نیکلاس ولترستورف در کتاب "تأملاتی فلسفی بر ادعای تکلم خدا" مدعی دیدگاهی در باب ماهیت وحی به مثابه "فعل گفتاری" خدا شده است. او با توسل به نظریه فعل گفتاری آستی
... ین مدعی است خدا فراتر از وحی، تکلم کرده است.مراد او از تکلم نیز معنای تحت اللفظی وحقیقی است و نه مجازی.لب ادعای او این است که خدا فعل گفتاری انجام داده است اما با واژه سخن نگفته و تکلم خدا با اصوات مادی صورت نپذیرفته است.به نظر می رسد ولترستورف در توسل به آراء آستین در باب افعال گفتاری، گزینشی عمل کرده و به مختصات و لوازم ایده ی افعال گفتاری آنگونه که مد نظر آستین است پایبند نبوده است.اما قول به تکلم خدا با انسان آن هم به شیوه ای انسانی و با توسل به مکانیزم تکلم دو عاملی ،اگر چه در یک مرحله خدا را از جهازات صوتی و معذوریت های جسمانی بودن معاف می کند اما لوازمی دارد از جمله اینکه لازم می آید خدا به عنوان عضوی از جماعت سخنگویان بشری به قواعد هنجارین حاکم بر تکلم تن دهد که به گمان برخی این پیامد نقطه مقابل تئوری امر و تصور سنتی از خدا به عنوان قادر مطلق و انعطاف ناپذیر است.لازمه ی دوم این قول ،مداخله مستقیم خدا در طبیعت است( دست کم در برخی موارد) که به نظر می رسد قابل دفاع نباشد.علاوه بر اینها لازمه ی لاینفک قول ولترستورف انسان انگاری و تشخص خداست که به گمان ولترستورف مطابق با تصویر سنتی ادیان از خداست.این تصویر اگر قابل دفاع هم باشد یک باور دینی است و با رویکرد فلسفی ولترستورف که مدعی است کتاب بر آن اساس شکل گرفته، ناسازگار است.نهایت اینکه ولترستورف نتوانسته نمونه های عینی از تکلم خدا را به همان روش فلسفی اثبات کند.نمونه های ارایه شده توسط ولترستورف از ضعف توجیه رنج می برند.
بیشتر