مقاله حاضر به بررسی و نقد مبانی فلسفی نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو بر اساس مبانی فلسفی علامه طباطبایی ره میپردازد؛ ازاینرو کشف مبانی دیدگاهها و ارتباط میان آن
... نها در دستور کار این پژوهش است؛ بنابراین در یک مطالعه اسنادی پس از مرور و تفکیک رویکردهای مفهومی در گسترش نظریه سرمایه فرهنگی، و ابعاد آن در آثار بوردیو، به تبیین مفاهیم بنیادین در راستای تبیین اصطلاح سرمایه فرهنگی، و در نهایت به نقدآن از نگاه مبانی فلسفی علامه طباطبایی، پرداخته میشود. مرور پژوهشهای انجامشده در غرب نشان داده که مفهوم سرمایه فرهنگی در هر دورهای، با توجه به شرایط زمانی و مکانی هر جامعه، بازنگری گردیده، درحالیکه در پژوهشهای داخلی، مفهوم سرمایۀ فرهنگی در قالبی مشابه با تقسیمبندی بوردیویی بهطور یکسان بدون بازنگری و بیتوجه به بنیادهای فرهنگی بومی مورداستفاده قرارگرفته است. درواقع، سرمایه فرهنگی دارابودن سرمایه انسانی-الهی است؛ مسئلهای که در ادبیات بوردیو وجود نداشته، بلکه نگاهی انتقادی بدان شده است. با عنایت به زیرساختهای فلسفی الهی علامه طباطبایی (ازجمله نظریه اعتباریات)، بازخوانی نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو، چهره نوین و بومی به خود گرفته، با پیراستن آن از برخی زیرساختهای فلسفی، بوردیو میتواند در ثبات اندیشهورزی در عرصه فرهنگ جلوه بدیعی از خود نشان دهد.
بیشتر