بی شک تعیین نسبت و رابطهی دین و سیاست فی مابین روشنفکران و نواندیشان دینی از جمله مسائل جالشی و بحث برانگیز در دنیای کنونی و مخصوصا جوامعی که در آن هنوز دین ق
... قدر و منزلت واقعی خود را از دست نداده است میباشد. عدهای قائل به سکولاریسم و جدایی دین از سیاست هستند که این عده خود از چند دسته متفاوت و ناهمگون تشکیل میشوند که به طور مثال عده ای از آنها دیندارانی هستند که قائل به قداست برای امر دین هستند و معتقد هستند که دین با حضور در عرصه سیاست از جایگاه و منزلت خود میکاهد و اما عدهای دیگر گروهی هستند که قایل به عدم توانایی دین برای اثرگذاری مفید در عرصه سیاست هستند و.... عده ای دیگر معتقد هستندکه دین توانایی و ظرفیت اثرگذاری در عرصهی سیاست و سایر عرصه ها را دارد و اما در ارائه ساختار سیاسی متناسب و مناسب با زمان موجود عاجزند و طرح های فاقد پذیریشی مانند حکومت دینی صدر اسلام را پیشنهاد میدهند. شریعتی با ارایه طرح نو و جدید از دین و معرفی آن به صورت مکتب، اندیشه سیاسی خود را در دل آن میکارد. ایشان با خوانش ایدئولوژیک از دین لزوم حضور دین در عرصههای سیاسی واجتماعی را بیان میکند و با ارائهی تعریف جدید از جامعه، و امت خواندن آن نیاز به حضور یک رهبرمتعهد برای شکل دهی به امت را ضروری میداند ایشان چگونگی تعیین رهبر را اینگونه میداند که رهبر تعیین یا انتخاب نمیشود بلکه تشخیص دادنی است و برای اینکه مردم بتوانند این رهبر را تشخیص دهند باید به آگاهی و شناخت کامل رسیده باشند ایشان برای اینکه مردم به این شناخت کامل برسند قائل به این است که رهبر باید خودش را به مردم اثبات کند و بشناساند و تا رسیدن به هدف از پای ننشیند. رهبر در نگاه شریعتی عنصری است انقلابی که در رحم تغییر انقلاب زایش میکند و بعد از انقلاب زمام امور را بدست میگیرد، تا آنگاه که جامعه به آگاهی لازم برای تشخیص رهبری دست پیدا کند ، آن جامعه را امت مینامند. باید توجه داشت که دموکراسی متعهد برای قبل از امت و دوران گذار است و دموکراسی آزاد محصول امت است و دوران ثبات. وجود نقد های زیادی که به این نظریه شریعتی وارد است اما آن چه مسلم است این نظریه در زمان طرحش مورد قبول و پذیرش بوده و اثرگذاری زیادی در جامعه ایرانی و حتی میان مسلمانان داشته است.
بیشتر