جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
بررسی نظام معرفت‌شناختی ابن‌سینا و دلالت‌های آن در برنامه‌درسی
نویسنده:
حسین کارآمدبیشه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش که با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی و به منظور بررسی نظام معرفت‌شناسی ابن‌سینا و دلالت‌های آن در برنامه‌درسی انجام شده است، بر این فرض استوار می‌باشد که دیدگاه‌های معرفت‌شناختی فیلسوفان بر ساختار و عناصر برنامه‌درسی اثر می‌‌گذارند. بر این اساس، یافته‌های تحقیق حاکی از آنند که حس و عقل کانون نظام معرفت‌شناسی ابن‌سینا را تشکیل می‌دهند. از نظر شیخ، با این‌که بیش‌تر معرفت‌های بشری در اثر ارتباط متقابل میان حس و عقل پدید می‌آیند، ولی وی تجربه‌های حسی را مقدمه‌ای برای کسب معرفت عقلانی می‌داند. آدمی باید بکوشد تا با بهره‌مندی هرچه زیادتر از تجربه‌های حسی، بر ادراکات عقلی خود بیفزاید و قدرت حدس را تقویت نماید. او می‌تواند مراتب مختلف معرفت حسی و عقلی را یکی پس از دیگری سپری کرده، به عقل فعال برسد و به حقایق هستی آگاهی یابد. در مقایسه با حس، عقل دارای کارکردهای مهمی می‌باشد و تجربه و روش‌های ‌تجربی در صورتی اعتبار می‌یابند که از پشتوانه عقلی برخوردار شوند.چنین نگرشی، رویکرد عقل‌گرایی در برنامه‌درسی را در پی داشته است که افزون بر برخورداری از نقاط مشترک با رویکردهای شناختی برنامه‌درسی، تفاوت‌هایی نیز با آن‌ها دارد. مطابق با این رویکرد،قدرت تفکر و استدلال، هدف اساسی برنامه‌درسی را تشکیل می‌دهد.هدف غایی برنامه‌درسی، سعادت و کمال واقعی و یا دست‌یابی به قرب الهی است که در اثر اهداف واسطی رشد و شکوفایی عقل نظری و عقل عملی حاصل می‌شود. اهمیت نقش حس و عقل، اعتبار عقلی، تأمین کمال و سعادت انسان، علاقه فراگیر، قابلیت فهم و یادگیری، زمینه‌سازی برای استقلال در یادگیری، ارتباط با واقعیت مورد مطالعه و جامع‌نگری، مهم‌ترین اصول حاکم بر محتوای برنامه‌درسی می‌باشند. در سازمان‌دهی محتوا نیز باید توالی و وسعت رعایت گردند. تعدد روش‌ها، عقلانیت و تفکر، فعال‌سازی فراگیران، تناسب با قابلیت‌های آنان، نقش حواس در آموزش و یادگیری و زمینه‌سازی برای کشف حقایق، از جمله اموری‌اند که در قالب الگوهای آموزش و یادگیری فعال باید مورد توجه واقع شوند. کسب مهارت‌های تفکر و استدلال، تحقق هدف‌ها، رشد اخلاقی فراگیران، پرهیز از ارزشیابی‌های مبتنی بر حفظ مطالب، ملاحظه سطوح مختلف دانش و تنوع روش‌ها و ابزارهای ارزشیابی، مهم‌ترین اصول ارزشیابی هستند که در الگوهایی هم‌چون خردگرا و هدف‌گرا تحقق می‌بایند.
نمادگرایی در هنر مقدس از منظر گنون و شوان
نویسنده:
ندا نیک‌فرجام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبانی هستی شناسی سنت‌گرایان بر اساس چیدمان طولی مراتب هستی و شرح ظهور کثرت از وحدت، اصل مهم اندیشه‌ی ایشان، یعنی وجود یک نمادگرایی یا سمبولیسم کلی را تبیین و اثبات می‌نماید. سمبولیسم در کنار موضوع و نحوه‌ی اجرای معنوی، یکی از ارکان اصلی هنر مقدس را تشکیل می‌دهد. کلیه‌ی مراتب هستی، حقایق بی‌صورت را بواسطه‌ی رمزپردازی در قالب هنر قدسی، مناسک، اسطوره‌ها و... به نمود می‌رسانند. از منظر گنون هر آنچه که وجود دارد اگر در این سلسله مراتب کلی سهیم نباشد، عدم صرف است. کلیه‌ی هستی‌های عالم محسوس و حتی کلمات و صور هنری نیز می‌توانند یک تجلی از تجلیات امر مطلق باشند. در این پژوهش سعی بر آن است تامهم‌ترین وجوه رمز و نماد سنتی در قلمروی عالم محسوس از منظر گنون بررسی گردد. نگاه سنت به مقوله‌ی نماد، وجودشناسانه بوده و با آن مفهوم عرضی از نماد که امروزه در هنر دیده می‌شود، بسیار متفاوت و وسیع‌تر است و به نوعی آنرا در بر می‌گیرد. پذیرش سمبولیسم کلی و توجه به معنای مابعدالطبیعی نماد و رمز، راهی برای برداشتن حجاب ظاهر و رسیدن به باطن و مثال اعلای نماد و در نتیجه نزدیک‌تر شدن به حقیقت مطلق است.
هایدگر و گذر از متافیزیک
نویسنده:
نازنین محمدخانی غیاثوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله تعریف هایدگر از متافیزیک و انتقادات او بر آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. دغدغ? اصلی هایدگر متافیزیک بود، خصوصاً متافیزیکِ هستی. از نظر هایدگر سخنی که به هستی نپردازد و تفاوت هستی‌شناسانه میان هستی و موجود را فراموش کند سخنی متافیزیکی است. برخلاف تفاسیر رایج، هایدگر با تفسیر فلسف? کانت ادعا کرد که فلسف? کانت در طرح هستی‌شناسی بنیادین قرار می‌گیرد. هدف او مقابله کردن با فلسف? سوژه‌مدار است که ذهنیت را اثبات می‌کند. نگاه هایدگر بعد از دوران چرخش، از انسان به هستی است. او انسان را موجودی متناهی می‌داند و ادعا می‌کند برای تحقق تناهی بشر انسان دارای حس شده است. سپس با نقد نظری? مطابقت و تفسیر تمثیل غار افلاطون، تفسیر خود از حقیقت به مثاب? آشکارگی را ارائه می‌دهد. و بعد از آن به تفسیر فلسف? نیچه می‌پردازد و او را فیلسوفی می‌داند که رویکرد به موجودات را تا آخرین حد آزموده است. سپس او با حمایت نیچه از بی‌معنایی مخالفت می‌کند. از نظر هایدگر معنا در یک موجود متافیزیکی یا مادی ساکن نیست بلکه در یک توصیف هستی‌شناسانه از وحدت و استعلا مقیم است. از نظر او عدم بهتر از روش متافیزیکی بازنمایی حالات هستی را مجسم می‌کند و وحدت، توانایی موجود را برای استعلا و دستیابی به هستی مشخص می‌کند. همچنین فلسفه‌ای که نتواند وحدت یابد منتهی به بی‌معنایی و عدم وحدت خواهد شد.
مقایسه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری علامه طباطبایی و ابن عاشور
نویسنده:
محمود خسروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر قرآن به‌عنوان یک ضرورت از صدر اسلام آغاز شد و در طول قرون متمادی تداوم یافت و ظهور مفسران مختلف با آراء و عقاید متفاوت موجب تنوع و گستردگی قابل ملاحظه‌ای در این زمینه گردید. بررسی تطبیقی روش‌ها و گرایش‌های تفسیری مفسران برجسته هر عصری می‌تواند نتایج سودمندی ارائه دهد و الگوهای مناسبی را فرا روی پژوهشگران این عرصه نمایان سازد. علامه طباطبایی مفسر برجسته شیعی مذهب در شرق جهان اسلام و ابن عاشور مفسر نامدار اهل سنت در مغرب جهان اسلام در قرن أخیر به‌شمار می‌آیند. هر دو مفسر ارجمند از روش تفسیری جامع استفاده نموده‌اند کهبررسی و تحلیل تطبیقی روش‌ها و گرایش‌های تفسیری آنها، نشان دهنده وجود نقاط اشتراک و افتراق فراوانی است. اساس روش تفسیری علامه، در المیزان روش تفسیر قرآن به قرآن است که آن را برگرفته از روش تفسیر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) می‌داند. وی با استعانت از روایات تفسیری، و تدبّر عمیق و گسترده در آیات إحیاگر تفسیر قرآن به قرآن محسوب می‌شود. ابن عاشور در التحریر و التنویر ضمن بهره‌برداری از روش تفسیر قرآن به قرآن، اساس روش تفسیری خود را بر اجتهاد قرار داده و با نگاهی به روایات تفسیری، جلوه‌های بدیعی از تفسیر اجتهادی با عنایت ویژه به گرایش ادبی برجای نهاده است. باوجود اینکه هر دو مفسر از فقهای عصر خویش بوده‌اند؛ اما گرایش فقهی احاطه کلّی بر تفسیر آنها نداشته است. هر دو مفسر کوشیده‌اند تا در عرصه مسائل اجتماعی، دیدگاه اسلام را با توجه به تفسیر آیات مرتبط، نمایان سازند. علامه مباحث فلسفی را به صورت مجزا در المیزان تبیین نموده و ابن عاشور نیز در زمینه تبیین اعجاز ادبی قرآن، تمام تلاش خود را به‌کار گرفته است. این دو تفسیرارزشمند به دلیل استقصای موضوعات وگستردگی مطالب، همانند دائره المعارف اسلامی حائز اهمیت و شایسته بررسی در حوزه‌های مختلف می‌باشند.
ترجمه و نقد تفسیر المنار در نیمه‌ی اول جزء دوم قرآن کریم
نویسنده:
حسن اکبرنژاد رندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر المنار تالیف شیخ محمد عبده و رشید رضا می باشد . این تفسیر از ابتدای قرآن تا آیه126 سوره ی النساء نوشته شیخ محمد عبده است . و بخش دوم آن تا آیه ی 53 سوره ی یوسفتوسط شاگرد شیخیعنی رشید رضا و به پیروی از سبک استادش نوشته شده است .تفسیر المنار از مهمترین تفاسیر اهل سنت است . و تاثیر زیادی در میان اهل علم علوم قرآنی گذاشته است . لذا اطلاع از مطالب این تفسیر و ترجمه ی آن و نقد اشکالاتو شبهات وارد شده برعقاید شیعه و پاسخ گویی به آنها می تواند حائز اهمیت باشد .این پایان نامه در این راستا به ترجمه و نقداین تفسیر مربوط به نیمه ی اولجزء دوم قرآن پرداخته و برای نقد آن از تفاسیر مهم شیعی ازجمله : المیزان، تسنیم و. . . کمک گرفته شده است . و در ترجمه ی آن از کتب لغت : لسان العرب ، العین ، فرهنگ معاصر آذرتاش آذرنوشو لاروس و. . . بهره گرفته شده است . وسعی شده است که در ترجمه ، امانتداری رعایت شود . و از آوردن مطالب اضافی و یا کم کردن از مطالب اصلی متن پرهیز شود. مگر در جایی که برای رساندن مقصود مولف احساس ضرورت شده است . در مورد نظر مولفان این اثردرمورد تعدادی از آیات و مطالب ارائه شده که با عقاید شیعه در تعارض بوده و همسویی نداشته است ، نقدی صورت گرفته است .
بررسی تطبیقی حقوق متقابل زن و شوهر در آرای مفسران شیعه و سنی معاصر
نویسنده:
تورج ندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن برای ارتباط همسری بین زن و شوهر، قوانین و تکالیفی را قرار داده است و حقوقی را نیز برای هر یک ثابت دانسته است، هر تکلیفی حقی را ثابت می‌کند و هر حقی تکلیفی را با خود به همراه دارد. از این رو اگر سخن از حقوق متقابل زن و شوهر به میان می‌آید در همان حال بایستی توجه داشت که تکالیفی نیز برای آنان ثابت است. در تفاوتهایی که در تفاسیر شیعه و اهل سنت در مورد حقوق متقابل زن و شوهر مشاهده می‌شود تفاوت جوهری و اساسی دیده نمی‌شود اما آنچه این دو را از هم متمایز می‌سازد منابع تفسیری آنهاست. هدف از این پژوهش شناخت دیدگاه‌های برآمده از قرآن در زمینه‌ی حقوق متقابل زن و شوهر است. قواعد و اصول قرآنی در بحث حقوق متقابل زن و شوهر که شامل قاعده مماثلت حقوق و تکالیف، قاعده معاشرت، قاعده تسلیط، قاعده لاضرر و ... در این تحقیق بیان شده‌اند. یکی از بحث‌هایی که در موضوع حقوق متقابل زن و شوهر مطرح می‌شود و از مباحث مبنایی در موضوع خانواده است حق حاکمیت و مدیریت در خانواده است. ابعاد مدیریت و حاکمیت در خانواده که شامل اطاعت و تمکین زن نسبت به مطالبات مرد، مشورت، حق تصمیم‌گیری در نگه داشتن طلاق و رجوع و عدالت می‌شود از منظر مفسران شیعه و اهل سنت معاصر مورد بررسی قرار گرفته است. از دیگر حقوق متقابل زن و شوهر حقوق معنوی است که شامل کمک به رشد معنوی و شناخت ضروریات دین و رسیدگی به امور معنوی و احکام دینی یکدیگر می‌شود. همچنین حقوق عاطفی که دربرگیرنده حسن خلق و احترام گذاشتن به یکدیگر، دوست داشتن یکدیگر، رازداری و حفظ آبرو و ضرر نزدن به یکدیگر می‌شود. و حقوق جنسی است که شامل آمیزش و بقاء نسل، رعایت بهداشت و عدم آزار در آمیزش می‌شود. حقوق اقتصادی زن و شوهر نسبت به یکدیگر گاهی حالت عام دارد که مشترک بین زن و شوهر است مثل اجرت کسب (دستمزد) و گاهی حقوقی هستند که جنبه‌ی اختصاصی به زن دارد مثل حق نفقه و مهریه.
بررسی مضامین عرفانی مناجات خمس عشره
نویسنده:
مریم نصرالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پایان نامه:مناجات های خمس عشره که تجلی فیضان عمیق ترین احساسات عرفانی برخاسته از نهاد پاک حضرت سجاد(ع)است،به منزله ی تفسیری از کلام حق تعالی است؛از این رو میان مفاهیم مناجاتها و آنچه در قرآن کریم آمده است،پیوندی ناگسستنی وجود دارد.از سوی دیگر قرآن کریم و آنچه در مناجاتها و دعاهای روایت شده از امامان معصوم امده است،بمنزله ی مصدری است برای شکل گیری شبکه ا ی عظیم و درهم تنیده از منازل و احوال و مقاماتسلوک عرفانی است؛اما از آنجا که سرچشمه ی این احوال و مقامات،جان و فطرت روشن انسانی است که آرزوی پیوستن به حق و مبدا وجود را دارد،تفکیک و جدایی آنها از یکدیگر کاری دشوار و بلکه ناممکن است.و این تقسیم بندی تنها جنبه ی تعلیمی و کلاسیک دارد؛چرا که این احوال و مقامات در نهاد انسان سالک می آمیزد و بعبارتی ملازم یکدیگر است.هدف ما در این پژوهش نشان دادن ریشه ها و مصادر قرآنی مناجاتها و بررسی مضامین عرفانی آن در قالبی منطقی است؛بررسی مضامین عرفانی مناجاتها این حقیقت را نیز روشن می کند که ورود به طریقت و سلوک در ان،حضور سه رکن و ویژگی ضروری عرفان،یعنی محبت،معرفت و توحید را اقتضا می کند .در سراسر مناجاتها و همراه با تمام احوال و مقامات،وجود این سه رکن زمینه ای واضح و آشکار است.اهمیت و جهان شمول بودن این سه اصل از آنجا روشن می شود که نه تنها در عرفان اسلامی بلکه در عرفان مسیحی و غربی،آنجا که تجربه ی عرفانی اساس عرفان را تشکیل می دهد اعتقاد به حقیقت واحد و امکان شناخت آن از راه شهود و به مدد عشق و محبت جزء جدایی ناپذیر تجربه ی عرفانی است.این شمولیت موید این امر است که منشا تمام احوال عرفانینزد آدمی یک حقیقت واحد یعنی حق تعالی است؛آنگاه که جان او مجرد از ماسوی الله به او روی می آورد.نشانه های این پیوند روحانی میان خالق و مخلوق،بیش از هرجا در کلام ائمه ی اطهار(ع)؛که در مقام عصمت همواره در عالی ترین احوال عارفانه به مناجات با محبوب حقیقی پرداخته اند،زیباترین نمود می یابد؛چنانکه مناجات های خمس عشره تجلی بارز آن است.
بررسی تحلیلی الزامات فلسفی منطق موجهات با تاکید بر ذات‌گرایی
نویسنده:
عطاالله هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محور اصلی این پایان‌نامه بررسی نسبت میان منطق موجهات و آموزه فلسفی-متافیزیکیِ ذات‌گرایی است. منطق صوری موجهات مبتنی بر سمانتیک استاندارد کریپکی، در معرض این اتهام قرار دارد که متعهد به آموزه‌ی فلسفی ذات‌گرایی است و پژوهش حاضر ضمن ارایه توضیح مختصری از مفاهیم رایج در متافیزیک موجهات، به بررسی این امر می‌پردازد.در ذیل این بررسی، برخی از تقریرهای متنوع از ذات‌گرایی شرح داده شده‌اند. ذات‌گرایی ارسطویی یکی از مهم‌ترین این تقریرها محسوب می‌شود. استدلال شده است که این قسم از ذات‌گرایی قابل تطبیق با منطق موجهات نیست. کواین، از مهم‌ترین چهره‌های منطقی و فلسفی معاصر،مدعی التزام منطق موجهات به ذات‌گرایی است و هم منطق موجهات و هم ذات‌گرایی را مورد انتقادات گوناگون قرار داده است. در این پژوهش استدلال‌های کواین مورد شرح و تفصیل واقع شده‌اند و برخی از پاسخ‌های مهمی که به این انتقادات مطرح شده‌، مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند. نقد و بررسی برخی از تقریرهایی از ذات‌گرایی که بر مبنای منطق موجهات خصوصا وجه شیءای(De Re) پی‌ریزی شده‌اند، نیز بخشی از این رساله را تشکیل می‌دهد.در نهایت کوشیده‌امتا نشان دهم که منطق موجهاتِ مبتنی بر سمانتیک استاندارد کریپکی، ملزم به پذیرش ذات‌گرایی است و البته ذات‌گرایی (حداقل در برخی تقریرهای آن)آموزه‌ی فلسفی معنادار و قابل دفاع است.نشان داده‌ام که برخی از پاسخ-هایی که به انتقادات کواین علیه موجهات و ذات‌گرایی، مطرح شده‌اند، توانایی حل مشکلات مطرح شده در انتقادات کواین را دارند اما این پاسخ‌ها متکی بر پیش فرض‌هایی هستند که در فلسفه کواین قابل پذیرش نیستند؛ لذا نمی‌توان در نظام فلسفی کواین، جایی برای منطق موجهاتِ مبتنی بر سمانتیک کریپکی و آموزه فلسفی ذات‌گرایی گشود.
بررسی نسبت نظام جزا و پاداش با فعل اخلاقی از دیدگاه مکتب شهودگرایی و مطهری
نویسنده:
زهرا حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه نسبت جزا و پاداش با فعل اخلاق از دو دیدگاه 1- شهود گرایی و 2- استاد مطهری مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین، برای روشن شدن مساله، دیدگاه اسلام درباره فعل اخلاق و نسبت آن با جزا و پاداش مورد بررسی واقع شد. در فرایند حل مساله تحقیق، ابتدا دیدگاه های موجود در فلسفه اخلاق بطور خلاصه بیان شد،سپس، به ترتیب دیدگاه شهود گرایی و استاد مطهری در فصل های مجزا بیان گردید. در نهایت، به مقایسه ای تطبیقی بین دو دیدگاه پرداخته شد.با توجه به مطالعات انجام شده در فصل های دوم و سوم، چنین استنباط شد که دو دیدگاه شهود گرایی و استاد مطهری چه از لحاظ ساختاری و چه از لحاظ محتوایی بطور کامل با هم تفاوت دارند.اخلاق در دیدگاه شهود گرایی مبتنی بر بداهت ذاتی افعال اخلاقی بود. در این دیدگاه، معیار مشخص و روشنی برای نسبت جزا و پاداش با فعل اخلاق ارائه نشد. همچنین، صاحب نظران این دیدگاه از نظر نوع تفکر با هم اختلاف نظر داشتند و بر هم انتقاد هایی نموده بودند. در حالی که اخلاق در دیدگاه استاد مطهری مبتنی بر فطرت، وجدان و نیت فاعل بود. در این دیدگاه نسبت جزا و پاداش با فعل اخلاق به شکلی منسجم بیان شده بود و معیار سنجش فعل اخلاقی بر فطرت و نیت فاعل بنیان نهاده شده بود.
مفهوم مرگ و زندگی در شعر سهراب سپهری
نویسنده:
محمدزمان حجتی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مرگ و زندگی از دیرباز همچون دو دشمن سازش ناپذیر تجسم شده اند. با وجود این، چنین می‌نماید که تعارض میان این دو مفهوم آشکار و بدیهی نباشد. در شعر اغلب شاعران این مفاهیم وجود دارد، لیکن شیوه برداشت‌ها متفاوت است. زندگی و مرگ از تصویرهای هستند که با کلام سپهری، در آمیختگی جاودانه دارد. سپهری با تعریف دوباره‌ی آن‌ها در اشعارش، برداشت قابل توجهی از این مفاهیم ارائه داده است.در این پژوهش با رویکردی میان رشته‌ای و با استفاده از مبانی ادبیّات و روان شناسی نشان داده خواهد شد که سپهری در دفتر‌های اول تا چهارم که مربوط به دوره‌ی جوانی اوست، متأثر از شعر پیشنیان است و این دفتر ها تجربه‌های اولیه‌ی اوست که یکدست نیستند، اما اوج خلاقیت او در دفتر های پنجم تا هشتم که مربوط به دوره‌ی میانسالی است دیده می‌شود، و ویژگی‌های که این روان شناسان برای خلاقیت انسان بیان می-کنند، در این دفترها مشاهده می‌شود. در ادامه با اتکا به نظریه‌ی معنا درمانی (لوگو تراپی) فرانکل به بررسی مفهوم مرگ و زندگی در شعر سپهری پرداخته می‌شود. مفهوم مرگ و زندگی در دفتر مرگ رنگ به دلیل تأثیر شرایط اجتماعی و فضای حاکم بر شعر آن دوره با بدبینی همراه است. مرگ در این دفتر به مفهوم زوال، نابودی و پایان زندگی است. به نظر می‌رسد، در دفتر زندگی خواب ها، سپهری دوره‌ای از بی معنایی و پوچی را تجربه کرده است؛ با توجه به این که معنای هستی و زندگی چیست ؟. سپهری از میانه‌های دفتر آوار آفتاب با مجذوب شدن در طبیعت و فرهنگ و هنر که از راه‌های معنایابی در نظریه‌ی فرانکل است سعی می‌کند در مسائل هستی ژرف اندیشی کند و معنایی برای زندگی اش بیابد.در دفتر شرق اندوه، سپهری به عرفان رویمی‌آورد و به دلیل پرداختن به عرفان، شور و تحرک وارد زندگی او می‌شود، و مرگ مفهومی عارفانه می‌یابد و به عنوان امری حتمی پذیرفته می‌شود. سپهری از منظومه‌یصدای پای آب به بعد با گرایشی که نسبت به مرگ و سرنوشت در پیش می‌گیرد، زیبا- ترین مفاهیم را از مرگ و زندگی ارائه می‌دهد؛ به طوری که مرگ مفهوم کامل‌کننده‌‌ی زندگی را دارد و با مرگ است که زندگی معنا پیدا می‌کند. در منظومه‌ی مسافر نیز مرگ در تمام لحظات در کنار زندگی و انسان حاضر است و همچنان معتقد است که مرگ به زندگی معنا می‌دهد. سپهری در دفتر حجم سبز خواننده را به لطیف ترین لحظه‌های تجربه‌ی شاعرانه از هستی فرا می‌خواند. و با یاد آوری دلخوشی‌های زندگی خواننده خود را معنا‌درمانی می‌کند. در دفتر ماهیچ، ما نگاه معتقد است انسان در دوران اساطیری زندگی خوشبخت تری داشت. هر اندازه از آن دوران دور شده و به پیرایه‌های تمدن آلوده شده اندوهگین تر شده است.کلید واژه‌:شعر معاصر، روان شناسی، سهراب سپهری، مرگ، زندگی
  • تعداد رکورد ها : 29