جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
ارزیابی و نقدِ نقدهای نظریه علم و دین (قبض و بسط) عبدالکریم ‌سروش با نظر به نقدهای مصطفی ملکیان، جعفر سبحانی، عبدالله‌جوادی آملی، سید محمد حسین حسینی طهرانی
نویسنده:
مینا ذکاوت؛ استاد راهنما: علی حسینی؛ استاد مشاور: علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همراهی علم و دین با گذر زمان و بنابه دلایلی دچار دگرگونی و تعارض گردیده‌ است یکی از روش‌هایی که برای حل تعارض میان متون دینی و علم مطرح شده تحول فهم دینی است. که بررسی و نقدهای نظریه قبض و بسط که مایه اصلی آن از این روش اخذ گردیده، بحث مورد نظر ما در این رساله می‌باشد. زمانی که تعارض میان پیشرفت‌های علمی و نتایج تحقیقات تجربی با ظواهر کتاب مقدس انجیل و تورات معلوم شد، کسانی درصدد برآمدند که راهی برای حل این تعارض پیدا کنند، برخی این دیدگاه را بیان کردند که باید فهممان را درباره دین و کتاب مقدس اصلاح کنیم، یا عالم چیزهایی را اثبات کرده است که قابل نقض نیست پس آنچه ما از کتاب مقدس می‌فهمیم درست نبوده است. این نظریه به روش‌ها و گونه‌های مختلف جلوه‌گر شد و بالاخره موج آن به سایر مناطق و ادیان از جمله کشورهای اسلامی رسید و روشنفکران مسلمان هم به تبعیت از آنان به این باور رسیدند که ما هم باید فهممان را در مورد دین عوض کنیم و نظریه قبض و بسط شریعت یکی از نظریه‌هایی است که در این زمینه بیان شده است. این نظریه توسط عبدالکریم سروش بیان شده که موج وسیعی در فضای روشنفکری ایران ایجاد کرده است، اما حاصل این مدعا این است که اساساً فهم ما نسبت به همه چیز در حال تحول و دگرگونی است و هیچ چیز از این قاعده مستثنا نیست حتی خود این مطلب، اما منتقدانی همچون آیت الله جوادی آملی و مصطفی ملکیان و آیت‌الله جعفر سبحانی و سید محمد حسینِ حسینی طهرانی، نسبت به این تئوری به مخالفت برخاستند و به ذکر علوم ثابت، چه در معارف بشری و چه در معارف دینی پرداختند تا نقض این تئوری را آشکار کنند که ما در فصل سوم و چهارم این رساله به تفصیل به بیان آن‌ها خواهیم پرداخت.
سیاست و دینداری در اسلام: بازخوانی آراء و اندیشه‌های مصطفی ملکیان درباره‌ی «حکومت دینی»، « سکولاریزم» و رابطه‌ی این دو
نویسنده:
مولف محمد کریمی‌پرویز.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
قم: آتریسا‏‫,
پنجمین نشست تأملی در نو اندیشی دینی در ایران معاصر
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
چهارمین نشست تأملی در نواندیشی دینی درایران معاصر
شخص محوری:
سروش دباغ
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
بررسی انتقادی دیدگاه مصطفی ملکیان درباره امکان علوم انسانی اسلامی با تأکید بر اندیشه علامه مصباح ‌یزدی
نویسنده:
عباس گرائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریة «علوم انسانی اسلامی» در میان اندیشمندان اسلامی موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام به چند دسته تقسیم پذیرند. دیدگاه مصطفی ملکیان در مخالفت با علوم انسانی اسلامی و انکار علوم انسانی دینی شایستة تأمل است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد انتقادی، این دیدگاه را متکی بر اندیشة علامه مصباح یزدی که از موافقان علوم انسانی اسلامی به حساب می آید، بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که ادعای ملکیان در این حوزه با مبانی معناشناختی، معرفت شناختی و روش شناختی صحیح ناسازگار است. به نظر می رسد علوم انسانی دینی نه تنها ممکن، بلکه محقق است. ملکیان برای داشتن علوم انسانی اسلامی پنج پیش فرض برمی شمارد و چون سه تای آنها را محال می داند، امکان علوم انسانی اسلامی را نفی می کند. وی وجود نقص در علوم انسانی را یکی از این پیش فرض ها برمی شمارد که از سوی طرفداران علوم انسانی اسلامی، تعارض این علوم با آموزه های اسلامی عنوان شده و ملکیان تحقق چنین تعارضی را که نیاز به بازسازی علوم انسانی داشته باشد، رد می کند. این تحقیق نشان داده که چنین تعارض گسترده ای تحقق یافته است. همچنین وجود «روشی برای متقاعد ساختن دیگران به دیدگاه های دینی» را از دیگر پیش فرض های محال می داند. اما نشان داده شده که وی روش تولید علم را با روش تعلیم و تربیت خلط کرده است و می توان با روشی منطقی از منابع اسلامی نیز برای تولید علوم انسانی بهره برد.
صفحات :
از صفحه 89 تا 102
The Semantic and Epistemological Position of Mystery From the Viewpoints of Gabriel Marcel and Muṣṭafā Malikiyān
نویسنده:
Sayyida Haniya Husayni; Muhammad Rida Rajabi
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 129 تا 138
بازتاب عقلانیتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی در اندیشه روشنفکران ایرانی پس از انقلاب اسلامی ایران
نویسنده:
پدیدآور: فرزاد نعمتی؛ استاد راهنما: منصور میراحمدی؛ استاد مشاور: محمدجواد غلامرضاکاشی استاد مشاور: رضا نجف‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تنش میان عقلانیتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی که در قرن بیستم به اوج خود رسید، در شرایط تأسیس فلسفه و در سامانه دانش فلسفی یونان نیز مندرج بوده است؛ امری که بطور خاص در نقادی ارسطو بر نظریه مثل افلاطونی و نیز نظریه فیلسوفشاه او بواسطه بهره گیری از آموزه های حماسه سرایان، تراژدی نویسان و سوفیستها قابل آزمون است. در این رساله سیر تاریخی نقد عقلانیت متافیزیکی و پیدایش عقلانیت پسامتافیزیکی بررسی شده است و برداشت متافیزیکی و پسامتافیزیکی از سیاست مقایسه شده است. در عقلانیت متافیزیکی دو عنصر «انتزاع» و «ذات گرایی» اهمیت دارد و در عقلانیت پسامتافیزیکی بر چرخش زبانشناختی، اولویت عمل بر نظر و عقل موقعیتمند تأکید میشود. از منظر سیاسی، برداشت متافیزیکی از سیاست، سیاست را ذیل دانش فلسفی، علمی و الاهیاتی قرار میدهد، اما در برداشت پسامتافیزیکی از سیاست، در اندیشه متفکرانی چون یورگن هابرماس، هانا آرنت، ریچارد رورتی، آیزایا برلین و ... سیاست سامانه ای مستقل در نظر گرفته میشود و لزوم تبعیت آن از سایر حوزه ها، مورد تردید قرار می‌گیرد. در بخش دوم رساله، نحوه استفاده پنج روشنفکر ایرانی از اندیشه های سیاسی متافیزیکی و پسامتافیزیکی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد عموم روشنفکران ایرانی با وجود آشنایی با مباحث مربوط به عقلانیت پسامتافیزیکی و استفاده مقطعی از آنها، در تدوین نظریه سیاسی پسامتافیزیکی موفقیتی نداشته اند و عموماً با استفاده از انگاره های متافیزیکی به سیاست نگریسته اند. رضا داوری اردکانی با تأسی به مفهوم هایدگری «تفکر»، سیاست را ذیل فلسفه قرار میدهد، عبدالکریم سروش با وجود توجه بیشتر به آرای پسامتافیزیکی، سیاست را ذیل تلفیقی از فلسفه تحلیلی و عرفان قرار میدهد، مصطفی ملکیان با اصالت دادن به فرهنگ در برابر سیاست، سیاست را عنصری فرعی در تحول جوامع تلقی میکند و آن را ذیل معنویت قرار می‌دهد و داریوش شایگان با وجود تمهید مقدمات نظری در بحث «هویت چهل تکه» برای جهش پسامتافیزیکی، در تحلیل نهایی، با گرایش به نگرشهای بودایی، از عرضه نظریه ای سیاسی بازمی ماند. دراین میان، علی میرسپاسی در دو دهه اخیر با تأسی به آرای پراگماتیستهای آمریکایی کوشیده است تفسیری پسامتافیزیکی از سیاست را مورد توجه قرار دهد و با نقد بنیادگرایی معرفتی مستتر در تفکر روشنفکران ایرانی، آفات پروژه های فکری افلاطونی و متافیزیکی این روشنفکران را آشکار سازد. نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهد که میزان استفاده از برداشتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی از سیاست، با تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران همبستگی دارد و همانطور که در دهه هفتاد میزان توجه به افکار پسامتافیزیکی افزایش می یابد، حوزه عمومی نیز در ایران میدان فراختری می یابد و روشنفکران دینی از مقبولیت گسترده ای برخوردار میشوند. از دهه هشتاد و با ناامیدی از موفقیت جنبش اصلاحات، عقب نشینی از عرصه سیاست به عرصه های فردی اتفاق می افتد و روشنفکرانی چون مصطفی ملکیان با ترویج آموزه های روانشناسانه محبوبیت پیدا میکنند.
پاسخ اندیشی برای ده پرسش مصطفی ملکیان درباره نواندیشی دینی
نویسنده:
فرهاد شفتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خبر آنلاین,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این نوشتار به دنبال آوردن یک جستار پژوهشی نیستم. رویکرد من به این پرسش‌ها رویکردی فردی و درون‌نگراست، یعنی اگر این اقبال را داشتم که با اندیشمند گرامی ملکیان در قهوه‌خانه‌ای هم‌کلام ی ‌ای می‌شدم و اگر او من را با این پرسش‌ها به چالش می‌کشید، من در گفتگوی صمیمانه‌ای که با او داشتم چه پاسخی به این پرسش‌ها می‌دادم. فراوانی ضمیر متکلّم در این نوشتار و ارجاع مکرّر به نوشته‌ها و گفتارهای خود، و کم‌شماری ارجاع به منابع دیگر از همین رویکرد نشأت می‌گیرد. من از طرف کسی یا برای کسی به این پرسش‌ها پاسخ نمی‌دهم. دیدگاهی را مطرح خواهم کرد که پیش از این نیز در نوشتارها و گفتارهایی به سویه‌های گوناگونِ آن پرداخته‌ام، و نیک می‌دانم که هم در باور سنتی و هم در نواندیشی دینی نقدهای فراوان به دیدگاه‌های اینگونه مطرح می‌شود. باور دارم که طرح دیدگاه‌های ناهمسان، به شکل پرسش یا پاسخ، به پرمایگی اندیشه دینی یاری می‌دهد. در این مقدمه همچنین خواستم بیان کنم که از کدام منظر به دین نگاه می‌کنم، درون‌دینی یا برون‌دینی. واقعیت این است که از زمانی که دل‌بسته کثرت‌انگاری دینی و وحدت‌گراییِ معنویت‌خواهی ادیان شده‌ام، در اینکه دیدگاه خود را درون‌دینی بنامم یا برون‌دینی درمانده‌ام. با نگاه درون‌دینی، نیم‌نگاهی نیز به برونِ دین دارم و با نگاه برون‌دینی همچنان امتداد نگاهم به درون دین است. این نوشته نیز بر مبنای همین رویکرد پیوسته در بین درون و برون دین در آمد و شد است. ده پرسش ملکیان به یکدیگر پیوند دارند و همانگونه که ایشان توضیح دادند، هر پرسش به فرض پاسخ یافتنِ پرسش‌های پیشین آمده است. من در هنگام اندیشیدن در پاسخ‌هایی برای این پرسش‌ها آسان‌تر یافتم که پرسش‌های ده‌گانه را به چهاردسته تقسیم کنم و به هر دسته عنوانی بدهم. به همین سبب ترتیب پرسش‌ها از یک تا ده نخواهد بود. برای هر دسته از پرسش‌ها، پیش‌فرض یا پیش‌فرض‌هایی را که به نظر سنگ‌بنای آن دسته پرسش است آورده‌ام. می‌دانم که ملکیان نیز کاملاً به این پیش‌فرض‌ها آگاه است. در ادامه این نوشتار این چهاردسته پرسش را یک به یک مطرح می‌کنم. برای اطمینان از دقت در برداشت این پرسش‌ها، عین کلمات ملکیان را، با حفظ شکل محاوره‌ای آنها، همراه با یادداشتی از دقیقه آغاز مطرح کردن هر پرسش می‌آورم. دقیقه‌ها بر مبنای فایل صوتی منتشر شده در کانال تلگرامی دین‌آنلاین است.
نگاهی انتقادی به اظهارات اخیر مصطفی ملکیان درباره نبوت، وحی و قرآن
نویسنده:
عظیم محمودآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دین آنلاین,
چکیده :
عظیم محمودآبادی: استاد مصطفی ملکیان در اظهاراتی که اخیراً به مناسبت ده‌سالگی وب‌سایت «دین‌آنلاین» داشتند به تکرار برخی از مسائلی پرداختند که اگرچه نکته جدیِ جدیدی در آنها نبود اما مسکوت گذاشتن و بی‌اعتنایی به آن نیز چندان پسندیده نیست. لذا در نوشته پیش‌رو سعی می‌شود اَهَمّ مطالب ایشان در جلسه فوق‌الذکر را بازخوانی و نکاتی را در مورد آن بیان کنم. آقای ملکیان در ابتدای سخنان خود گفتند بنا دارند در این جلسه، سؤال را از نواندیشان دینی بپرسند و آنها اگر می‌خواهند در عین باور به اعتقادات دینی‌شان، معقول باشند، لاجرم باید برای این سؤالات ده‌گانه پاسخ‌هایی داشته باشند. قبل از پرداختن به پرسش‌های ایشان اما ذکر یک مسئله ضروری است؛ اینکه هرچند آقای ملکیان این پرسش‌ها را از نواندیشان دینی پرسیده‌اند – و نگارنده این سطور علی‌القاعده خود را از این حیث مخاطب ایشان نمی‌داند – اما از آنجایی که مبنا و خاستگاه اصلی سخن‌شان چگونگی جمع عقلانیت و دیانت است دیندارانِ غیرنواندیش نیز مشمول پرسش‌های ایشان می‌شوند. بنابراین پاسخ‌های نگارنده این سطور هیچ دفاعی از موضع نواندیشان دینی نیست و صرفاً درصدد نشان دادن این است که برخلاف ادعای جناب ملکیان دیانت و عقلانیت با یکدیگر قابل جمع‌اند و تضاد، تعارض و تناقضی در میان‌شان نیست.