نهج البلاغه كه نام برازنده و بسيار رسای آن می تواند يادآور سخن حكيمانه «الأسماءُ تُنزَلُ مِنَ السَّماءِ» باشد، در درجه نخست در روشهای بلاغت و شيوايی سخن در ز
... زبان عربی است و بنا به قول جامع اديب و دانشمند آن، سيد رضی؛ محور اصلی جمع آوری گفتار پراكنده حضرت نيز همين نكته مشترك و ساری در منقولات علوی بوده است و البته بر پايه اين خصيصه تقريبا منحصر به فرد ادبی بودن در عين عربيت است كه می توان در بررسی تأثير نهج البلاغه و يا ساير مجموعه های كلام امام در زبانهای مجاور به ويژه زبان و ادبيات ارجمند پارسی به بحث پرداخت. ادبيات پرمايه فارسی بايد بيش از هر چيز خود را مديون عنايات بيشائبه و تأثيرات عميق و بنيادی قرآن عظيم بداند و بايد گفت كندوكاو تأثيرات صريح و انكارناپذير قرآنی در مقولات شاخص ادبی خود مقالِ جداگانه ای می طلبد و قطعا در محور موضوع اين گزارش غيرقرآنی و علوی نمی گنجد. نهج البلاغه همانند بسياری ديگر از متون و منابع استوار دينی و همچنين به مانند بسياری ديگر از آثار و مضبوطات تاريخی، تأثيرات شگرف و بعضا آشكاری در برخی از متون ادبی ما ايرانيان داشته است كه بی مجامله بررسی «تخصصی» تأثير آن در هر يك از متون نظم و نثر ادبی می تواند در تبيين انديشه ها و گفتار ژرف و انسانی اين انسان الهی حقايق تازه و سودمندی عايد علاقه مندان مباحث ادبی گرداند. راقم اين سطور در اين گزارش مختصر از ميان متون ادب حماسی، شاهنامه حكيم توس، و از ميان ديگر متونِ نامبُردار پارسی، بزرگترين حماسه عرفانی دری، يعنی مثنوی معنوی مولانا جلال الدين را برای اين مبحث برگزيده است و قصد آن دارد در حد توش و توان مُزجات خود به بررسی كلی و محتوايی آنها در ارتباط با آبشخورهای علوی بپردازد تا در پيشگاه ارباب فضيلت چه قبول افتد و چه در نظر آيد.
بیشتر