جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 15
سوبژکتیویسم دکارت: نقطه عزیمت فلاسفه عصر جدید
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در مقاله حاضر، ابتدا به توضیح مختصر «کوگیتو» دکارت و تاثیر آن در اصالت و قوام بخشی انسان پرداخته می شود. در واقع، دکارت با تاسیس اصل «کوگیتو» و تفسیر آن به عنوان بنیاد تزلزل ناپذیر هستی، یگانه «سوژه» حقیقی را «من» انسانی از آن جهت که فکر می کند، می داند. بر اساس تلقی دکارت، انسان به مثابه ماشینی است که برخورداری از نفس او را از سایر موجودات ممتاز می سازد. این وجه ممیزه، یعنی نفس، که ذات آن اندیشه است، همان است که در کل تفکر عصر جدید به صورت های مختلف مورد تامل قرار گرفته است. به علاوه، همین اصل مشهور دکارت، یعنی «می‌اندیشم، پس هستم» است که «سوبژکتیویسم» را در دل نظام فلسفی خود قرار می‌دهد؛ برای همین، «سوبژکتیویسم» یکی از مباحث اساسی و مهم فلسفه غرب است که در مراحل تکاملی آن، علاوه بر دکارت در عصر جدید، فلاسفه ای چون کانت و هگل آن را از لحاظ معرفت شناسی بررسی کرده اند. بالاخره به اندیشه «خودگرایی» به عنوان حد افراطی «سوبژکتیویسم» پرداخته می شود که البته دکارت از اینکه از سوبژکتیویته او برداشتی خودگرایانه به معنای ایدئالیستی شود، می گریزد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 128
گودل؛ از نسبیت تا ایدئالیسم سازگاری نسبیت آینشتاین با فلسفه کانت در باب مسئله زمان
نویسنده:
علی اکبر احمدی افرمجانی، امیر نعیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
طرح نظریه نسبیت آینشتاین، فیزیک نیوتنی را با دشواری های فراوانی روبرو کرد، چنان که برای اصلاح آن چاره ای نماند جز کنار گذاشتن و یا اصلاح برخی از بنیادی ترین مفاهیم، از جمله زمان و مکان. بسیاری بر این باورند که نسبیت ضربات جبران ناپذیری نیز بر فلسفه کانت وارد آورده است. با این همه، کسانی مانند کورت گودل (Kurt Godel) کوشیده اند نسبیت را به گونه ای بخوانند که نه تنها به تناقض با فلسفه کانت نینجامد، بلکه تاییداتی نیز از برای آن فراهم آورد. مقاله حاضر شرح و بررسی کوشش گودل است برای همسو کردن نسبیت و فلسفه کانت در باب «زمان»، و نیز ملاحظاتی در باب اینکه چگونه طرح مساله «زمان» در نسبیت می تواند به جانبداری از ایدئالیسم بینجامد. در پایان، کوشش گودل برای همسو کردن کانت به کنار گذاشتن تصلب چارچوب های کانتی در فرایند شناخت و پیشنهاد حذف فرض ناشناختنی بودن شی فی نفسه می انجامد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
علم حضوری نفس به بدن و خروج از ایدئالیسم مطلق
نویسنده:
فیلیپ (علی) لنسل، حسین غفاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مبحث علم حضوری، در تفکر فلسفی اسلامی بعد از مواجهه جدی آن با فلسفه غرب در قرن بیستم، اهمیت مضاعفی یافت. دلیل اهمیت آن، رویکرد جدیدی می باشد که در حیطه معرفت شناسی، این نوع از علم در اختیار فیلسوفان اسلامی قرار می دهد. با بهره گیری از این علم، برای فیلسوفان اسلامی، هم امکان اثبات اعتبار فلسفه به معنای مابعدالطبیعه فراهم شده است؛ و هم قادر به دفاع از رویکرد رئالیستی در علم شده اند. یکی از اقسام علم حضوری که تا به حال، کمتر مورد توجه اندیشمندان این رشته قرار گرفته، علم حضوری نفس به بدن است. با این وجود، با توجه به مبانی ملاصدرا در علم النفس، باید این قسم از اقسام علم حضوری را از مسلمات فلسفه صدرایی به حساب آورد. در این مقاله، کوشش شده است تا با استفاده از علم حضوری نفس به بدن، امکان اثبات عالم خارج به لحاظ فلسفی، یعنی خروج از ایدئالیسم مطلق، نشان داده شود. بدین منظور، در ابتدا به توضیح و اثبات علم حضوری نفس به بدن در نزد ملاصدرا پرداخته و سپس اقسام ایدئالیسم نیز اجمالا مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 121 تا 141
وجود لنفسه در فلسفه سارتر
نویسنده:
هدایت علوی تبار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
سارتر با پذیرش مفهوم «روی آورندگی» در فلسفه هوسرل اظهار می دارد که آگاهی عبارت است از آگاهی از چیزی. آگاهی همواره دارای متعلق است و به چیزی اشاره می کند که شناخته شده است. او، به واقعیتی به نام نومن که در پس فنومن ها یا پدیدارها قرار دارد معتقد نیست؛ و از سوی دیگر، پدیدارها را متکی به آگاهی یا فاعل شناسا نیز نمی داند. پدیدارها، خود تکیه گاه خود هستند. بدین ترتیب ما با دو نوع وجود مواجه می شویم: یکی آگاهی و دیگری متعلق های آگاهی یا پدیدارها. سارتر نوع اول را وجود لنفسه و نوع دوم را وجود فی نفسه می نامد. در این مقاله، پس از بررسی رهیافت پدیدارشناسانه سارتر، به ویژگی های وجود لنفسه از جمله عدم بودن و آزاد بودن؛ و همچنین به برخی از ساختارهای این نوع وجود مانند غیرشخصی بودن، غیرجوهری بودن و فقدان و میل، پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 77 تا 95
استاد مطهری و نقد ایدئالیسم
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از قرن هفدهم در فلسفه غرب تحولی بنیادی در پژوهش فلسفی روی داد و بحث درباره نحوه شکل گیری شناخت و میزان اعتبار آن محور مسائل فلسفی شد. این تحول در قلمرو فلسفه اسلامی به علت نبود ارتباط میان دو عالم فلسفه اسلامی و غرب با سه قرن تاخیر بازتاب یافت. استاد مطهری به عنوان استاد مبرز فلسفه اسلامی کوشید تا ابتدا با آرای فیلسوفان جدید و معاصر آشنا شود، سپس به نقد و بررسی آن ها بپردازد. یکی از مسائل مورد توجه استاد مساله شناخت بود که در آن دو دیدگاه اصلی در برابر هم قرار دارند: یکی رئالیسم که وجود مابازای ادراکات حسی را در خارج می پذیرد و شناخت حسی را کاشف از خارج می داند؛ و دیگری ایده آلیسم ذهنی که منکر این امر است. علامه طباطبایی و استاد مطهری در اصول فلسفه و روش رئالیسم با دفاع از مبانی رئالیستی فلسفه اسلامی به نقد ایدئالیسم ذهنی یا اصالت تصور از یک سو و نقد مبانی ماتریالیسم دیالکتیک از سوی دیگر می پردازند. دیدگاه استاد مطهری در این کتاب، که در دهه سی نوشته شده است، با آنچه در درس های شرح مبسوط منظومه در دهه پنجاه القا کرده اند قدری تفاوت دارد. ایشان در کتاب نخست ایدئالیسم به معنای اصالت تصور را از حیث انکار واقعیت هم تراز سفسطه می گیرد و فیلسوفان ایدئالیستی چون بارکلی و شوپنهاور را به لحاظ انکار جهان خارج از ظرف ذهن، در کنار سوفسطائیانی چون پروتاگوراس و گرگیاس نام می برد، در حالی که در کتاب دوم تحلیل عمیق تری از مساله شناخت و اثبات جهان خارج به دست می دهد. در این مقاله می کوشیم با ارائه تحلیلی جامع از دیدگاه استاد مطهری در باب شناخت و نقد ایشان بر ایدئالیسم، به نقد و بررسی آرای ایشان بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 59
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­ شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده­اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک‏ها و فلسفه­هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می­شود هم هستی­شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف‏هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی­تواند نقطه تکیه­گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می­شود، به نسبی­گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می­شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
گفتگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی: صیرورت، دیالکتیک و ایده‌آلیسم
نویسنده:
حمید طالب‌زاده
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
تهران - ایران: هرمس,
چکیده :
در پیشگفتار کتاب «گفتگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی»، اثر تازه دکتر سیدحمید طالب زاده آمده: این نوشته می‌کوشد تا باب تازه‌ای برای گفت‌وگو میان فیلسوفان اسلامی و هگل فیلسوف شهیر عصر جدید بگشاید. گفت‌وگو میان هگل و فیلسوفان اسلامی چه اهمیت و مزیتی دارد؟ 1. هگل فیلسوف مابعدالطبیعه است، وی مابعدالطبیعه را که از زمان افلاطون آغاز شد و تا قرن نوزدهم تداوم یافت به کامل‌ترین صورت آن عرضه داشته است. 2. هگل فیلسوفی است که معاصرت را می‌توان در اندیشه او بازشناخت. فیلسوفی که مدرنیته را به خودآگاهی رسانید. تا جایی که همه تحولات بعدی جامعه مدرن در ارتباط با این خودآگاهی رقم خورده است. 3. بیان فلسفی هگل مدرسی و استدلالی است. وی مابعدالطبیعه را به شیوه فیلسوفان بزرگ غرب همچون ارسطو و کانت عرضه داشته است و از این لحاظ با سهولت بیش‌تری می‌توان با وی گفت‌وگو کرد. 4. هگل فلسفه را صورت نهایی و عقلانی دین می‌داند و فلسفه‌ای را که با دین مقابله کند فلسفه نمی‌خواند. 5. اندیشه هگل از آبشخور عرفان مسیحی سیراب شده است. وی با مایستر اکهارت و یاکوب بومه، عارفان مسیحی آشنایی عمیق داشته و فلسفه را با عرفان یگانه می‌داند. 6. هگل امروز نیز به واسطه تحقیقات ژرف مارتین هیدگر و سپس به واسطه تعلق خاطر جامعه‌شناسان فرانسوی به هگل که بیش از همه از درس‌گفتارهای الکساندر کوژو سرچشمه می‌گیرد، محل توجه فراوان است تا جایی که پژوهندگان اندیشه هگل در آمریکا، کانادا، استرالیا و حتی در حوزه بریتانیا بر یکدیگر سبقت می‌جویند. و این گواه اهمیت فراوان هگل در تفکر فلسفی روزگار حاضر است. بنابراین، گفت‌وگوی فیلسوفان اسلامی با هگل به معنای درست کلمه آزمون معاصرت فلسفه اسلامی و مواجهه با اندیشه غربی است که هگل نماینده تام‌الاختیار آن است. این نوشته درصدد تطبیق میان آراء هگل و فیلسوفان اسلامی نیست. در این نوشته رأی هیچ فیلسوفی بر دیگری تحمیل نمی‌شود. بنای این نوشته تفسیر آراء هگل برحسب آراء فیلسوفان اسلامی نیست. همچنین مقصود از این نوشته نقد آراء فیلسوفان اسلامی در سایه اندیشه هگل نیست. این نوشته‌ای در میان است. می‌کوشد تا به معاصرت بیندیشد و راهی برای تفکر جستجو کند. این راه البته بدون استمداد از اندیشمندان بزرگ میسر نیست. کتاب «گفتگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی؛ صیرورت، دیالکتیک و ایده آلیسم» اثر دکتر سیدحمید طالب‌زاده در 270 صفحه به قیمت 20 هزار تومان به همت انتشارات هرمس منتشر شد.
بررسی دیدگاه راجر تریگ درباب التزام دینی و عقلانیت
نویسنده:
فاطمه سعیدی ، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
التزام دینی و ربط و نسبت آن با عقلانیت از مباحث مهم فلسفۀ دین است. راجر تریگ از اندیشمندان معاصری است که این مسئله را محور توجه خود قرار داده است. در این مقاله ما دیدگاه او در خصوص سرشت التزام و ربط و نسبت آن با باور، معنا، توجیه و عقلانیت را از نظر گذرانده‌ایم. او با تعریف خاصی که از التزام ارائه می‌دهد، آن را مبتنی بر دو مؤلفه می‌داند: یکی باور گزاره‌ای و دیگری تعهد شخصی بدان. از آنجا که تریگ مؤلفه اول التزام را اساسی و بنیادین می‌داند، تمرکز مقاله نیز بر همین مؤلفه است. تریگ بر اساس مؤلفۀ اول، واقع‌گرایی و نقد نسبی‌انگاری را از لوازم حقیقی التزام می‌داند و در همین راستا به نقد ناواقع‌گرایی و نسبی‌انگاری در این حوزه می‌پردازد. او از جمله علل گرایش به نسبی‌انگاری در حوزۀ دین را تلاش ویتگنشتاین متأخر در واکنش به پوزیتیویسم منطقی می‌داند که منجر به جدایی و تمایز دین از علم شد. تریگ ضمن نقد این جریان فلسفی، می‌کوشد تا پیامدهای آن را نیز نشان دهد. او با تأکید بر زبان به عنوان امری که تبلور حقیقت است و ارتباط را امکان‌پذیر می‌کند و نیز تأکید بر سرشت مشترک بشر به مقابله با نسبی‌انگاری مفهومی می‌پردازد و راه را برای عقلانیت التزام می‌گشاید. مقاله در پایان نشان می‌دهد که اگرچه تریگ در نقدهایش به موفقیت‌هایی دست یافته است، به نظر می‌رسد جنبۀ ایجابی بحث او فاقد استحکام و دقت کافی است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 67
همسویی نظریه‌ی کارکرد صحیح با موضع ضدشکاکانه غزالی در تکیه بر خداباوری
نویسنده:
علی‌ فتح طاهری، مسعود سیف، مهدی سلیمانی خورموجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
به نظر می‌رسد اتکایِ غزالی بر خداباوری، جهت خروج از شکاکیت، می‌تواند یکی از طرق محتمل در مواجهه با مسائلی باشد که به‌طور‌سنتی با ماهیت معرفت گره خورده‌اند. ما پس از بازنویسی موضع غزالی، درمجموع، دو گزینه را برای تفسیر موضع وی ارائه خواهیم داد. در همان ابتدای مقاله، گزینه اول رد می‌شود. برای دفاع از گزینه‌ی دوم، به‌طور‌مفصل به واکاوی وضع معرفتی خویش در قبال باور‌های ناظر به جهان خارج خواهیم پرداخت. این واکاوی نشان خواهد داد که برای رهایی از چنبره‌ی شکاکیت، معرفت‌شناسان همیشه ناگزیر بوده‌اند میان سه جفت‌ جریانِ متخاصم «ایدئالیسم، رئالیسم»، «درون‌گرایی، برون‌گرایی» و «وظیفه‌گرایی، اعتمادگرایی»، یکی از دو سوی جریان را بر دیگری ترجیح دهند. همچنین نمایان خواهد شد که چرا نوع خاصی از اعتمادگرایی (نظریه‌ی کارکرد صحیح) در قبال شکاک، از موضع امیدوارکننده‌تری برخوردار است. نکته‌ی تعیین‌کننده‌ی بحث آنجایی است که درمی‌یابیم تنها در زمینه‌ای خداباورانه می‌توان به‌نحو درخوری بر نظریه‌ی کارکرد صحیح تکیه کرد. در پایان نیز ضمن پاسخ به دو انتقاد جدی از سوی وحید و بونجور، نشان خواهیم داد که چرا معتقدیم این نظریه با موضع خداباورانه غزالی همسوست.
صفحات :
از صفحه 53 تا 80
  • تعداد رکورد ها : 15