هدف از پژوهش حاضر گذر از انحصارگرایی دینی آلوین پلنتینگا ـ و محذوراتی است که این نوع انحصارگرایی برای باور دینی به وجود می آورد و بررسی امکان رسیدن به مدارای
... ی دینی براساس عقل گرایی انتقادی کارل پوپر است. در مسیر چنین گذری سوالات اساسی وجود دارد که برآنیم در این پژوهش به آن ها پاسخ دهیم؛ سوالاتی از این قبیل که چرا باید از انحصارگرایی دینی گذر نمود؟ در پس انحصارگرایی دینی پلنتینگا چه محذوراتی وجود دارد؟ آیا الهیات اصلاح شدۀ سنت مسیحی به بنیادگرایی دینی می انجامد؟ اگر پاسخ مثبت است الهیات اصلاح شدۀ مسیحی چگونه به بنیادگرایی دینی خواهد انجامید؟آیا میان انحصارگرایی دینی مطرح شده توسط پلنتینگا و بنیادگرایی دینی تلازمی وجود دارد؟ و آیا انحصارگرایی دینی در نهایت به بنیادگرایی دینی می انجامد یا خیر؟ انحصارگرایی دینی مطرح شده توسط پلنتینگا براساس چه ویژگی ها و شرایطی به بنیادگرایی دینی می انجامد؟ این دو رویکرد چه پیامدهایی برای دین به ارمغان می آوررند؟ راه حل گذر از این دو رویکرد چیست و آیا به واسطۀ مدارای دینی می توان از این دو رویکرد و پیامدهای آن ها دوری جست یا خیر؟ اگر گذر از چنین دیدگاه هایی به واسطۀ مدارای دینی ممکن است کدام معنای مدارا مورد نظر است؟ و آیا به واسطۀ مدارای تئوریک مطرح شده توسط پوپر می توان از چنین رویکردهایی گذر نمود؟ براساس چه مفاهیمی در دیدگاه پوپر مدارای دینی حاصل خواهد شد؟ آیا با توسل به مدل عقلانیت پوپر ـ عقل گرایی انتقادی ـ مدارای دینی حاصل خواهد شد؟ آیا با اتخاذ کثرت گرایی دینی لزوماً می توان به مدارای دینی رسید؟ و تفاوت کثرت گرایی دینی با مدارای دینی در چیست؟ آیا میان نسبی گرایی و مدارای دینی تلازمی هست یا خیر؟ و در نهایت براساس مدارای مطرح شده توسط پوپر امکان گذر از انحصارگرایی دینی و بنیادگرایی دینی وجود دارد یا خیر؟آلوین پلنتینگا از مهم ترین چهره های معرفت شناسی اصلاح شده است، دیدگاه های مطرح شده توسط پلنتینگا و نیز الهیات اصلاح شدۀ مسیحی لوازمی دارد که در نهایت به بنیادگرایی دینی منجر خواهد شد دیدگاه هایی مانند وجود باورهای پایه ، باور به مرجعیت کتاب مقدس، باور به تهدید دیدگاه هایی مثل کثرت گرایی دینی و... . در این پژوهش نشان داده خواهد شد که انحصارگرایی دینی چگونه به بنیادگرایی دینی می انجامد، این نوع بنیادگرایی دینی ایدئولوژی های بسته ای را به ارمغان می آورند که در نهایت منجر به خشونت می شوند، لکن تلاش ما بر آن است که چگونگی گذر از این تفکرات را براساس عقل گرایی انتقادی پوپر نشان دهیم و بررسی نماییم که آیا امکان رسیدن به مدارای دینی براساس چنین عقل گرایی امکان پذیر است؟ درنهایت با استفاده از مفهوم خطاپذیری و جست وجوی حقیقت به این نتیجه خواهیم رسید که با قبول اینکه انسان موجودی ممکن الخطا است و نیز دسترسی به حقیقت یقینی ممکن نیست مدارای دینی به این صورت تحقق می یابد که ادیان دیگر در کنار دین اتخاذ شده نزد شخص از مقداری حقیقت برخوردار هستند و شخص باورهایش را باید به صورت موقتی بپذیرد و احتمال ورود خطا به این باورها را بدهد. براساس چنین دیدگاهی مدارای دینی در جامعه تحقق می یابد و می توان از انحصارگرایی دینی و پی آمدهای بسیاری که دارد از جمله بنیادگرایی دینی، ایدئولوژی های دینی، جنگ¬های دینی و خشونت های برآمده ار آن و... گذر کرد.
بیشتر