ترجمه ماشینی :
توماس اس کوهن مدعی شد که معانی اصطلاحات علمی در تغییرات تئوری یا در انقلاب های علمی تغییر می کند. در فلسفه، تغییر به عنوان منشأ گروهی از مسائل
... مانند ترجمه ناپذیری، قیاس ناپذیری و واریانس ارجاعی تلقی شده است. به همین دلیل، اکثریت فیلسوفان تحلیلی با تمرکز بر توسعه نظریه ارجاعی که ثبات ارجاعی را تضمین می کند، در پی انکار این بوده اند که تغییر معنا وجود دارد. تعدادی از فیلسوفان نیز ادعا کرده اند که دیدگاه کوهن را می توان با این واقعیت توضیح داد که او بسیاری از اصول اصلی تجربه گرایی منطقی را پذیرفت و بیشتر توسعه داد. من معتقدم که پیدایش نظریهپردازی معنا کوهن در رویکرد تاریخی او نهفته است و دیدگاه او درباره تغییر معنا موجه است. او بعداً در کار خود تلاش کرد تا نظریهای درباره معنا را پیش ببرد و میتوان گفت موفقیت محدودی در آن داشت. علاوه بر این، علوم شناختی اخیر به طور غیرمنتظره ای توانسته است بینش کوهن را در مورد سازماندهی اطلاعات در ذهن، یادگیری مفهومی و تعریف مفهوم روشن کند. علاوه بر این، اگرچه نقد کوهن از نظریه مرجع علّی پاتنم اغلب به عنوان نامربوط رد شده است، او باید به یک نکته جدی پرداخت. کوهن فکر می کرد که نظریه علّی که به خوبی با نام های خاص کار می کند، نمی تواند با اصطلاحات علمی کار کند. او معتقد بود که مقولههای مفهومی با روابط تشابه و عدم تشابه شکل میگیرند. بنابراین، چندین ویژگی و نه تنها یک ویژگی واحد برای تعیین گسترش مورد نیاز است. علاوه بر این، نظریه علّی به جوهرهای جهانی به عنوان نقاط مرجع اصطلاحات علمی نیاز دارد. کوهن یک مفهوم گرا بود که معتقد بود کلیات به عنوان موجودیت های مستقل از ذهن وجود ندارند و مفاهیم شباهت خانوادگی وابسته به ذهن نقش کلیات را ایفا می کنند. علاوه بر این، کوهن در آغاز کار خود به این پرسش علاقه مند بود که مفاهیم یا ایده ها چیست و چگونه در بافت تاریخی خود تغییر می کنند. اگرچه او نظریه پردازی خود را در مورد این موضوع توسعه نداد، اما من نشان می دهم که این یک مشکل واقعی در فلسفه تاریخ است. در نهایت کوهن استدلال کرد که دانشمندان نمی توانند در تاریخ به حقیقت دسترسی داشته باشند زیرا ما نمی توانیم از جایگاه تاریخی خود فراتر برویم و در نتیجه صدق یک باور نمی تواند دلیلی برای انتخاب نظریه باشد. به جای حقیقت، می توان به توجیه تکیه کرد. من همچنین در مورد ایده کوهن که حل مسئله هدف اصلی علم است بحث می کنم و نشان می دهم که این دیدگاه می تواند در معرفت شناسی منسجم گنجانده شود.
بیشتر