معنای زندگی و معنادرمانی از جمله عناوینی هستند که در راستای بهبودی حال درونی و سلامت روحی انسان در شرایط سخت، به مدد انسان آمده و زندگی را از خلأ معنایی و پوچی
... ی به سمت هدفمندی سوق میدهند. ویکتور امیل فرانکل پایهگذار و مروج این نظریه بود. اما این نظریه در مقایسه با آموزههای قرآن کریم، در مبانی انسانشناختی با چالشهای فراوانی مواجه است. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که: مبانی انسانشناختی نظریۀ معنادرمانی با مقایسه با رهیافتهای قرآنی دارای چه نقاط اشتراک و همچنین نقاط اختلافی است؟ با مراجعه به منابع موجود و آموزههای قرآن کریم، یافتهها ما را به نقاط اشتراک و همپوشانی دو نگاه میرساند؛ مانند فطری بودن احساسات دینی، معناداری زندگی، مختار بودن انسان در تصمیمگیری، مسئولیتپذیری انسان، قدرت بر متعالی سازی زندگی، هدفمند بودن زندگی و موارد دیگر. همچنین موارد اختلافی فراوانی بین دو نگاه وجود دارد که کاستیهایی را در نگاه فرانکل به نمایش میگذارد. از جمله میتوان به فرضیهی تکاملی داروین، پلورالیسم دینی، معنویت، آزادی، مسئولیت، نیازهای تعالیبخش، وجدان و نقش آن در زندگی و تغییر باورها، فرجامپذیری انسان و موارد دیگر اشاره کرد که بیانگر ضعف نگاه فرانکل و تفوق نگاه قرآن کریم است. روششناسی این پژوهش، تکیه بر دادههای کتابخانهای بوده است. به این معنا که پس از جمعآوری اطلاعات لازم از کتابخانهها، به توصیف معنادرمانی فرانکل و آموزههای قرآن کریم پرداخته و سپس با تحلیل یافتههای مذکور به استخراج و استنباط پیرامون موضوع تحقیق اقدام نموده است.
بیشتر