نیوتن اثرات دینامیکی مشاهده شده برای اجسام شتابدار (مانند فرورفتگی سطح آب در آزمایش سطل نیوتن و غیره) را ناشی از شتاب آنها نسبت به فضای مطلق میدانست. اینشتی
... ین با دنبال کردن ایدههای ماخ به خوبی میدانست که اگر بتواند بر اساس این فکر که «حرکت» امری کاملاً نسبی است، نشان دهد که اثرات لختی، در واقع، ناشی از شتاب جسم نسبت به ماده دوردست در عالم است، نه نسبت به فضای مطلق، آنگاه توانسته است مفاهیم مطلقِ نیوتنی را به کلی کنار بگذارد. اعتقاد رایجی وجود دارد مبنی بر این که نظریه نسبیت عام، دستگاههای مختصات ارجح (چارچوبهای لخت) مربوط به فضا و زمان مطلق نیوتنی را کنار گذاشته است. در این نوشتار با بررسی سیر اندیشة اینشتین در تدوین نظریه نسبیت عام، صحت این ادعا تایید میشود که علیرغم تلاش اینشتین و برخلاف نام این نظریه، اصل ماخ به معنای «نسبی بودن حرکت» یا به این معنا: «منشأ اعمال نیروهای لختی، ماده موجود در عالم است، نه فضازمان مطلق»، نه در اصولموضوعه نظریه نسبیت عام گنجانده شده و نه از آن نتیجه میشود. بنابراین چنین میتوان گفت که عناصر مطلق مانند «حرکت و سکونِ مطلق»، «شتاب مطلق»، «نیروی لختی مطلق» و «فضازمانِ مطلق» کماکان در نظریه نسبیت عام حضور دارد. با توجه به اهمیت معرفتشناختی اصل ماخ، تلاش برای ارائه یک نظریه فیزیکی کارآمد منطبق با این اصل همچنان ادامه دارد.
بیشتر