جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 33
تحلیل و نقد رویکرد ریزوماتیک (تفکر افقی) و دلالت‌های تربیتی آن بر اساس فلسفه اشراق
نویسنده:
رضا حق ویردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش تحلیل ونقد رویکرد ریزوماتیک (تفکر افقی) و دلالت های تربیتی آن بر اساس فلسفه اشراق است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد. یافته های پژوهش بیان می دارد : رویکرد ریزوماتیک به عنوان جریانی پساساختارگرا و پست مدرن، دارای ویژگی‌هایی چون پیوند و ناهمگونی، چندگانگی، گسست نادلالت گر، نقشه کشی و نقش برگردانی است و با تکیه بر مفاهیمی چون «شدن» ،نفی فراروایت ها، تفاوت، روابط افقی، اندیشه ایلیاتی، تکثر و قلمرو زدایی، دلالت های متعددی برای تعلیم و تربیت معاصر دارد. تربیت ریزوماتیک دارای ویژگی های؛تاکید بر «شدن» به جای «بودن»، تفاوت و ناهمسانی، ساختارشکنی، تفکر افقی و نفی سلسله مراتب، است. نتایج پژوهش نشان می دهد که: تربیت ریزوماتیک و تربیت بر اساس فلسفه اشراق هر دو بازنمایی در یادگیری را رد می کنند و به دنبال درونی کردن فرایند آموزش و پرورش هستند و از ساختارهای خشک در آموزش و پرورش انتقاد می کنند ،همچنین هر دو از تمرکز مطلق بر عقل، در فرایند تربیت اجتناب می کنند.اما تربیت ریزوماتیک با ویژگی هایی که دارد،بسیاری از مولفه های تربیت اشراقی را به چالش می‌کشد. در تربیت اشراقی هدف غایی، مشخص، و نزدیکی به نورالانوار(خداوند) است. تربیت اشراقی بر سلسله مراتب و روابط عمودی، استوار است. معرفت تعریف مشخصی دارد و مربی وسیله رسیدن به آن است. این معرفت از طرف نورالانوار است و پیامبران و ائمه و احادیث منابع آن هستند. اصول تربیت اشراقی عبارت است از: کمال خواهی و حرکت به سمت نور، خودآگاهی و معرفت نفس و دریافت شهودی.
آموزش معنوی در آثار امام محمد غزالی
نویسنده:
مجید یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق با عنوان آموزش معنوی از آثار امام محمد غزالی با هدف تبییناین رویکرد این تحقیق کتابخانه ای و نقلی است . هدف اصلی از مطالعه حاضر تهیه پاسخ مناسب برای این پرسش که:« ابعاد فردی و اجتماعی آموزش معنوی از دیدگاه غزالی کدامند؟»1-
بررسی اصول تعلیم وتربیت ازدیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نسرین کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع اصلی این پژوهش بررسی اصول تعلیم وتربیت از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این تحقیق ابتدا اصول تربیتی و منابع آن مورد بررسی قرار گرفته، سپس جایگاه انسان در تعلیم وتربیت به استناد آیات قرانی از دیدگاه علامه مورد تاکید بوده است همچنین مبانی ومفاهیم تعلیم و تربیت هریک به طور جداگانه مورد بحث وبازبینی قرار گرفته در بخشی دیگر برخی از اصول عام تربیتی از جمله اصل کرامت، مسئولیت، عدل، عقل، کمال جویی و وسع از دیدگاه علامه طباطبایی مطرح گردیده است. این تحقیق از نوع نظری و روش آن توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات و داده‌های لازم آن از ابزار مطالعات کتابخانه‌ای استفاده شده است. لازم به ذکر است استفاده از دوره20 جلدی تفسیر المیزان و سایرکتب مربوط به علامه به عنوان ابزار اندازه گیری محسوب شده است
شناخت‌شناسی در قرآن و استلزامات تربیتی آن
نویسنده:
مریم ابراهیمی زرندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت شناسی و استلزامات تربیتی آن یکی از مهم ترین و حساس ترین مباحث فلسفه تعلیم و تربیت را تشکیل می دهد. این تحقیق با هدف بررسی و تبیین شناخت شناسی و استلزامات تربیتی آن از دیدگاه قرآن کریم که عالیترین منبع استخراج موضوعات مرتبط با فلسفه تربیتی اسلام و تعلیم و تربیت اسلامی می باشد، انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع نظری یا مروری بوده است و با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است. نتایج تحقیق مبیّن آن می باشد که قرآن کریم جایگاه فوق العاده ای برای علم و شناخت قائل است؛ به همین دلیل معلمین را مورد تکریم قرار می دهد و دانش آموزان را می ستاید. قرآن کریم، ضمن اشاره به حواس، عقل و قلب به عنوان ابزارهای شناخت، حواس را به منزله ی گذرگاه عقل و عقل را به دلیل نقشی که در امر تفکر و تدبر دارد، زمینه ساز تصفیه ی قلب دانسته است. در این راستا روشهای آموزشی که منجر به تقویت و به کارگیری بیشتر این ابزارها می گردد، مورد تاکید قرار می دهد. در این تحقیق، از وادار نمودن فرد به تفکر و تدبّر از طریق مشاهده وگفتگو به عنوان زیربنای تمامی روش های آموزشی قرآن کریم یاد شده است. براساس نتایج مذکور به معلمین و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت پیشنهاد می شود که خود را محدود به پرورش ابزار حواس ننمایند؛ از روشهای آموزشی که موجب پرورش عقل و قلب می گردد، استفاده نمایند و فرصت تفکر را به صورتهای گوناگون برای شاگردان ایجاد کنند، علاوه بر این با توجه به منابع شناخت، تعلیم و تربیت را محدود به کتب درسی ننمایند ومحتواهای آموزشی را متناسب با نیاز جامعه طرّاحی نمایند.
شناخت انسان از دیدگاه اسلام و فلسفه پراگماتیسم و مقایسه اهداف آموزشی مبتنی بر هر یک از آنها در تعلیم و تربیت
نویسنده:
نرگس دهقانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر از یک سو با توجه به رابطهء فلسفه با تعلیم و تربیت به بررسی ارتباط انسان شناسی و هدفهای آموزشی در تعلیم و تربیت می پردازد، از سوی دیگر با در نظر داشتن نظام فلسفی حاکم بر تعلیم و تربیت کشور، هدفهای آموزشی در نظام تربیتی اسلام و پراگماتیسم را مورد بررسی و تحلیل مقایسه ای قرار می دهد.این پژوهش که از نوع کتابخانه ای می باشد تحت عنوان " شناخت انسان ا زدیدگاه پراگماتیسم و مقایسهء اهداف آموزشی هر یک ا زآنها در تعلیم و تربیت" با هدف "بررسی تطبیقی انسان شناسی در مکتب اسلام و پراگماتیسم و تأثیر آن بر اهداف آموزشی به انجام رسیده است. پس از بررسی های انجام شده و تحلیل اطلاعات با روش توصیفی-تحلیلی این نتیجه حاصل شد که تعلیم و تربیت اسلامی در زمینه های مورد پژوهش از مبانی و زیرساختهای بسیار قوی بهره مند است و سنگینی و برتری اندیشه های اسلامی کاملا" واضح و آشکار است. لیکن همین مبانی قوی، در برداشتهای صاحب نظران تعلیم و تربیت اسلامی در بسیاری مواقع در حد نظری باقی مانده اند و برای مسایلی که انسان در زندگی روزمره به طورکلی و به ویژهدرتعلیم تربیت با آن دست به گریبان است تدابیر عملی کمتر اندیشیده شده است. از طرفی در پراگماتیسم ضعف مبانی و زیرساختها آشکار است اما در بعد کاربردی قوت بیشتری دارد. و می توان گفت در این مکتب عالم نظر و تئوری از قوه به فعل درآمده است. به طور کلی در پراگماتیسم،انسان و تواناییهای او، مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. و همچنین نوع خاص فرایند تفکر (روش حل مسأله) در این دیدگاه دقیقا" منطبق با نوع نگاهشان به انسان است که در تعلیم و تربیت غرب بسیار موثر عمل کرده است. در حالی که این نوع نگاه به انسان و مسأله تفکر و عقلانیت، در برداشتهای صاحب نظران تعلیم و تربیت اسلامی کمتر دیده می شود. از آنجا که هر نظری تا آنجا می تواند مفید باشد که در حوزهء عمل به کار آید و هر نظری اگر در مرحلهء تئوریک متوقف شود مفید فایده نخواهد بودو عمل و نظر لازم و ملزوم یکدیگرند، به نظر می رسد در تعلیم و تربیت اسلامی به کارگیری روش حل مسأله هم به عنوان هدف هم به عنوان روش می تواند موفقیت های چشمگیری به همراه داشته باشد.
تبیین جهت‌گیری‌های برنامه درسی براساس باورهای معرفت‌شناختی معلمان و دست‌اندرکاران نظام برنامه درسی ایران
نویسنده:
بهاره بهالگردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر باورهای معرفت شناختی بر جهت گیری های برنامه درسی است. برای این منظور دو نمونه شامل 271 نفر از معلمان مقطع متوسطه شهر مشهد و 38 نفر از دست اندر کاران وکارشناسان دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی، پرسشنامه های جهت گیری های برنامه درسی و باورهای معرفت شناختی را تکمیل نمودند. روش این پژوهش کمی غیر آزمایشی تبیینی مقطعی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های برنامه درسی بین معلمان و دست اندرکاران تفاوت معناداری وجود دارد: معلمان به طور معناداری در مقایسه با دست اندرکاران گرایش بیشتری به باورهای خام دارند . هم چنین میانگین نمره جهت گیری های برنامه درسی معلمان به جز در جهت گیری انسان گرایی به طور معناداری از دست اندرکاران بیشتر است. اجرای آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره نشان می دهد که تفاوت معناداری بین افراد با باورهای خام و پیچیده، در خصوص جهت گیری های برنامه درسی وجود دارد؛ بدین صورت که افراد با باورهای خام تمایل بیشتری به جهت گیری عقل گرایی آکادمیک و رفتاری دارند و افراد با باورهای پیچیده گرایش بیشتری به جهت گیری فرایندهای شناختی دارند. تفاوت معناداری بین دو گروه باورهای خام و پیچیده در سایر جهت گیری ها مشاهده نشد.
رابطه‌ی باورهای معرفت‌شناختی و رویکردهای یادگیری با یادگیری خودگردان در دانش‌آموزان دختر و پسر
نویسنده:
افسانه حیدری فرزان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، شناسایی رابطه باورهای معرفت شناختی و رویکردهای یادگیری (سطحی، عمقی) با یادگیری خودگردان (فراشناخت، شناخت) در دانش آموزان دختر و پسر در سه رشته انسانی، تجربی و ریاضی است. همچنین، تعیین سهم هر یک از آنها در پیش بینی یادگیری خودگردان و مشخص کردن تفاوت دختران و پسران ورشته های مختلف در مولفه های فوق نیز از جمله اهداف این پژوهش است. روش: در این پژوهش 367 نفر( 211 دختر و 156 پسر) از دانش آموزان رشته انسانی، تجربی و ریاضی شهر پاکدشت با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های معرفت شناختی (EQ) و پرسش نامه دو عاملی تجدید نظر شده فرآیند مطالعه بیگز (spQ)و پرسش نامه خودگردانی بوفارد برای آنها به اجرا درآمد. داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندگانه، تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین بعضی از ابعاد باورهای معرفت شناختی با یادگیری خودگردان رابطه معنادار وجود دارد و آنها توانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. همین طور مشخص شد که بین رویکردهای یادگیری با یادگیری خود –گردان رابطه معنادار وجود دارد وتوانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. از طرف دیگر معلوم شد در باورهای معرفت شناختی بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد. حال آنکه در رویکردهای یادگیری بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد. به علاوه، مشخص شد که در یادگیری خود گردان بین دختران وپسران تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری کلی: با بررسی رابطه متغیرها و تفاوت آنها در دختران و پسران در رشته های انسانی، تجربی و ریاضی می توان راهبردهای کارآمد و سودمندی برای افزایش باورهای معرفت شناختی و بکارگیری مهارت های مطالعه و پذیرش مسئولیت یادگیری در جهت خودگردانی در اختیار دانش آموزان قرار داد.
بررسی رابطه بین باورهای معرفت‌شناختی و میزان سواد زیست‌محیطی معلمان شهر بابلسر
نویسنده:
زینب مرادی افراپلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درک اینکه معلمان چه باورهای معرفت شناختی داشته و چگونه به سطوح مختلف سواد زیست محیطی نایل می‌شوند، و فهم اینکه چه عواملی بر سواد زیست محیطی آن‌ها اثرگذار است، می‌تواند به ارائه راه حل‌هایی برای تغییر رفتارهای مخرب و تشویق رفتارهای مثبت محیطی منجر شود. در این تحقیق سعی شد تا درکی از سطح سواد زیست محیطی (شامل دانش، نگرش، و رفتار) معلمان شهر بابلسر، عوامل اثرگذار بر آن شامل ویژگی‌های زمینه‌ای (جنسیت، سطح تحصیلات، مقطع تدریس، سابقه کاری و . . . ) و همچنین نحوه تاثیرگذاری باورهای معرفت شناختی بر سواد زیست محیطی آن‌ها بدست آید. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که معلمان شاغل در شهر بابلسر به لحاظ باورهای معرفت شناختی در سطح نسبتاً خوبی قرار دارند. همچنین نسبت به مباحث زیست محیطی حساس بوده و در رفتارهای خود به مسائل زیست محیطی توجه دارند. اما علیرغم این حساسیت و نگرش، دانش کمی درباره مسائل پیرامون آن دارند.تحلیل دیگر سوالات نشان داد که رابطه معنی داری بین مولفه‌های سواد زیست محیطی با یکدیگر وجود دارد. از طرف دیگر، معلمانی که دانش را نسبی، اکتسابی و پیچیده و فرایند فراگیری آن را تدریجی تلقی میکنند، از دانش زیست محیطی بالاتری برخوردار می‌باشند.در مقام مقایسه نیز مشخص شد دغدغه و نگرش زیست محیطی معلمان زن بیشتر از معلمان مرد بوده ولی در مورد رفتار و نیز دانش زیست محیطی، در یک سطح قرار دارند. همچنین سطح دانش زیست محیطی معلمان با افزایش سطح تحصیلات آنها افزایش یافته است. البته تاثیر میزان سابقه کاری و مقطع تدریس معلمان بر مولفه‌های سواد زیست محیطی معنی دار نبود.در نهایت نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رفتار زیست محیطی به صورت مستقیم تحت تاثیر سه متغیر مقطع تدریس، نگرش و دغدغه زیســـت محیطی و از طریق نگــرش، تحت تاثیر غیر مســتقیم متغیرهای دانش، سـطح تحصیلات و جنسیت می‌باشد. دو بعد از ابعاد باورهایهای معرفت شناختی (توانایی و سرعت یادگیری) نیز به صورت مستقیم بر دانش تاثیر گذاشته و از طریق آن در نهایت بر رفتار زیست محیطی اثر گذار می‌باشد.پایین بودن سطح رفتار زیست محیطی معلمان با سابقه نسبت به معلمان تازه استخدام و کم سابقه، و همچنین پایین بودن باورهای معرفت شناختی معلمان مسن در مقایسه با معلمان جوان‌تر از نتایج قابل بحثی بود که بررسی بیشتر آن در تحقیقات آتی پیشنهاد می‌شود.
بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی عطار نیشابوری و افلوطین
نویسنده:
فاطمه‌صغری باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف تحقیق حاضر بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی عطار نیشابوری و افلوطين مي باشد.عطار، از بزرگان عرفان و تصوف اسلامی و افلوطین، از فیلسوفان عارف مسلک نو افلاطونی می باشد. برای این منظور به شیوهتوصیفی - تحلیلی دیدگاه های فلسفی عطار و افلوطین در زمینه جهان شناسی و انسان شناسی و معرفت شناسی مطرح و دلالت های تربیتی آن استنباط و استخراج گردید و سپس شباهت ها و تفاوت هاي دو ديدگاهدر زمينه هاي فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه در هر دو دیدگاه جهان ، فرع و خداوند اصل مي باشد و انسان بايد برايرسیدن به اين اصل تلاش كند.از نظر هر دو انديشمند كمالات و فضيلت روحي در انسان موجب برتري و امتياز او بر دیگر موجودات می باشد لذا تلاش عمده آدمی باید در جهت کسب فضایل روحی باشد. در زمینه ی معرفت شناسی عطار معرفت شهودی و علم حضوری را مقدم بر علوم دیگر می داند در حالي كه در دیدگاه افلوطین معرفت عقلانی و استدلالی جایگاه بالایی دارد اگرچه او نیز در نهایت برای وصول و یگانگی با احد به راه شهودی و حضور قلب متوسل می شود. هدف تربیت در دو دیدگاه ، رسیدن آدمی به قرب الهی و کمال نفس و متخلق شدن به اخلاق الهی مي باشد. مربی خودساخته و آراسته به فضائل اخلاقی بايد متربی را در طی مراحل تربیت جهت رسیدن به هدف غایی تربیت یاری رساند. اصل اعتدال به عنوان اصل مهم تربیتی مشترک و روش تزكيه ي نفس از روش های مشابه تربیتی در دو دیدگاه می باشد. تفاوت مهم دو ديدگاه در وابستگي و عدم وابستگي به دين و شريعت است از نظر عطار متربي بايد براي رسيدن به كمال نهايي با راهنمايي مربي و در جهت دين و شريعت مراحل سلوك را طي كند ولي در ديدگاه افلوطين اين سلوك بدون وابستگي به دين و با هدايت فيلسوف مي باشد.
مطالعه تطبیقی معرفت عقلی از دیدگاه مرتضی مطهری و کارل ریموندپوپر در قلمرو اهداف عقلانی تعلیم و تربیت
نویسنده:
تیمور حسن پور طارمسری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعلیم و تربیت در عرصه نظر و عمل از دیدگاه هایی پیرامون معرفت شناسی به طور کلی و معرفت عقلی به طور خاص بهره می گیرد؛ تا بتواند اهداف عقلانی تعلیم وتربیت را ترسیم نماید . در این مسیر از دوره پیشا سقراطی تا کنون آراء و نظرات متعددی مطرح گردیده است . با مقایسه این نظرات و بسط آن می توان به چشم اندازهای روشن و جدید دست یافت .مقایسه نظرات در دو حوزه « تعلیم و تربیت اسلامی» و « حوزه غربی» مساله پژوهش حاضر است ؛ که در این مسیر و بستر به سئوالاتی در مورد چگونگی نحوه تبیین معرفت شناسی، معرفت عقلی ، انواع معرفت ، و ساختار معرفت و رابطه معرفت عقلی با اهداف عقلانی تعلیم وتربیت از منظر و دیدگاه دو اندیشمند- از حوزه تربیت اسلامی – مطهری و – از حوزه تربیت غربی – کارل پوپر -با استفاده از رویکرد تحلیل « توصیفی – تطبیقی» برمبنای الگوی " فرانکنا" پاسخ داده می شود . نتایجحاصل از پژوهش نشان می دهد در حالی کهپوپر با نگاه ایدئولوژیک به تعلیم و تربیت می نگرد ؛ و مبنای فلسفی وی پراگماتیسم است . بیشتر معرفت ها در نگاه پوپر پسینی است ، به توان سلبی عقل باور دارد .با قبول به اصل ابطال پذیری قائل به نظریه تکاملی معرفت است ؛ غایت علم را قدرت می پندارد. اما در خصوص معرفت شناسی ، نظریه مطهری واکنشی است یعنی در کنش با نظریه های مطرح شده پدیدار گشته است . مبنای فلسفی تعلیم وتربیت نزد او مماس بر رئالیسم و ایدئالیسم است . معرفت شناسی مطهری به کانت نزدیک است وی هدف نهایی تعلیم وتربیت را پرورش قوّه عقلانی می داند که آن هم با نقادی گفت و گو حاصل می شود .
  • تعداد رکورد ها : 33