هدف اصلی مطالعۀ حاضر نقد رمانتیسیسم بهمثابۀ زیباییشناسیِ فقدان است. مطالعۀ موردیِ پژوهش حاضر رمان زندگی جای دیگری است اثر میلان کوندرا است. نیچه معتقد است که
... ه رنجِ تراژیک ناشی از غنای زندگی است (بدبینی نیرومندانه)، اما رمانتیسیسم زیباییشناسیِ فقدان و سترونیِ زندگی است (بدبینی ضعیفانه). شاعرِ رمانتیک «برگزیده»ای است که به حقیقتِ متعالی دسترسی دارد، حقیقتی که آلوده به این زندگیِ روزمره نیست. او جوانی است که نمیخواهد از مکانِ مثالی (زهدان مادر) دور شود و به همین دلیل همیشه بیتجربه و نابالغ باقی میماند. به اعتقاد کوندرا، سنِ تغزلی جوانی است و این رمان حماسۀ نابالغان است. شعرِ غنایی فرمِ ایدئال اوست: شعری که حدیث نفسِ شاعر است، نوازش احساسات بهمثابۀ احساسات است. شاعر بهجایِ کُنش، بهجایِ جهان، فقط از نوازشِ نفس میگوید. همین افراط در درونبودگیِ سوبژکتیو به بحران رمانتیسیسم منجر شد. برای انسانِ تغزّلی جهان تا آنجا «واقعیت» دارد که بتواند به اُبژۀ زیباشناسی تقلیل یابد. قلمرو واقعیت عرصۀ امر مشروط است، اما حوزۀ شعر حوزۀ امر مطلق و نامشروط است. به همین دلیل است که همواره میان شعر و زندگی فاصله وجود دارد و جهان بیرون و درون بر یکدیگر منطبق نمیشوند. یارومیل (شخصیت رمان) خواهانِ امر نامشروط است اما شکست میخورد. استعارهها او را طلسم کرده بودند.
بیشتر