قرآن مجید از الفاظ بشری برای بیان رازآلودترین حقایق هستی بهره برده است، در این رساله تلاش شده یافتههای توشیهیکو ایزوتسو که از شیوههای معناشناسانه برای فهم مف
... فاهیم اخلاقی این کتاب بهره برده است را، با یافتههای علامه طباطبایی در همین موضوع که از روشهای سنتی در تفسیر بهره می برده، مقایسه کنیم تا زوایای تاریک و روشن این تلاشها آشکارتر گردد و برای انجام این مهم مفاهیم «عدل و ظلم» و همچنین «ایمان و کفر» را برگزیدهایم. مفاهیم متناسب با متنی که در آن قرار می گیرد بخشی از ظرفیتهای معنایی خود را نمایان می سازند و همواره یک معنای محوری مثل نخ تسبیح همه نسبتهای معنایی واژه را به یکدیگر متصل می کند علامه معتقد بود آن معنای محوری غرضی است واضع اولیه از جعل واژه در نظر داشت. اما ایزوتسو معتقد بود معنای کلمات با تغییر جهانبینی قوم آنچنان تغییر می کنند که گویی واژه جدیدی متولد شده است و معناشناس باید نسبتهای معنایی واژه را در جملات مختلف بررسی کند تا به معنای جدید واژه که محور اتصال نسبتهای معنایی آن را در آیات مختلف برسد، او در واقع نقش محوری را که علامه به غرض واضع از جعل واژه داده بود، به یکی از معانی متعدد واژه که در طول زمان ایجاد شد داد، و موجب عدم توجه به معانی واژه در سیاقهای گوناگون و در نظر نگرفتن دلالتهای عرضی، طولی و مصداقی در معناشناسی شد، این مسئله در معناشناسی واژه کفر در مطالب ایزوتسو به خوبی نمایان است. از نظر علامه محور معنایی ایمان امنیت دادن است کانه شخص با ایمان، به اعتقادات خود در مورد کسى که بهدرستی و پاکى وى اعتقاد پیدا کرده، امنیت مىدهد و هرگز در اعتقاد خودش دچار شک و تردید نمىشود. علامه بر اساس این محور معنایی، نسبتهای معنایی ایمان با سایر مفاهیم را بیان کرد و همچنین در مورد آثار، لوازم و ابعاد ایمان بحث کرده است، اما پاسخ این سوال که کفر به معنای ستر چگونه مفهوم مخالف ایمان به معنای امنیت دادن می باشد؟ باقی مانده است. نقطه قوت ایزوتسو روش او و حجم وسیعی از مقایسه های هدفمند برای یافتن معنا بود و توانست بسیاری از ارتباطات معناییِ مفاهیم را که در یک شبکه معنایی ابعاد همدیگر را توضیح می دهند، روشن کند. علامه برای رسیدن معنای محوری واژگان به آنچه در کتاب های لغت آمده بود اعتماد کرد و این نکته در مورد برخی واژگان مثل عدل موجب دور شدن از معنای واقعی مفاهیم گردید. علاوه بر آن ایشان از ظرفیت مبنای مورد نظر خود در معناشناسی واژگان در برخی مفاهیم مثل ظلم بهره لازم را نبرده و ارتباط این مفهوم را با مفاهیمی از قبیل کفر و شرک و افترا و...تبیین نکرده است.
بیشتر