشـين الاهـی و اختيار انسان، از طريق رد يك يا چند مقدمه از مقدمات استدلال تقديرگرايی كلامـی، بـه رد آن می پردازند و ناسازگارگرايان، ضمن پذيرش درستی استدلال يادشده، از ميان علـم پيشـين الاهـی و اختيـارانسـان، يكـی را پذيرفتـه، ديگـری را انكـار مـی كننـد. ايـن مقالـه می كوشد ضـمن معرفـی دقيـق آرای يكی از سـازگارگرايان معاصـر، لینـدا زاگزبسـكی، برتری آرای او را بر ساير نظريات رقيب ثابت كند. مقاله نشان می دهـد كـه تفـاوت آرای زاگزبسكی ـ با وجود نقدهای وارد بر آن ـ با سازگارگرايان ديگراين است كـه او افـزون بر رد «استدلال تقديرگرايی كلامی» (روش سلبی)، الگوی ممكنی بـرای اثبـات هـم زمـان علم پيشين و اختيار ارائه می دهد (روش ايجابی).
صفحات :
از صفحه 129 تا 152
  • تعداد رکورد ها : 10