علوم انسانی اسلامی به عنوان شـاخه ای از علـم دينـی دارای دو دسـته مبـانی اسـت؛ مبـانی
علم شناختی و مبانی دين شناختی. بحث از مبانی علـم شـناختی از سـنخ مسـائل ف
... فلسـفه علـم
است و مباحث مربوط به مبانی دين شناختی، بيشتر در زمره مباحث فلسفه دين قابـل طـرح
است. مبانی دين شناختی علم دينی به اصول و ويژگيهايی از دين گفته می شود كه دين با
برخورداری از آن، امكان ورود به عرصه علوم را پيدا می كند. زبـان ديـن اسـلام در زمـره
اين اصول است. اين زبان به واسطه ويژگی معناداری و حكايت گری از واقع، ايـن قابليـت
را به دين اسلام می دهد تا در علوم انسانی ايفای نقش كند؛ اما در مباحث رايـج در فلسـفه
دين، ديدگاه هايی وجود دارد كه با خدشه در وجود اين ويژگـی هـا در زبـان ديـن، راه را
برای ورود دين به اين عرصه مسدود می كنند. پوزيتيويستها بـا طـرح چـالش معنـاداری،
ويتگنشتاين با ايده بازيهای زبانی و كاركردگرايـان بـا پيـروی از نظريـه كـاربردی معنـا،
طراحان اصلی ديدگاه های مخالف به شمار می روند. در ايـن نوشـتار پـس از تبيـين امكـان
تحقق علوم انسانی اسلامی براساس ويژگي های زبانی ديـن اسـلام، بـه بيـان ديـدگاه هـای
مخالف و طرح اشكالات هريك ازآنها خواهيم پرداخت.
بیشتر