جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
آیا ویتگنشتاین متاخر به ورطۀ نسبی‌گرایی درمی‌غلتد؟ یک ارزیابی از منظر عقلانیت نقاد
نویسنده:
عبدالحمید محمدی ، علی پایا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ویتگنشتاین متاخر هر نوع شناختی را در قالب بازی‌های زبانی معرفی می‌کند که بر شکل‌های زندگی مبتنی‌اند. از جمله لوازم دیدگاه او در دوره متاخر تاملات فلسفی‌اش، یکی نیز این است که بازی‌های زبانی خاص به اعتبار ارتباط وثیق با اشکال زندگی خاصی که در درون آن‌ها ظهور یافته‌اند، نوعی رابطه قیاس‌ناپذیری با هم دارند. هر فردی صرفا از طریق اشکال زندگی و بازی‌های زبانی خاص خود می‌تواند نسبت به جهان شناخت پیدا کند و از آن‌جا که اشکال زندگی قیاس‌ناپذیرند درک درستی از شکل زندگی دیگران نخواهد داشت و قادر به نقد و ارزیابی شناخت‌های آنان نخواهد بود؛ مگر آن که شکل زندگی مألوف خود را ترک کند و شکل زندگی دیگری را که خواهان شناخت آن است درونی کند، یعنی به یکی از اعضای جامعه‌ای که بر اساس شکل زندگی مورد نظر پدید آمده است، بدل شود. در مقابل، پوپر با در نظر گرفتن واقعیت بیرونی به عنوان معیار عینیت، بر شناخت عینی تاکید دارد و معتقد است که رشد معرفت انسان از طریق نقد و ارزیابی نقادانه شناخت‌های پیشین و عرضه مستمر گمانه‌های جدید برای فراچنگ آوردن واقعیت و نقد مستمر آن‌ها صورت می‌گیرد. در این مقاله، به دنبال شرح کوتاهی از رویکردهای فلسفی ویتگنشتاین و پوپر (بخش‌های 1 و 2) و توضیح مختصری در خصوص سویه ضد نسبی‌گرایانه عقلانیت نقاد (بخش 3)، رویکرد نسبی‌گرایانه ویتگنشتاین را از منظر عقلانیت نقاد مورد نقد و ارزیابی قرار می‌دهیم (بخش 4). آخرین بخش نوشتار (بخش 5) به نتیجه‌گیری کوتاهی از مباحث ارائه شده اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 208 تا 224
توجیه معرفت شناختی از دیدگاه ویتگنشتاین متاخر، از مبناگرایی تا زمینه گرایی
نویسنده:
محمدحسین مهدوی نژاد، بیوک علی زاده، رضا محمدزاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
از آنجا که ادعای معرفت بدون ارایه دلیل کافی و وافی بی وجه است، اساس معرفت شناسی معاصر بر این است که بنیان نظام معرفت بشری چیست، و نظام معرفتی بشر از کجا آغاز می شود و به کجا سر می سپارد. از نظر ویتگنشتاین متاخر، توصیف عالم، بدون وجود تعدادی قضایای مبنایی و یقینی ناممکن است، اما قطعیت و یقینی بودن این قضایا به معنای مطابقت آن ها با واقع نیست بلکه به طرز نگرش افراد وابسته است. آنچه برای ما محرز و یقینی است، به وسیله بازی زبانی ای که فرد در آن شرکت می جوید، معین می شود. از این رو، معرفت بشر در کنه خود مبتنی بر اعمال او و دیگر الگوهای منشی رفتار اوست. ویتگنشتاین معتقد است که توجیه و عقلانیت، همواره متکی به بافت و زمینه است و در فعالیت های اجتماعی و بازی های زبانی جای می گیرد و چون نحوه های زندگی، جهان - تصویرها یا جهان بینی ها مختلف اند، شیوه های مختلفی از عقلانیت نیز وجود دارد. در این نوشتار، نخست با تعریف سه جزیی معرفت، تحلیل ویتگنشتاین از معرفت و وجه تمایز آن با یقین را بیان کرده ایم. سپس با اشاره به ساختار مبانی معرفتی ویتگنشتاین، نشان داده ایم که چرا از نظر وی مبناگرایی برای دفاع از اعتبار نظام معرفتی، قرین توفیق نیست و با جایگزینی نظریه زمینه گرایی چه تفاوتی در مبانی معرفت و کیفیت ابتنای معارف دیگر بر آن ها رخ خواهد داد. در پایان، با بررسی نظریه زمینه گرایی و مساله شکاکیت و با اشاره به برخی مزیت های این نظریه، نشان داده ایم که خود با جایز دانستن روایتی از نسبی گرایی، خالی از نوعی گرایش های شک گرایانه نیست.
صفحات :
از صفحه 21 تا 56
 نسبی گرایی: راهنمای افراد سرگشته [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Timothy M. Mosteller
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: نسبی گرایی موضوعی فلسفی است که ابعاد زیادی دارد و می تواند معانی زیادی داشته باشد. این دیدگاه این است که یک چیز وجود، حقیقت، خوبی یا زیبایی را مدیون چیز دیگری است و برای درک هر یک از چهار تقسیم بندی سنتی فلسفه: هستی شناسی، معرفت شناسی، اخلاق و زیبایی شناسی مرکزیت دارد. نسبیت گرایی: راهنمای افراد سرگشته، مقدمه ای مختصر برای نسبیت گرایی و چگونگی کاربرد آن در بخش های مختلف حوزه های اساسی و بنیادی فلسفه و در واقع در هر حوزه ای از تحقیقات بشری ارائه می دهد. تیموتی ماستلر مروری بر این موضوع در سراسر رشته فلسفه ارائه می‌کند و آن را به تفصیل در اشکال اولیه آن بررسی می‌کند: نسبی‌گرایی هستی‌شناختی، نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی، نسبی‌گرایی اخلاقی و نسبی‌گرایی زیبایی‌شناختی. این کتاب با خلاصه ای از نقش نسبی گرایی در سه رشته کلیدی دانشگاهی دیگر به پایان می رسد: علم، سیاست و دین.
بررسی مبانی فلسفی تولرنس با رویکردی به تسامح و تساهل
نویسنده:
هادی عظیمی گرکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
واژه Tolerance به معنای بی قیدی و رهاسازی است که متاسفانه معادل تساهل و تسامح تعبیر شده است. هستی شناسی، معرفت شناختی، اومانیسم، مدرنیسم و قرائت های مختلف از دین از مبانی مشروعیت بخشیدن به تساهل و تسامحی است که مورد ادعای پاره ای از متفکران غربی است. با این بیان، اهمیت بحث درباره این موضوع روشن می شود؛ زیرا اولا این واژه هیچ شباهتی به تسامح و تساهل دینی ندارد و ثانیا مبانی آن، یارای مشروعیت بخشیدن به آن را ندارد. با توجه به آنکه پاره یی از متفکران اسلامی در صددند تا نوعی پیوند میان این واژگان برقرار سازند و به آن، صبغه شرعی بدهند بحث، در مورد مبانی این واژه و بیگانه بودن آن از مبانی شرعی و دینی ضروری است. اهمیت بررسی در این مورد، بدان علت است که مکاتب دوران مدرنیسم با مدد سکولاریسم، بر این باورند که اصلی ترین مبانی اومانیسم، تسامح و تساهل است و نتیجه می گیرند که با مبانی تعالیم ادیان آسمانی پیوند خورده است. از دست آوردهای این تحقیق، می توان به اثبات تضاد میان این مبانی و اصول شریعت اشاره نمود و دیگر اینکه اصول اسلامی به هیچ وجه تساهل به معنای پذیرش عقاید، رفتار و فرهنگ غلط و تسامح به معنای مدارا کردن با زورگویان و حق ستیزان را تجویز نمی کند. آموزه های دینی تسامح و تساهل را به صورت مشروط و محدود، مشروع دانسته است. تسامح اسلامی به معنای همزیستی مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان الهی و رأفت اسلامی نسبت به خطا کاران با هدف ایجاد تنبه و ارشاد است. تسامح دینی به معنای چشم پوشی از حقوق شخصی و مسائل فردی است و به هیچ وجه در حقوق اجتماعی و حاکمیت الهی جایگاهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
کثرت روش شناسی پژوهش: افول پوزیتیویسم یا مرگ حقیقت؟
نویسنده:
محمود مهرمحمدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
خطر فرو افتادن طیف گسترده و شناخته شده پژوهش های کیفی به ورطه هولناک انکار حقیقت و هیچ انگاری در لوای عطش آزادسازی فهم، معنا و پژوهش از چنبره، هژمونی و انحصار روش های کمی به خصوص برای جوامع علمی مانند ما که در آستانه شکستن انحصار روش شناختی و توجه به روش شناسی های غیرمتعارف هستند، بسیار جدی است. این خطر مبتنی بر حقیقت وجود ویژگی های «دوگانه» یا تقابل های معنادار و مهمی است که میان روش شناسی های کمی و کیفی وجود دارد. فائق آمدن بر این خطر نیز مستلزم توجه به «سه گانه ها» یا «سه وضعیتی هایی» است که نشان می دهد گریز از «قطعیت» موعود و البته موهوم کمی گرایی نباید به پناه ناگزیر به «نسبیت» و هیچ انگاری در لوای پژوهش کیفی بینجامد، بلکه وضعیت سومی به نام «کثرت» نیز متصور است و باید به عنوان پناهگاه کیفی گرایان به رسمیت شناخته شود. نگارنده تلاش نموده است تا پاره ای از دوگانه هایی که منشا سوء تفاهم های برخی کیفی گرایان شده را مطرح نماید و نیز سه گانه هایی را که موجب خلاصی از این سوء تفاهم ها و رها شدن کیفی گرایی از نسبت های به چسب و ناچسب است، تبیین نماید. نتیجه این که طرفداران رویکردهای کیفی باید ضمن مغتنم شمردن مفهوم کثرت از فرو غلتیدن به دام نسبیت بر حذر باشند و بدین ترتیب به این رویکرد جدید پژوهش، اعتبار و وجاهت بخشند. برای خلاصی از این دام، علاوه بر تبیین نظری حد فاصل میان قطعیت تا نسبیت که همان کثرت است به موضوع التزام به رفتار روشمند توسط پژوهشگران، به ویژه پژوهشگرانی که هنجارشکنانه به سمت رویکردهای غیرمتعارف روی می آورند، تاکید شده است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 46
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­ شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده­اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک‏ها و فلسفه­هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می­شود هم هستی­شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف‏هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی­تواند نقطه تکیه­گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می­شود، به نسبی­گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می­شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
رویکرد علامه طباطبایی به مسئله نسبیت معرفت
نویسنده:
ابراهیم شیر علی نیا، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هویت تحولی، پیوستگی درونی، وابستگی بیرونی و محدودیت‌های روشی، چهار عامل اصلی نسبیت معرفت هستند. از نظر علامه طباطبایی، نسبیت معرفت با حقیقت علم و معرفت (واقع‌نمایی) سازگار نیست و سخن نسبی‌گرایان در تحلیل نهایی به سخن سوفسطائیان و انکار علم کشیده می‌شود. ازآنجاکه علامه بر فلسفه به ­مثابه ابزار گفتگوی عقلی میان همه انسان‌ها تأکید داشته و نقش برجسته‌ای برای حس در فرآیند شناخت قائل هستند، نظریه معرفت ایشان بیشتر در معرض پرسش از نسبیت قرار دارد. در این نوشته، رویکرد علامه طباطبایی درمواجهه با مسئله نسبیت معرفت، مبتنی بر اصول انکارناپذیر بررسی می‌شود. اصول انکارناپذیر، اصولی هستند که انکار آنها مستلزم اثبات­شان است. اصل واقعیت و اصل علم، به­ عنوان اصول انکارناپذیر، مبادی عبور از سفسطه و نسبیت معرفت هستند و اصل تجرد علم و بازگشت علم حصولی به حضوری، جهان علم را با واقعیت پیوند می‌زند و به لحاظ روش‌شناختی، جهان را در جهان می‌شناسانند. این چهار اصل، ارکان مواجهه علامه طباطبایی با مسئلة نسبیت معرفت هستند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 33
علم متعارف و خطرهای آن
نویسنده:
کارل پوپر، غلامرضا نظریان
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 29