ترجمه ماشینی :
متون خاصی مانند مدریک که توانایی تفسیر واقعیات اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، تاریخی و مردمشناختی جوامعی را دارند که از آن نشأت گرفتهاند و جنب
... بههای ایدئولوژیک آنها غالب است، متون ویژهای هستند که با تیزهوشی نوشته شدهاند. نمونه های اصلی رابطه تفسیر و تأویل. آنچه مداریک را خاص میکند، تنوع معرفتشناسی است که بر آن استوار است. در واقع، علاوه بر ذهن انتقالمحور که از روایات تفسیری استفاده میکند، میبینیم که ذهن دیگری که از روشهای پردازش دادهها مانند تحلیل، ترکیب، تجرید و قیاس ماهرانه استفاده میکند، شک میکند، سؤال میکند، انتقاد میکند و نمیکند. از تفسیر آن در صورت لزوم، به شیوه ای منضبط و هماهنگ تردید کنید. این ذهن گاه به صورت کلامی- فقهی (اعلامی)، گاهی فلسفی-منطقی (برهانی) و گاهی تخیلی (عرفانی) به خود می گیرد. اما این نوع دانش ها جایگزین یکدیگر نیستند، برعکس، اجزای حیاتی یک ساختار یکپارچه هستند که با اصول دیالکتیکی عمل می کنند و نمی توانند جایگزین یکدیگر شوند، در هم تنیده شده و وظیفه تبیین و تفسیر را بر عهده می گیرند. همان متون تأسیسی در این میان، نویسنده اهتمام زیادی دارد تا همه این پدیده ها را با معیارهای عالی ادبی ارائه شده توسط علم بلاغت، اما با مسئولیت روشنفکری که قصد دارد خواننده را به مرکز بکشاند و رویدادهای انسان شناختی به تفسیر (تفسیر) ارائه دهد. نوعی کتاب سیره که شامل مصادیق ویژه ای از رابطه تفسیر و تفسیر است. واقعیتی که مداریک را خاص میکند، تنوع معرفتشناسی است که بر آن استوار است. بنابراین در مداریک، به غیر از یک ذهن ناقل محور که حاوی شایعات تفسیری است، ذهن دیگری را می توان دید که مشکوک است، سؤال می کند، انتقاد می کند و در صورت لزوم از تفسیر ادله (ناس) ابایی ندارد، از روش های پردازش داده ها به طور حرفه ای استفاده می کند. به عنوان فرآیندهای تجزیه و تحلیل، سنتز، انتزاع، قیاس به شیوه ای منضبط و سازگار. شکل این ذهن می تواند از زمان به زمان تغییر کند. مثلاً می تواند قلمی فقهی (بیانی)، فلسفی- منطقی (برهانی) یا خیالی (عرفانی) باشد. با این حال، این نوع اطلاعات متفاوت جایگزین یکدیگر نیستند، برعکس آنها مانند اجزای ساختاری منسجم هستند که با اصول دیالکتیکی کار می کنند، تلسکوپی هستند و قابل رقابت نیستند. این بخشهای مهم همچنین به توضیح و اظهار نظر متون مؤسس مشابه کمک می کند. در همین حال، نویسنده در بیان این آیندهنگاریها در قالب یک سبک ادبی عالی و در قبال ابرویی که هدفش متمرکز کردن خواننده است، دقت زیادی نشان میدهد.
بیشتر