جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
اعتباریات در فلسفه اخلاق علامه طباطبایی و مقایسه آن با رویکرد ناشناخت گرایی در فرااخلاق
نویسنده:
انشاالله رحمتی، لیلی حیدریان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه اعتباریات علامه با نظریه ناشناخت گرایی در فرااخلاق، از این حیث که هر دو جزء احکام انشایی هستند وجه تشابه دارد، ولی علامه برخلاف ناشناخت گرایان انشایی بودن را به معنی «بی معنی بودن» نمی دانند. در نظریه ناشناخت گرایان، جملات ارزشی عین ظهور عواطف اند نه معلول عقلانی عواطف و نه معناهایی حاکی از عواطف. در حالی که در اعتباریات علامه، ادراکات اعتباری و بیان «خوب» و «بد» تابع دواعی و نیازهای ما هستند، نه عین آنها. از آنجایی که علامه طباطبایی ادراکات و معانی را زاییده عوامل درونی دانسته و دارای ارتباط تولیدی [یعنی منطقی] با ادراکات و علوم حقیقی نمی داند، با عاطفه گرایان تشابه دارد. از نظر عاطفه گرایان احکام ارزشی و اخلاقی نسبی هستند، اصول ثابتی نداشته و اختیار حسن و قبح را به عواطف سرکش و متغیر انسان ها داده اند. ناشناخت گرایان آنچه را که مربوط به طبیعت مادی و تجربی است را ملاک امور اخلاقی می دانند در نتیجه نتوانسته اند از دام نسبی گرایی رهایی یافته و برون شدی از آن داشته باشند. ولیکن علامه با توجه به اعتقاد به وجود فطرت الهی در انسان که ویژگی مشترک همه انسان هاست و به کمال و سعادت آدمی ناظر است به ارزش هایی می رسد که به سبب داشتن مبنایی ثابت، دارای ثبوت و دوام بوده و ریشه در نهاد آدمی دارد بنابراین اعتباریات علامه طباطبایی که ریشه در سنت و فرهنگ غنی اسلام دارد و برگرفته از آموزه های وحیانی که خود دارای اصول محکم منطقی است در دام نسبی گرایی فرو نرفته است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 136
روش شناسی تفسیر المیزان با رویکرد تنزیه معنا و آثار آن در سوره النجم
نویسنده:
الهه عرب زاده، ندا خداشناس فیروزآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان در مورد شیوه تفسیری المیزان بر سه مساله اتفاق نظر دارند: اول این که؛ علامه کاری بزرگ انجام داده است، دوم این که؛ المیزان روشمند است و سوم آن که؛ آرا مختلف تفسیری، روایی، لغوی و فلسفی از ترازوی نقد ایشان گذشته است. اما، کدام روش است که این هر سه را در بردارد؟ این نوشتار سعی در معرفی این روش و پیامدهای مثبت آن را در زمان علامه و پس از آن را دارد. علامه با استفاده از ادله لفظی و معنوی، چند رای تفسیری، روایی، لغوی را نادرست یا باطل اعلام نموده و در مواردی خواننده را به سمت رای صحیح سوق می دهد. این ویژگی سبب شده تا در «تمیز معنا» در مسیر انحرافی وارد نشده و مسیر صعودی معنای آیه مشخص شود. او در بسیاری موارد احتیاط نموده و نظر قطعی را اعلام نمی نماید، بلکه فقط تلاش نموده تا از نزول سطح فهم مخاطب به معانی نادرست جلوگیری نماید. این روش را «تنزیه معنا» نام گذاری نموده و در این نوشتار سعی داریم روش شناسی المیزان را با رویکرد «تنزیه معنا» در «سوره النجم» نشان دهیم. روش تنزیه معنا از دو جنبه قابل بررسی است: یکی تعیین مصادیق و از آن مهم تر فرهنگ «تنزیه معنا» است. از دیگر ویژگیهای روش «تنزیه معنا» جلوگیری از تشتت ذهن، جمع دلالی برخی روایات و آموزش نوعی روش در معناشناسی واژگان یعنی «فقه اللغه» می باشد.
صفحات :
از صفحه 185 تا 204
جایگاه اخلاق و رد نظریه نسبیت از دیدگاه علامه طباطبایی با تکیه بر تفسیر المیزان
نویسنده:
محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت مساله اخلاق و نقش آن در زندگی انسان بر هیچ کس پوشیده نیست و همه اندیشمندانی که درباره انسان و زندگی و سعادت و نیکبختی او پژوهش نموده اند به جایگاه اخلاق در بهبود وضع زندگانی انسان واقف بوده و همواره آدمیان را به پایبندی مسائل آن دعوت کرده اند. علامه طباطبایی نیز در آثار خود به ویژه تفسیر المیزان از این مساله غافل نبوده است در این مقاله دیدگاه ایشان در مورد اخلاق مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه در این نوشتار در مدنظر بوده طرح اطلاق اخلاق و رد نظریه نسبیت اخلاقی بوده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان از نگرش مطلق بودن اخلاق جانبداری نموده و ایراداتی را که طرفداران نسبیت اخلاقی مطرح کرده اند پاسخ داده است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 162
مدیریت خانواده در نظریه های جامعه شناسی در مقایسه با نظریه علامه طباطبائی
نویسنده:
هوشنگ ظهیری، سروش فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
در عصر حاضر نظام خانواده دچار مشکلات و چالش های اساسی گردیده است. اختلافهای خانوادگی، طلاق، فرزندان بی سرپرست و بزهکاری نوجوانان و جوانان، نشان دهنده مشکلات اساسی در خانواده های ماست. بخشی از این مشکلات، نشانگر ضعف در برنامه ریزی، تصمیم گیری و سازمان دهی می باشد که در مدیریت خانواده تجلی می یابد. بنابراین به نظر می رسد خانواده ها برای غلبه بر این مشکلات نیازمند به بازنگری در نوع مدیریت خود برای رویارویی با پیچیدگی های زندگی کنونی، از جمله تربیت فرزندان و برقراری روابط مناسب با همسر می باشند. در بین صاحب نظران اسلامی مرحوم علامه طباطبایی با بهره گیری از اندیشه های اسلامی و تعقل و آزاداندیشی صاحب نظراتی در خصوص مدیریت خانواده می باشد، که می تواند کمک شایانی به حل مشکلات مدیریت خانواده در وضعیت در حال گذار کشورمان بکند. لذا در این مقاله ابتدا گونه های مدیریت خانواده معرفی شده اند. سپس نظریه های مدیریت خانواده در نظریه های جامعه شناسی و دین اسلام مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادامه نظر به اهمیت نظریه علامه طباطبایی در خصوص مدیریت خانواده نظریه ایشان که بر تفکیک نقش ها و تعقل مبتنی است، مبسوط تر ارائه شده است. در پایان نیز ضمن نقد نظریه های مدیریت خانواده، الگوی مدیریت مشارکتی بر اساس آموزه های دینی و علمی برای خانواده اسلامی ایرانی ارائه شده است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 119
اصل توحید محوری و تاثیر آن بر اخلاق فردی و اجتماعی در المیزان
نویسنده:
عباس همامی، حمید رضا یونسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
پژوهش حاضر با تکیه بر تفسیر المیزان به ارائه انواع تعریف از اخلاق و نیز تهذیب نفس در نگاه علامه طباطبائی پرداخته و با تاکید بر اصل توحید محوری در اخلاق، اثبات کرده است که نظام اخلاقی توحید محور مترقی ترین نظام اخلاقی است که با پایبندی بر روش رفع رذائل اخلاقی و نه دفع آن تمامی امور فردی و اجتماعی انسان را در طول یکدیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک که توحید باشد، در نظر گرفته است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 25
چگونگی ارتباط میان بایدهای اخلاقی و است های علمی و فلسفی از دیدگاه اندیشمندان معاصر و علامه طباطبایی
نویسنده:
عبدالمجید طالب تاش
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
در اروپا، پیرامون گونه ارتباط میان علم و دین و به تبع آن چگونگی ارتباط علم با اخلاق و خاستگاه باید و نبایدهای اخلاقی گرایشی به وجود آمد که از هیوم فیلسوف اسکاتلندی آغاز شد. جداانگاری حوزه های علم و اخلاق بسامد داعیه هایی بازنگرانه نسبت به رابطه خداوند با جهان است که گزاره های دینی و اخلاقی را برخاسته از احساسات درونی انسان به شمار می آورد و جداافکنی آن از واقعیات عینی و خارجی را پی گیری می کند. از این نظر گاه عقل در کشف گزاره های اخلاقی ورود ندارد. زیرا منطقی نبوده و مسئول صحیح و غلط نیستند. هر چند این گرایش مورد پذیرش اندکی از اندیشمندان مسلمان نیز واقع شده است، اغلب نزدیک به اتفاق اندیشمندان مسلمان با این تفکر مخالفت ورزیده اند و در نادرستی آن به استدلال پرداخته اند. این گروه بر این باورند که هر چند اخلاق از علم و فلسفه زایش منطقی نمی یابد، اما اصولا ارائه یک گزاره اخلاقی بدون پشتوانه حقیقت عینی امکان پذیر نیست. از نظر اندیشمندان مسلمان میان بایدهای اخلاقی و هست های علمی و فلسفی ارتباط تقدمی و تاخری وجود دارد؛ به این معنا که انسان پس از آگاهی نسبت به حقیقت علمی و نفس الامری به کمک عقل نظری، راه رسیدن به آن حقیقت عینی را در عالم واقع با استمداد از عقل عملی کشف می کند. آن گاه در قالب گزاره های توصیه ای و بایدهای اخلاقی بیان می کند. این گروه در حقیقت تولید ارزش از دانش را نه به معنای تولید منطقی که مبتنی بر دو گزاره یکی علمی و دیگری اخلاقی دانسته اند. از منظر آنها عقل عملی به عنوان یک ابزار پسینی از نیروی عقل نظری به عنوان ابزار پیشینی استمداد می جوید و به توصیه های اخلاقی دست می یابد و در قالب بایدها و نبایدها ارائه می دهد و این همان ارتباطی است که میان علم و فلسفه با اخلاق وجود دارد. چرا که عقل عملی بدون علم و اندیشه نمی تواند حکمی را اعتبار و صادر نماید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 98
مراتب فضیلت و اخلاق از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
علم اخلاق علم شناخت ارزش ها و ایجاد دگرگونی در زندگی انسان است به نحوی که زندگی اش توام با فضیلت باشد. علم اخلاق حد واسط میان علم عقاید و علم احکام است و میان این دو نوع معرفت ارتباط برقرار می کند به نحوی که رفتارهای اجتماعی، ظهور اخلاق و عقاید انسان است و خلقیات هر فرد، ظهور عقاید و آرمان های اوست. علامه طباطبایی اخلاق را دارای مراتب می داند و به سه نوع اخلاق معتقد است یعنی اخلاق عرفی، اخلاق عقلی و اخلاق عرفانی. اخلاق عرفی به عقل اجتماعی متکی است. اخلاق عقلی بر عقل برهانی تکیه دارد و اخلاق عرفانی بر شهود بنا می شود. سیر حیات اخلاقی هر فرد از اخلاق عرفی شروع می شود و می تواند به مرحله اخلاق عقلی و عرفانی ارتقا پیدا کند. این سه مرتبه از اخلاق درجات متفاوت از یک حقیقت واحدند و با یکدیگر قابل جمع اند و نسبت به هم در حکم ظاهر و باطن اند.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
تبیین مبانی وجودشناختی نظریه علامه طباطبایی در تفسیر «نفس الامر» و سنجش نقدهای آن
نویسنده:
جعفر شانظری، احمد صادقی علویجه
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تنوع آرای پیرامون مساله نفس الامر در فلسفه اسلامی، به نوع رویارویی هر فیلسوف با معضلات نظریه مطابقت در تبیین صدق برخی قضایا باز می گردد. همچنین، معنای نفس الامر به دلیل ناکارآمدی و یا ورود برخی پیش فرضهای هستی شناسانه - بویژه بعد از طرح اصالت وجود - تفاسیر گوناگونی را برتافته که یکی از برداشتهای اخیر آن از سوی علامه طباطبایی عرضه شده است. وی با ترسیم مکانیزم عقل در توسع ثبوت و تحقق، تئوری مطابقت در تصدیقات نفس الامری را تایید و تقویت نموده، «نفس الامر» را به ظرف ثبوت مطلق - اعم از وجود، ماهیت و معقولات ثانی - معنا می کند و برخی از برداشتهای پیشین، از جمله: تفسیر نفس الامر به نفس الشیء و عالم امر را به چالش می کشد.در این مقاله، علاوه بر تحلیل کامل ظرایف نظریه علامه، با نگرشی بر تمام کلمات وی، به تبیین مبنای وی در پرداخت این نظریه؛ یعنی اصالت الوجود پرداخته شده و میزان کارآمدی آن در حل مشکلات ظاهری التزام به اصالت الوجود در تبیین صدق قضایای ماهوی و عدمی، موفقیت آمیز گزارش شده است و در ضمن سنجش نقدهای مربوط به مساله، موجبات این نقدها، غفلت از مبانی وجودشناختی علامه در بحث و نوع مواجهه وی با مساله ارزیابی گردیده است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 114
اعتبارگرایی جان رالز و نظریه ادراکات اعتباری
نویسنده:
مهدی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جان رالز، فیلسوف معاصر آمریکایی، عنوان «اعتبارگرایی» را برای دیدگاه خود در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست برگزیده است. اساس دیدگاه او همان نظریه قرارداد اجتماعی است که پیش از وی توسط لاک و کانت مطرح شده است. او این دیدگاه را با شرط انصاف و بی طرفی تکمیل می کند که با جهل نسبت به موقعیت خود (پرده جهل) در وضعیت نخستین مشخص می گردد. دیدگاه رالز در این زمینه با توجه به مخالفت با شهودگرایی و سودگرایی، نوعی نظریه غیر واقع گرا خواهد بود که به جدایی میان علم و اخلاق معتقد است و عینیت گزاره های اخلاقی را به معقول بودن آنها تعریف نموده، صحت آنها را به اعتبار آن ها بر اساس رویه ای بی طرفانه و مناسب معرفی می کند. نظریه ادراکات اعتباری که توسط علامه طباطبایی مطرح شده است، موافقت ها، مخالفت ها و برداشت های مختلفی را در پی داشته، اما به عقیده بسیاری، دیدگاهی بدیع و اثر بخش در فلسفه اسلامی است. مطابق با این نظریه بسیاری از علوم و تصدیقات و از جمله مفاهیم حسن و قبح و عدالت، اعتباری هستند. هدف این مقاله، آن است که ضمن گزارش بعضی از ابعاد این دو نظریه، به تحلیل و مقایسه ای میان آن ها دست زند و بعضی نتایج مشابه و متفاوت آن را در مقوله های غیر واقع گرایی، عینیت، ملاک توجیه و جدایی علم و اخلاق بررسی کند.
صفحات :
از صفحه 87 تا 99
مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و محیی الدین ابن عربی در مساله رویت و مشاهده
نویسنده:
فروغ رحیم پور، سوده یاوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر، شهود به طور عام، و رویت حضرت حق به طور خاص را از دیدگاه علامه محمد حسین طباطبایی و محیی الدین عربی ـ که در حقیقت نماینده دو مکتب فکری حکمت متعالیه و عرفان هستند ـ مقایسه می کند. موضوع های مورد بررسی در این نوشتار، توجه به قلب به عنوان محل دریافت شهود، عوامل افزایش قابلیت دریافت تجلیات توسط قلب، خطا در علم شهودی و معیار تشخیص این خطا و شهود خداوند است.با نگاهی به تعریف این دو متفکر از شهود، به نظر می رسد این تعاریف، در یک راستا و در واقع مکمل یکدیگرند. در طرح مساله شهود نیز شباهت هایی بین آنان وجود دارد، مثلا از دیدگاه هر دو متفکر، قلب، محل دریافت شهود است و عارف می تواند به کمک برخی مراقبات، قابلیت قلب را برای دریافت تجلیات افزایش دهد. از طرفی، آن دو علم شهودی، خطا پذیر است؛ خطایی که به دلیل غیر الهی بودن وحی یا الهام و یا تفسیر و برداشت نادرست از مشاهدات رخ می دهد.اما تفاوت های مهمی نیز در شیوه تفکر ابن عربی و علامه طباطبایی وجود دارد که به نظر می رسد مهمترین آنها تفاوت جایگاه "عقل" نزد آنان است؛ چنانکه علامه برخلاف ابن عربی برای عقل، به عنوان وسیله شناخت، اهمیت ویژه ای قایل است و آن را یکی از معیارهای تشخیص صحت علم شهودی می داند.
صفحات :
از صفحه 65 تا 86