هانری کربن در گسست یا انتقال از هرمنوتیکِ هایدگر به تاویل در جهانِ معنویِ ایرانی، هم زمان، امکانِ برونشدن از تفکّرِ فلسفیِ غربی و بازگشت به معنویت، از طریقِ س
... سنّت ایرانی - اسلامی، که از آن به اسلامِ ایرانی تعبیر میکند، در بسترِ یک مطالعهیِ تطبیقی، که به مقارنه میانِ هرمنوتیکِ وجودی و تاویلِ باطنی میانجامد را، نشان میدهد. بدینسان کربن در پی روزآمدسازی اندیشهیِ باطنیِ ایران و به فعلیّت درآوردن است. او که قویّا پاسدارِ وجهِ معنویِ اندیشهیِ اسلامِ ایرانی است و آن را پادزهری در برابر عرفیشدنِ معنویّت در کلیسایِ کاتولیک و اسطورهزدایی از معرفت در فلسفه غربی میبیند، منابع و امکاناتِ این سنّتِ فکری را از فرشتهشناسی سینوی و تمثیل عرفانیِ ابنسینا در زمینهیِ فلسفهیِ اسلامی، عقلِ سرخ در حکمتِ اشراقیِ سهروردی تا تاویل و کشفالمحجوب در جریانهای معنوی و باطنی در اسلام ایرانی، همزمان در شیعه، اعمّ از دوازده امامی، اسماعیلیه تا شیخیه و همچنین در تصوّف، خصوصا در عرفانِ نظریِ ابنعربی میجوید. تاویل برای کربن روش و عملی است برایِ کشفِ حقیقت امور و جهان، و همزمان نگاهبانی است از حقیقت و باطنِ آن. از این رو کربن درصدد است تا با روزآمد کردن، به فعلیّت درآوردن و معرفیِ آن به فلسفهیِ غربی، راه، روش و رویکردی برایِ فراتر رفتن از تفکّرِ فلسفیِ محض، بر چیرگیِ تفکّرِ مدرن، فائق آید. در این رساله رویکردِ تاویلیِ کربن و نتایج آن برای تبیین محوریترین وجِه تفکّر و الهیاتِ صوفیانه ابوسعید خرّاز و ابنعربی یعنی جمعِ ضدّین و نقیضین، یا همان هولاهو نزد ابن عربی بکار بسته شده است، تا با تبیینِ آن امکانِ طرحِ فلسفی و روزآمد ساختن و فعلیّت آن مهیا شود. نظریه خاص خرّاز مبنی بر جمع اضداد در شناخت خداوند، و جمعِ نقیضین در اندیشه ابنعربی در حیطههای گوناگون فکری اعم از وجودشناسی ابنعربی؛ وحدت وجود، جهانشناسیِ وی در اعتبارات، مراتب و ویژگیهایِ خیال و تمثیلهایِ عرفانی او با ساختِ دوگانه در توصیفِ عالم ، و در خداشناسی، جمعِ میانِ تنزیه و تشبیه و فرآگردِ خیال در شناختِ تشبیهی خداوند، بسط یافته و بیان گشته است. عارف، مظهر و صورتِ متحقّقِ متناقض از اسماءِ متناقض حق تعالی است، چنان که ابنعربی به تحقّقِ خرّاز در این مقام تصریح کرده است. همچنین شناخت، دیدار و یافت خداوند بر مبنای جمع نقیضین؛ هولاهو است و کربن از طریقِ تاویل، امکانِ تبیین آن را فراهم میسازد. رویکردِ تاویلیِ کربن پرتوی است، برایِ فهمِ جمع نقیضین در اندیشه ابنعربی، و روشی است که بدونِ تحمیلِ هرگونه مفهومی بر اندیشهیِ وی، و برقراریِ بیشترین تناسبِ اندیشگیِ میانِ این دو، همانگونه که تبارِ این اندیشه در تفسیرِ عرفانی خرّاز ریشه دارد، آن را تبیین میکند، و فهمِ آن را در مرتبهای نهایی در تحقّقِ این اجتماع نقیضان در وجودِ آدمی یعنی وجود فردِ تاویلکننده از طریقِ تاویلِ نفس، میجوید، نشان میدهد و آشکار میسازد.
بیشتر