پایهی نظام تربیتی هر مکتب اخلاقی، بر جهانبینی آن مکتب بنا شده است که مهمترین جزء این جهانشناسی نیز، انسانشناسی آن مکتب است. مکاتب غیرالاهی بر مبنای فهم خو
... ویش از انسان، گاهی به سمت توجه تام به ارزشهای مادی گرویدهاند و گاهی در ورطهی غفلت از مادیات و فرو افتادن در ماورا افتادهاند؛ گاهی نیز به نوعی تعادل - البته غیرمتکی به ارزشهای الاهی- رسیدهاند. در این میان، نظریهی اخلاقی تربیتی اسلام بر انسانشناسی دوبعدی بنا میشود؛ به این بیان که انسان را مرکب از دو ساحت وجودی روح و جسم میداند و البته اهتمام ویژه را متوجه روح میکند. این مقاله به بیان بخشی از این انسانشناسی، یعنی قرار گرفتن دوگانهی روح - جسم به عنوان موضوع و محطّ تربیت انسان و مقایسهی آن با مکاتبی میپردازد که در این زمینه حرفی داشتهاند و مورد توجه قرار گرفتهاند. در پایان نیز نتیجه میگیرد که در عین دوگانگی روح و جسم و تأثیر و تأثّر متقابل این دو بر یکدیگر، اصالت با روح است و نقش کلیدی را در تربیت انسان بازی میکند.
بیشتر