مبانی انسانشناختی بانو امین«ره» (اصالت روح در وجود انسان، برخورداری انسان از فطرت الهی، صلاحیت و استعداد نیل به مقام خلافت الهی و حیات جاودانه انسان)، مبانی ع
... علوم انسانی غربی و همه اشکال سکولاریسم و اومانیسم را رد میکند و میتواند در اسلامیسازی علوم انسانی موثر باشد. تاثیر مبانی انسانشناختی بانو امین«ره» بر علوم انسانی، در چهار محور قابل ترسیم است: الف) تاثیر در مبانی علوم انسانی، ب) تاثیر در روشهای علوم انسانی، ج) تاثیر در اهداف علوم انسانی، د) تاثیر در مسائل علوم انسانی. در صورت ورود مؤثر این محورها در علوم انسانی، گامی بلند در راستای اسلامیسازی علوم انسانی برداشته خواهد شد. محورهای تاثیر مبانی یادشده عبارتند از: الف) تاثیر مبانی یادشده در اندیشه و آراء بانو امین، در مبانی علوم انسانی، با جایگزینی سه گروه مبانی (هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی) تاثیر گذارند. مبانی هستیشناختی عبارتند از: 1. وابستگی هستی به خدای متعالی و 2. هدفمندی هستی. مبانی انسانشناختی عبارتند از: 1. ارتباط ویژه انسان با خالق هستی (خلافت)، 2. کرامت انسان و 3. اصالت سعادت اخروی انسان. مبانی معرفتشناسی نیز عبارتند از: 1. ارزش و کارآمدی معرفتی عقل، 2. سازگاری عقل و دین و 3. امکان علم دینی. مبانی انسانشناختی بانو امین، میتواند جایگزین مبانی علوم انسانی موجود شده و ماهیت این علوم را در بخش مبانی اصلاح کند. ب) تاثیر مبانی یادشده بانو امین، در روشهای علوم انسانی، با نفی پوزیتیویسم و پراگماتیسم و جایگزینی واقعگرایی، عقلگرایی و حقیقتگرایی در متن علوم انسانی و راهبری این علوم به سوی روشهای مطلوب اسلام و فرهنگ اسلامی تبلور مییابد. ج) تاثیر مبانی یادشده بانو امین، در اهداف علوم انسانی، با جایگزینی و محور قراردادن دو هدف تبلور مییابد: 1. کشف حقیقت به جای تسلط بر طبیعت و کسب قدرت، 2. تربیت عالم دینی به جای انباشت اطلاعات. بدین ترتیب، علوم انسانی، به جای اهداف متمرکز بر بعد مادی و دنیوی و حیات طبیعی، اهداف متعالی متناسب با حقیقت الاهی وجود انسان (فطرت و خلافت) را مدنظر قرار خواهند داد. د) تاثیر مبانی یادشده بانو امین، در مسائل علوم انسانی، با ترسیم این مسائل فراروی علوم انسانی تحقق مییابد: 1. عدالت و تامین همه جانبه آن، 2. سعادت انسان و راههای تحصیل آن در دنیا و آخرت و3. کمال حقیقی انسان و تحصیل آن با اختیار. مبانی یادشده، در اسلامی سازی علومی مانند حقوق، اقتصاد یا مدیریت بدین صورت قابل بیان است که این علوم، با تکیه بر مبانی یادشده، از گسستگیِ احکام صادره خود (در حقوق و استحقاقهای تعریف شده) از تکیهگاه تکوینی رهایی یافته و همه استحقاقها، محرومیتها و احکام صادر شده در متن این علوم، مبتنی بر حقایق تکوینی خواهند بود؛ نه صرفا مبتنی بر رای حکومت یا توافق عموم. علومی مانند اقتصاد، یا مدیریت، با تکیه بر مبانی یادشده، از خطر نسبیت و عدم ثبات و استقرار ارزشها در امان خواهند بود. زیرا ارزشهای حاکم بر این علوم، مبتنی بر نظام ارزشهای حقیقی و عقلانی خواهند بود. علوم انسانی مبتنی بر فطرت، خلافت و جاودانگی انسان، از پشتوانه تکوینی برخوردار بوده و نظام ارزشگذاری آنها قابل اثبات عقلی و دفاع معرفتی خواهد بود.
بیشتر