ترجمه ماشینی :
خوان لوئیس سگوندو (1925-1996) یک کشیش یسوعی اروگوئه ای بود که، به عقیده من، الهیات آزادیبخش خود را بر اساس درک خود از اگزیستانسیالیسم استوار کر
... رد. سهم عمده این پایان نامه کاوش در منابع ناشناخته و ناشناخته در آثار سگوندو است. این منابع از تز من در مورد مبنای او در اگزیستانسیالیسم حمایت می کنند و توسط الهیات بالغ او تأیید می شوند. این تز از آن جهت حائز اهمیت است که ارتباط بین اگزیستانسیالیسم و الهیات رهایی بخش به طور گسترده نادیده گرفته شده است. نقطه شروع من کتاب سال 1948 سگوندو است که در آن او اگزیستانسیالیسم را با شخصیت گرایی ترکیب می کند و روشی استعلایی مبتنی بر عشق و بین الاذهان را توسعه می دهد. سه فصل زیر بحث من را از طریق تعامل او با چهار متفکر اگزیستانسیالیست توسعه می دهد: بردیایف، سارتر و کامو، و هایدگر. فصل 3 نشان می دهد که چگونه سگوندو از اولویت بردیایف در آزادی پیروی می کند، که به خلاقیت انسان اجازه می دهد، اما سگوندو آن را به عنوان "کیفیت اراده" در نظر می گیرد و آزادی را به عشق ربط می دهد. بردیایف بر ترجیح سگوندو برای روش شناسی که رشد ثابتی را به همراه دارد به جای رویکرد سیستماتیک به الهیات، تأثیر می گذارد. فصل 4 نشان می دهد که چگونه درک سارتر و کامو از آزادی و محدودیت ها بر این احساس سگوندو تأثیر گذاشت که واقعیت زیسته یک شخص باید نقطه شروع تأملات الهیاتی باشد (مثلاً دایره هرمنوتیک). در فصل 5، من از یک دستنوشته منتشر نشده استفاده میکنم تا نشان دهم که سگوندو چگونه از جایگاه سنت در کلیسای مسیحی و نقش سنت در تحلیل پدیدارشناختی هایدگر از دازاین استفاده میکند تا الاهیات خود را مبنی بر «جستجوی انسانی رهاییبخش و وحی الهی» بسازد. در دو فصل پایانی، من منابع جدید را به همراه دو کتاب پرخواننده سگوندو ترسیم میکنم: ایمان و ایدئولوژیها (1982) در فصل 6 و آزادی الهیات (1975) در فصل 7. در فصل 6، او ابتدا روش استعلایی در سال 1948 نوشته است و به ماتریالیسم و شخصی گرایی می پردازد. فصل 7 به عنوان نتیجه گیری من عمل می کند و از دایره هرمنوتیک سگوندو به عنوان کامل ترین تجلی استدلال من استفاده می کند.
بیشتر