دوگانه علم و دين، از مباحث مطرح بينرشتهاي است که حاکي از تنش طولاني ميان طرفداران آنها در طول تاريخ بشر است. در چند دهه اخير نيز با رشد چشمگير علم و نياز بش
... شر به بازيابي مجدد دين همچون سايبان مقدس، تبيين نسبت ميان علم و دين بيشازپيش احساس شده است. هدف اين پژوهش، بازخواني اين نسبت در تفکر علامه جعفري و الهيات عصبشناسي با روش اسنادي است. الهيات عصب، بهعنوان شاخهاي از علم، بيانگر ايده جديدي براي حل ناسازگاري و تنش ميان علم و دين است. مطابق ادعاي الهيات عصب، ميتوان با تبيين رابطه علم و دين، به اثبات همبستگي ميان تجارب و پديدههاي ديني افراد، به کشف زمينههاي همسان و مشترک در زندگي معنوي آنها دستيافت. جعفري در پرتو حيات معقول، ضمن توجه به اهميت و جايگاه دانش در تفکر اسلامي، به تبيين نسبت اين دو پرداخته است. نتايج اين پژوهش حاکي از اين است که الهيات عصب همچون انديشه علامه جعفري، ضمن نفي تضاد ميان علم و دين، بر وحدت و يکپارچگي اين دو معتقد است. افزونبراين، با وجود اشکالات مبنايي و روششناسي در الهيات عصب، همچون خلط روش ميان علوم طبيعي و علوم انساني، ابتنا بر الهيات طبيعت و نارسا بودن تعريف دقيق علم و دين، ميتوان بر زمينههاي تقريب اين دو انديشه تمرکز داشت؛ بدينمعناکه الهيات عصب همسو با انديشه جعفري، ميتواند با پرهيز از فروکاستن دين و پديدههاي ديني در ترازوي علم تجربي، توجه به محدوديتهاي علم، از تعميم نارواي يافتههاي علم تجربي جلوگيري کرده، تنها بهعنوان روش جديدي در تبيين ارتباطهاي چهارگانه، بشر را به درک تازهاي از مباحث ديني و معنوي برساند.
بیشتر