جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تاثیر ابن‌سینا در هستی‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
کی کی کندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
تبیین وجودی معرفت با نظر به آراء ملاصدرا و هیدگر
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین وجودی معرفت، پژوهشی است در باب بنیانهای پیشین معرفت بشری. معرفت بشری، مبتنی بر نوعی حضور و دادگی پیشین اشیاء است؛ اما فهم چگونگی این دادگی پیشین و حضور اشیاء محقق نمی‌شود مگر در پرتو فهم ساختار وجودی انسان و نسبت آن با حقیقت وجود به عنوان بنیان همه ظهورات و تعینات موجودات به منزله متعلقات شناسایی. لذا تبیین وجودی معرفت تلاشی است در جهت فهم این نسبت و چگونگی ابتناء معرفت بر چنین نسبتی. از نظر هیدگر، رابطه معرفتی(رابطه سوبژه‌‌ـ ابژه)، به هیچ وجه بنیان و اساس ارتباط و تعامل انسان با عالم نمی‌باشد. عالَم اولین بار از طریق معرفت بر انسان مکشوف و گشوده نمی‌شود، بلکه انسان واجد نوعی گشودگی پیشین به عالَم است که بنیان خود معرفت نیز بر این گشودگی و انکشاف پیشین استوار است. انسان پیش از آنکه بخواهد نسبت به عالم معرفت پیدا کند در عالم حضور دارد، انسان به هیچ وجه موجودی فرو بسته و محصور نیست بلکه همواره در بیرون از خود، در حقیقت وجود قیام دارد. لذا هیدگر از نام دازاین که بیانگر استعلاء و برونخویشی انسان به سوی وجود است برای نامیدن این نحوه از وجود استفاده می‌کند. از نظر هیدگر در تاریخ متافیزیک غرب، که وی آن را سیر بسط و تثبیت سوبژکتیویسم می-داند، به دلیل غفلت از این رابطه پیشین اگزیستانس یا همان نحوه وجود انسان با حقیقت وجود، و اصل قرار دادن رابطه معرفتی،با نوعی گسست و شکاف عمیق بین انسان و عالَم مواجه می‌شویم که اوج این شکاف را می‌توان در اندیشه دکارت مشاهده کرد. در نتیجه در این سنت امکان وصول به اشیاء فی نفسه در معرفت بشری به سؤالی جدی و چالش بر انگیز تبدیل می‌شود. ملاصدرا نیز در فلسفه خود به هیچ وجه رابطه معرفتی را اصل و بنیان قرار نداده از نظر وی رابطه معرفتی منبعث از نوعی ارتباط وجودی بین عامل معرفت و متعلق معرفت است. وی حتی از این نیز فراتر رفته و اصولا علم و معرفت را نحوه‌ای از وجود و یا عین وجود می‌داند. از نظر وی همانگونه که حقیقت وجود دارای مراتب و درجات متفاوت است، متناظر با آن معرفت و علم نیز دارای مراتب متفاوتی است. در معرفت بشری علم به عنوان نحوه‌ای از وجود، چیزی جدای از وجود انسان و ساختار وجودی وی نبوده و لذا وی علم را نه نوعی ارتباط و اضافه بلکه آن را نوعی اشتداد و کمال وجودی برای انسان می‌داند. از نظر ملاصدرا معرفت بشری ریشه در ساختار وجودی انسان و وابستگی و تعلق وجودی وی به کمال و وجود مطلق دارد.وجود انسان با وجود سنگ، چوب و سایر موجودات در این حقیقت متمایز است که وجود انسان برخلاف سایر موجودات در خود فروبسته و محدود نبوده و همواره به سمت بیرون از خویش التفات دارد. این برونخویشی و التفات وجودی که ریشه در وجود تعلقی انسان دارد، بنیان دادگی و ظهور اشیاء در معرفت بشری است. در فلسفه ملاصدرا می‌توان به نوعی رابطه ماقبل معرفتی بین انسان به عنوان موجود مقید با وجود مطلق و نامحدود اشاره کرد؛ که رابطه معرفتی خود مبتنی بر چنین رابطه پیشینی است. به همین دلیل، هر چند ملاصدرا با پدیده‌ای به نامسوبژکتیویسم مواجه نبوده، امابا نظر به آراء وی می‌توان به نقد سوبژکتیویسم از منظری جدیدپرداخت.
پاداش و کیفر اخروی از دیدگاه قاضی عبدالجبار،خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
غلامرضا حکمتی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از بنيادي ترين مسايلي كه همواره ذهن انسان را به خود مشغول داشته است آگاهي از آينده خويش است و اينكه انسان نتايج اعمال دنيوي خودرا چگونه ،كي، كجا دريافت خواهد كرد. اينكه خداوند انسان را مكلّف كرده است به خاطر اين است كه بندگانش را در معرض بزرگترين منفعت كه همان ثواب ابدي و دائمي است قرار دهد.قاضی عبدالجبار و خواجه نصیرالدین طوسی درتعریف ثواب و عقاب می گویند:در اصطلاح ثواب عبارت است از آن منفعت و سودي كه عائدانسان مي‌شود همراه با تعظيم و تكريم و گراميداشت مي‌باشد. وعقاب ضرر مستحق مقارن استخفاف است .عبدالجبار معتقد است پاداش و کیفرهای اخروی اجر و مزدی از طرف خدا خواهد بود که به بندگان میدهد ورابطه ای قراردادی بین عمل و پاداش و کیفرهای اخروی برقرار است ایشان نظریه خلود را پذیرفته و بر مبنای آن می گوید روز قیامت پس از موازنه ی اعمال عده ای برای همیشه وارد بهشت و عده ای وارد جهنم می شوند و فاسق را در صورت توبه نکردن خالد در جهنم می داند.خواجه نصیر الدین پاداش را از فضل و کیفر را از عدل الهی می داند و معتقد به رابطه تکوینی بین عمل و پاداش و کیفر است ولی آن را از نوع عینیت نمی داند،ایشان احباط را باطل و فقط گناهانِ کفر،شرک،ارتداد و دروغ به خدا و معصومین (ع)را موجب حبط عمل میداند. صدرالمتألهين معتقداست كه تكليف و وعده و وعيدها سبب رياضت و خودسازي است ايشان در مورد ماهيت پاداش و كيفراخروي قايل به تجسم اعمال بندگان است كه در روز قيامت انسان خود را در ميان اعمال خود مجسم مي‌بيند.تجسم اعمال يعني نفس اعمال ما مجسم مي‌شود. البته از سنخ عمل دنيوي نيست بلكه از آنجا كه هر عمل يك بدن و يك روح دارد و روح آن عملوابسته به همان روح انسان است و در آخرت آن را مجسم مي‌يابد.ایشان معتقد به تکوینی بودن رابطه عمل با پاداش و کیفر است و آن را از نوع عینیت می داند.
معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پاسخ به پرسش چیستی «معنای زندگی» جز از راه شناخت انسان ممکن نیست. معنای زندگی به هر سه معنای هدف، ارزش و کارکرد زندگی، در راستای وجود انسان، استعدادها و توانایی‌های اوست. ملاصدرا انسان‌شناسی را اصل و پایه‌ی همه‌ی معارف و پرسش‌های بنیادین می‌داند که بدون آن دیگر شناخت‌ها کامل نخواهد بود. انسان در میان سایر موجودات از امتیازات خاصی برخوردار است که منشأ آن، نفس ناطقه و عقل است. بنابراین ساختار وجودی انسان، ترکیبی از بدن و عقل است. انسان جامع طبیعت و ماوراء طبیعت است. جزء طبیعی انسان اگر زیر پوشش تدبیر عقل قرار نگیرد انسان را از کمال خود باز می‌دارد. عقل از بدن به منزله‌ی شرط حضور در طبیعت و به منزله‌ی ابزار، بهره‌برداری می‌کند. انسان به دلیل برخورداری از درک عقلی، به دنبال کشف حقیقت و معنای زندگی حرکت می‌کند. معنای زندگی انسان تابعی از وجود او و متناسب با وجود اوست. اگر وجود مختص انسانی، به قوه‌ی عقلی اوست، معنای زندگی نیز در رابطه با قوه‌ی عقلی مشخص می‌شود. قوه‌ی عقلی دو بعد نظری و عملی دارد. انسان در مقام عقل، خالی از غایت و هدف نیست. هدف ایده‌آل زندگی در نزد عقل، معرفت خداست. از این‌رو در صدد شناخت خدا و افعال او برمی‌آید. در این مسیر او به شناخت خود و جهان که فعل تکوینی خدا هستند می-پردازد و سفرهای علمی و عملی چهارگانه را تنظیم می‌کند. این حرکت ارادی و وجودی انسان، وقتی به غایت می‌رسد که انسان به اراده و اختیار، تحت فرمان عقل به سوی خدا گام بردارد و در کنار او قرار یابد. ارزش زندگی انسان نیز در سایه‌ی ارتباط او با خدا و حرکت به سمت او تعیین می‌شود. بر اساس حرکت جوهری و ثابت نبودن مرتبه‌ی وجود انسان، بر خلاف دیگر ممکنات، انسان جایگاه معینی در مراتب وجود ندارد و از پایین‌ترین مقامات تا بالاترین درجات می‌تواند سیر داشته باشد. ملاصدرا ارزش انسان و زندگی او را در گرو رضایت الهی، کرامت انسانی، فطرت، عشق و جاودانگی می‌داند. کارکرد زندگی، با نقش عمده-ی انسان در عالم هستی که نقش خلافت الهی اوست معین می‌شود. جانشینی انسان از خدا که با حقایقی همچون ولایت، امانت، وساطت در خلقت، غائیت خلقت و ... همراه است، جایگاه انسان را در دار هستی تعیین می‌کند. انسان اشرف مخلوقات است آفرینش عالم به خاطر اوست. نقطه‌ی مقابل این معنا، پوچی است؛ هر چند مادی‌گرایی و شکاکیت از عوامل اصلی پوچی است اما عواملی همچون مرگ و شرور از علل سوق به سمت پوچی است که در حکمت متعالیه نه تنها پوچی را نتیجه نمی‌دهند، بلکه از عوامل معناساز زندگی و از راه‌های رشد و تعالی انسان به شمار می‌روند. علم‌زدگی که از عوامل پوچی شمرده شده نه ثمره-ی علم بلکه نتیجه‌ی کم ظرفیتی انسان و توقف در مراحل پایین عقل می‌باشد و در حکمت متعالیه که جمع برهان و عرفان و قرآن است هرگز جایی ندارد.
تبیین فلسفی حجت الهی در آموزه های صدرا بر اساس رهیافت های قرآنی
نویسنده:
زینب جوزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم عرفانی ـ فلسفی، تبیین و تشریح هویت حجت الهی است که نحله های فکری متفاوت با رویکردهای مختلفی به بررسی این مبحث پرداخته اند. خداوند حکیم در قرآن کریم از حجت الهی با عنوان های گوناگونی هم چون کلمه الله، رسول، نبی و... سخن گفته است که خود منشأ تفاسیر و برداشت های متنوعی شده است، البته جامع ترین و صحیح ترین برداشت را مفسران واقعی قرآن یعنی پیامبر و اهل بیت ایشان صلوات الله علیهم اجمعین به ما ارائه داده اند و در پی آن ها شاگردان این مکتب به ویژه حکمای عالی قدر، مخصوصاً مرحوم ملاصدرا که از مفسرانِ عقلانیِ مضامینِ قرانی و دینی است، این مسأله را به صورت خاص مطرح و تبیین نموده است. برای روشن شدن این مهم ابتدا به بررسی واژه حجت در لغت و در اصطلاح علوم گوناگون مانند منطق، کلام، اصول، عرفان، فلسفه مشاء، اشراق و صدرا پرداخته سپس به جایگاه این بحث در قرآن و روایات با الهام از کتاب های تفسیری اشاره نموده و بعد از آن نظر صدرالمتألهین درباره ی انسان کامل، صادر نخستین، خلیفه الله، حقیقت محمدیه را بررسی کرده ایم که عبارت دیگر حجت الهی است. به نظر می رسد ایشان حجت الهی را در درجه اول نفس حقیقت محمدیه می داند که صادر نخستین است، البته با نگاهی جامع به آموزه های مکتب فلسفی ملاصدرا می توان این مطلب را استنتاج نمود که نفوس و ذوات کامل نیز از مصادیق حجت الهی در درجات نازل تر به حساب می آیند. از این رو در این تحقیق سعی بر این است که هویت حجت الهی را در میزان قرآن کریم و آموزه های فلسفی ملاصدرا تبیین و وجوه تقارب آن را بازگو نماییم.
بررسی حرکت حبی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا و نتایج آن
نویسنده:
فریباسادات مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
: حرکت حبی یکی از مهم‌ترین مسائل عرفانی است که توسط ملاصدرا در حکمت متعالیه نیزمطرح شده است، ملاصدرا که در نظریات فلسفی خود از عرفان نیز بهره جسته است این مسئله را با بیانی فلسفی تبیین کرده است. حرکت حُبّی را می‌توان بنابر حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً »، جریان تجلّی ناشی از حُبّ ظهور و اظهار دانست که در همه اسمای الهی و همه ارکان عالم ساری است. باور به این نوع حرکت، مبتنی بر قبول «وحدتِ شخصی وجود» است که ابن‌عربی با کشف و شهود بدان رسید و ملاصدرا در مباحثِ علّت و معلول، آن را به زیور برهان آراست. بنابر «وحدت وجود» موضوع و غایتِ «حرکتِ حبّی»، حق تعالی است؛ زیرا غیر از حق، باطلِ محض است. با وجودِ این، تعبیرات مختلفی از غایتِ این حرکت در سیر نزولی و صعودی آن، بیان شده است: عشق و پیدایشِ انسان کامل دو تعبیر مشهور از غایت حرکت حبّی در سیر نزولی است؛ همچنان‌که «اتحاد» و «فنای عاشق در معشوق» به عنوانِ غایت این حرکت در سیر صعودی بیان شده است.پایان‌نام? حاضر پژوهشی است که درصدد بررسی حرکت حبی از دیدگاه ابن‌عربی و ملاصدرا و نتایج و غایت آن است که در پنج فصل ارائه می‌شود: کلیات و مقدمه، تعریف حرکت حبی، حرکت حبی و نسبت آن با وحدت وجود، نقش حرکت حبی در نظام هستی، و در نهایت غایت و نتایج حرکت حبی..
بررسی تطبیقی سعادت در حوزه عقل نظری از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا
نویسنده:
کبری رسولیان مهلبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه اخلاقی افلاطون ریشه در اصول فلسفی وی از جمله: نظریه مُثُل، درک پذیری مُثُل، جاودانگی روح آدمی، ازلی و ابدی بودن نفس، مطلق بودن اخلاق، جنبه‏های سه‏گانه نفس و کشف زندگی خوب به وسیله عقل دارد. طبق نظر افلاطون، فضیلت شرط لازم و کافی برای سعادت است. هماهنگی و اعتدال نفس در درجه اول از اعتبار است و فضایل اخلاقی برای رسیدن به سعادت، نتیجه این اعتدال‏اند. برای کسب فضیلت‏ و وصول به سعادت، معرفت به مُثُل و نفس و اجزاء آن لازم است. افلاطون علم به مثال خیر را موجب کسب فضایل می‏داند چرا که ممکن نیست به هیچ خیر جزیی شناخت یابیم، مگر به واسطه شناخت قبلی ایده خیر یا خوبی، آن هم به گونه کلی آن، شناخت مثال خیر منطقاً ما را کمک می‏کند تا بدون خطا درباره خوبی هر چیزی قضاوت کنیم. ملّاصدرا که سعادت را وجود و درک وجود می‏داند، بنیادی‌ترین ویژگی انسان را در عقلانیت او، به خصوص عقل نظری می‌داند که خاستگاه حکمت و فرزانگی است و انسان را به جایی می‌رساند که عالمی عقلی، مشابه عالم عینی گردد. عقل نظری شامل عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد است. وصول انسان به مرتبه‏ی عقل بالمستفاد با هر چه بیشتر عقلانی شدن وجود انسان، همان غایت مطلوب آفرینش انسان و نهایت حرکت جوهری وجود اوست.
عقل و کارکردهای آن در دین‎شناسی از منظر ملاصدرا وامام خمینی (قدس سرهما)
نویسنده:
رضا خانجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت عقل ومعرفت کارکردهای آن درحوزه دین شناسی،نقش مهمی در تعمیقباورهایدینی واعتقادات انسان دارد.بطوری که باعدم درک صحیح از این مقوله ونقش های آن، انحرافات وآسیب های فراوانی در فکر واندیشه انسانی ببار می آید.دراین تحقیقبانگاهی به آراءوتفکرات دوفیلسوف بزرگ؛جناب ملاصدرا وامام خمینی ،ابتدا به سراغ تعریف عقل رفته وازماهیتوتقسیمات آن سخن بمیان آمده است. درادامه نسبت عقل ودینوتعارضاتاحتمالی آنها مورد برسی قرار گرفته است وباتوجه به نظرات این دوفیلسوف پاسخهای این تعارضات داده شده است .باتکیه بر آراء این دوحکیم گرانقدر نقش وکارکرد عقل درسه حوزه معارف دینی واخلاقواستنباط احکام مشخص شده است وسپس رابطه عقل وایمان ونوع تاثیر گذاری عقل بر باور قلبی وخضوع روح وجانانسان مورد کنکاش قرار گرفته است .درنهایت به تاثیرات متقابل دین درباروری وشکوفایی عقل وخردانسان ازمنظر آن دودانشمند حکیم پرداخته شده است، ومشخص شده است که به همان اندازه که می توان از عقل دردین شناسی بهره گرفت ، درطرف مقابل می توان از دین نیز در باروری عقل بهره گرفت .
هویت انسان و عناصر سازنده آن از دیدگاه صدرا (ره)
نویسنده:
اکرم تفتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت مباحث انسان شناسی بر هیچ کس پوشیده نیست. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:«ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ خلق نکردم جن و انس را مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.» پس غایت خلقت انسان تقرب الی الله است و این امر میسر نمی‌شود، مگر اینکه عصاره هستی(انسان) خودش را به درستی بشناسد و جایگاه خود را در هستی بیابد؛ زیرا کسی که به خود جاهل باشد به غیر خود جاهل‌تر است. صدرالمتالهین با تأسیس اصالت وجود و حرکت جوهری در مباحث انسان شناسی تحولی شگرف به وجود آورد. در این نوشتار دیدگاه صدرا(ره) در مورد هویت انسان و عناصر سازنده آن مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه صدرا(ره) نفس، یک حقیقت تعلقی است و اضافه مقوم وجودی نفس است. این حقیقت تعلقی جوهر است که افعال خود را به واسط? قوایی که همه مجرد هستند انجام می‌دهد؛ این جوهر مجرد، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است؛ همچنین انسان مجموعه‌ای از نفس و بدن است که هر دو به یک وجود موجودند؛ و بدن، حکم ماده و نفس، حکم صورت را برای انسان دارد و چون قوام هر موجودی به صورت آن است؛ بنابراین هویت و حقیقت انسان همان فصل اخیر اوست. از دیدگاه صدرا(ره) نفس انسان دارای حد ثابتی نیست به همین دلیل انسان موجود پیچیده‌ای است که فلاسفه با تمام توان فکری از درک کامل او عاجز مانده‌اند.صدرا(ره) شناخت نفس را در پرتو کتاب و سنت جست و جو می‌کند و بدون بهره‌مند شدن از مشکات نبوت این شناخت را میسر نمی‌داند. از دیدگاه او، سه عنصر مهم در ساختن نفس دخیل‌اند؛ در این نوشتار پس از بیان اصول صدرا(ره) در علم النفس به معرفی این سه عنصر و نقش هر کدام در ساختن هویت انسانی پرداخته و نقش ایمان در تعیین این هویت مورد بررسی قرار گرفته است.
سعادت و شقاوت از نظر فارابی، ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
حسین جعفرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين پايان‌نامه سعادت و شقاوت از ديدگاه سه فيلسوف مسلمان، فارابي، ابن‌سينا و ملاصدرا بررسي شده است. در فصل دوم مباني سعادت تبيين شده، که به اثبات خدا و مابعد الطبيعه پرداخته شده است. همچنين، انسان موجودي در دو بعد جسماني و روحانياست کهداراي اختيار ومدني بالطبع معرفي شده است. همچنين در مورد سعادت و شقاوت بحث شده است. از دیدگاه فارابی، ابن سینا و ملاصدرا سعادت حقيقي مربوط به بعد روحاني است که رسيدن به غايت الغايات مي‌باشد و ميان آن و خير مطلق و کمال مطلق تساوق برفرار است و شقاوت نرسيدن به غايت الغايات مي‌باشد. همچنين سعادت امري لذت آفرين است، اما لذت آن از نوع لذت محسوس و زودگذر نيست، بلکه از نوع لذت معقول و پايدار است که همانا اتصال به غايت الغايات وقرب الهي مي‌باشد. در فصل چهارم نيز به عوامل و موانع سعادت اشاره شده است که به نقشعقل فعال، نبی و نقش عقل عملي و نظري توجه شده است. و در فصل آخر نيز درجات انسان‌ها در رسيدن به سعادت و گرفتار شدن در شقاوت مورد بررسي قرار گرفته است.