جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 44
عرضه نظر بوعلی سینا درباره نظام احسن بر آیات و روایات
نویسنده:
محمدمهدی مردانی ولندانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام، مجموعه اجزاء بهم پیوسته‌ای است که یک واحد را تشکیل می‌دهد و یک هدف دارد "حسن " و"احسن" عبارت از: هر چیزی که بهت آورد وانسان بسوی آن رغبت کند. از ترکیب این دو عبارت یعنی نظام احسن که مورد معرکه آراء متفکران در طول تاریخ بشریت گردیده است، گروهی منکر چنیین نظری می‌باشند، اما اغلب متفکران الهی بر این باورند که نظام هستی نظامی احسن است از جمله اندیشمندان یونانی با نامیدن عالم به جهانی "زیبا " وتوجیه شرور توسط ارسطو، اعتقاد به نظام احسن دارند. همچنیین مکتب‌های دیگر بویژه مکتب‌های فلسفی مانند مشاء وحکمت متعالیه با الهام از آموزه های دینی نیز بر این باورند. آیات قرآن و روایات بسیاری با استفاده از عباراتی مانند: "غایت صواب"و " احسن صور" و "نهایت استحکام ودرستی که بالاتراز آن تصور نمی‌شود" و " اتقن و احسن “به تبیین مولفه‌های نظام احسن پرداخته اند. مکتب‌های فلسفی با الهام از این آموزه‌ها سعی و تلاش کرده اند تا این نظریه را برهانی کنند و از طریق برهان انّ ولمّ برای اثبات آن دلیل آورند و اشکالات وارده بر آن را دفع نمایند و به آن پاسخ دهند. ما در این پایان نامه نظر و آراء حکیم الهی ابن سینا را مورد بحث و بررسی قرارداده و سپس آن را بر آیات و روایات عرضه کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که نظام احسن در آموزهای دینی اعم از آیات کریمه و روایات معصومین (ع) بیان شده است و ا بن سینا سعی نموده است آن را برهانی کند اگر چه ادله او بعدا مورد نقد قرار گرفته است اما این حکیم بزرگ راه را برای بحث و تحقیق دیگران باز نمود. و نظام احسنی که حکما اسلامی از جمله ابن سینا معتقدند شواهد قرآنی و روایی آن را تأیید می‌کند.
جایگاه عقل و ایمان از منظر ابن سینا و دکارت
نویسنده:
سجاد ساداتی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از عقل و ایمان از دیدگاه دو فیلسوف نامدار، دکارت و ابن سینا مورد بررسی و تدقیق قرار گرفته است و هر کدام از نقطه نظر خود به نظریه پردازی در این باب پرداخته‌اند. در نظر این دو،تلاش جهتبرقرار کردن ارتباط بین عقل و ایمان از مبانی نظام فکری و فلسفی آنها به شمار می رود به طوری که هر دو ضمن اصالت دادن به عقل، مسئل? ایمان را نیز در پرتوی آن اعتبار می بخشند که علت آن را می توان داشتن اعتقادات شخصی خود دانست. دراین مقال ضمن بیان تعامل و ارتباط عقل و ایمان، از نظر این دو عقل در مرتبه پائین تری از ایمان قرار دارد به طوری که بسیاری از گزاره های ایمانی را عقل به آنها دسترسی ندارد.
تحلیل مفهوم معرفت (علم) از دیدگاه ابن سینا با نظر بر معرفت شناسی معاصر (پس از گتیه)
نویسنده:
نرگس کریمی واقف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث تحلیل مفهوم معرفت گزاره ای، یکی از مباحث رایج در علم معرفت شناسی معاصر است. تحلیل معرفت نوعی تحلیل مفهومی است. هدف از تحلیل مفهومی یک مفهوم، به دست دادن شرایطی است که هریک برای اطلاق آن مفهوم لازم باشند و مجموعه آن شرایط برای اطلاق آن مفهوم کافی باشند. تعریف سنتی معرفت عبارت است از باور صادق موجه. امروزه این تعریف با مثال های نقض جدی روبرو است، مثال هایی که هر کدام نشان دهندۀ نافی کافی بودن این شرایط برای معرفت هستند. از طرفی، به عقیدۀ بسیاری از معرفت شناسان معاصر مسلمان، تعریف مفهوم «تصدیق یقینی» از نظر ابن سینا معادل تحلیل سه جزئی معرفت است. در این پایان نامه ابتدا به بررسی مباحث رایج در بحث تحلیل مفهوم معرفت، در معرفت شناسی معاصر پرداخته شده است. هر یک از مؤلفه های این تحلیل سه جزئی به صورت مختصر بررسی و تبیین شده و در مورد لازم بودن هریک از این مؤلفه ها، اقوال مختلفی مطرح شده است. سپس این مسئله تبیین می شود که معادل نزدیک به این تحلیل در ابن سینا،تنها مفهوم تصدیق یقینی است. در بحث از مفهوم تصدیق یقینی، ابن سینا تقریر ویژه ای از شرط توجیه دارد. توجیه در تحلیل او تقریر خاصی از خطاناپذیری است، به گونه ای که تبیین وی از خطاناپذیری در معلومات تصدیقی، موجب ورود معلومات تصوری و مفاهیم حسی در مباحث معرفتی وی است.معرفت، علم، تصدیق، تصور، تصدیق یقینی، برهان، ابن سینا
بررسی و تحلیل آراء فلسفی ابن‌سینا و دکارت در باب اصل علیت
نویسنده:
مریم حسن‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه پیش رو دارید تحقیقی است در ارتباط با مقایسه اصل علیت از دیدگاه ابن سینا و دکارت ومشتمل بر سه بخش است. در این پژوهش حدود پذیرش علیت و روابط آن از دیدگاه ابن سینا و دکارت بررسی می شود ،آنچه به عنوان نتیجه ی تحقیق میتوان ارائه کرد این است که ابن سینا و دکارت، علیت را می پذیرند و مورد قبول آنهاست، منتها دکارت با همان مبانی خودش، اما همسان با اشاعره پیش می رود و بنابراین با طرح مشیت و اراده خدا مقدمات زیر سوال بردن ضرورت، سنخیت و در نتیجه اصل علیت را فراهم می کند. با این تفاوت که دکارت، جداً معتقد به علیت است چرا که در همه چیز شک می کند اما اشاعره تظاهر به اصل علیت می کنند. چرا که نمی توانند آشکارا آن را انکار کنند. بنابراین دکارت نسبت به اشاعره اشعریتی عالمانه تر دارد
بررسی مبانی فلسفی عرفان عملی در اندیشه ابن سینا
نویسنده:
اسماعیل مرادی افوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی از متفکران بزرگ تاریخ، به علّت عمیق بودن و داشتن وجوه و ابعاد مختلفِ شخصیتی، قابل بررسی و تحقیق از جنبه‌های گوناگون هستند. «حکیم بوعلی‌سینا» یکی از این نمونه‌ها است که شخصیت و آثار او، در طول تاریخ، از زوایای گوناگون مورد پژوهش و کندوکاو قرار گرفته است؛ اما یک بُعد ویژه در احوال و آثار ابن‌سینا وجود دارد که کم‌تر به آن توجه شده است و آن، نگاه بوعلی به عرفان است. ابن‌سینا توجه ویژه‌ای به عرفان عملی داشته است و این نکته، برای هر فردِ آشنا به مسایل فلسفی، شگفتی و کُنجکاویِ اولیّه را برمی‌انگیزد. آن‌چه ما در این رساله به آن پرداخته‌ایم؛ در مرحله‌ی اول، دنبال کردن این حس کنجکاوی و پی‌گیریِ خطّ کم‌رنگی که از آن، در کتب و منابع برجامانده و در مرحله‌ی دوم، یافتن مبانی عرفان عملی ابن‌سینا و کشف نقاط اتصال میان فکر فلسفی و نگاه عرفانی او است. در فلسفه‌ی ابن‌سینا مبانی و اصولی وجود دارد که با تعمّق در آن‌ها، نیاز به تزکیه و تهذیب نفس را نهفته می‌بینیم؛ مسایلی هم‌چون حقیقت وجود، عقول، نفس و بدن، عشق، ادراک، سعادت، نبوت و مراتب انسان‌ها، خیال، عقل فعال و... که با بررسی همه جانبه‌ی آن‌ها، ارتباط این موضوعات با عرفان عملی و احتیاج به طیّ طریق و سیر و سلوک مشخص می‌شود.
انسان‌شناسی ابن سینا
نویسنده:
افسانه لاچینانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آثار ابن سینا هیچ مبحث مستقلی تحت عنوان انسان شناسی وجود ندارد اما شناخت زوایای گوناگون وجود انسان، نزد او از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در اکثر آثارش نمود یافته و مباحث فراوان و فصول و بخش‌های مختلفی را به این مسئله اختصاص داده است. در نظام فلسفی او انسان موجودی حادث است که هم نفس مجرد و هم بدن مادی او با افاضه‌ عقل فعال ایجاد می‌شوند. نفس از همان ابتدا از حیث ذات، مجرد و هم افق با عقول مفارق است اما از حیث فعل مادی و نیازمند ابزارهای جسمانیست. رابطه‌ نفس و بدن رابطه ای بی بدیل است: نفس مدبر بدن و فاعل اصلی همه‌ افعال انسان است و بدن، ابزار منحصر به فرد فعل نفس در حیات دنیوی و واسطه‌ فعلیت یافتن قوا و توانمندی‌های آن است. مطابق اکثر آثار ابن سینا، انسان حیات متقدم بر حیات دنیوی ندارد و ازلی نیست اما نفس مجردش، ابدی است و بر خلاف بدن که با مرگ از بین می‌رود نفس فنا نمی‌پذیرد و جاودانه است. ارتباط انسان با موجودات دیگر- اعم از موجودات مافوق، هم عرض و مادون او- نقش مهمی در حیات دنیوی و اخروی او دارد و در سایه همین ارتباط پای واجب‌الوجود به عنوان علت موجده انسان؛ و عقول و افلاک به عنوان واسطه های فیض؛ و زندگی اجتماعی انسان که بیانگر ارتباط انسان با همنوعانش است به مبحث ما باز می‌شود. در این پژوهش سعی بر آن داشته‌ایم تا با بررسی آثار مختلف فلسفی، طبی و عرفانی ابن سینا زوایای مختلف انسان را مورد بررسی قرار دهیم تا به انسان شناسی از منظر او نائل شویم. این بررسی به سه مقطع مختلف حیات پیشین و مقدم بر حیات دنیوی (مطابق برخی از آثار ابن سینا)، حیات دنیوی و حیات اخروی می‌پردازد و تأثیر و تأثر میان انسان با سه دسته از موجودات را بررسی می‌کند: موجودات برتر از انسان یعنی واجب‌الوجود، عقول، افلاک و کواکب؛ موجودات هم عرض انسان یعنی انسان‌های دیگر و موجودات مادون انسان یعنی اجسام و موجودات مادی دنیوی اعم از حیوانات، نباتات و جمادات.
تبیین مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی تربیت اخلاقی آکوئیناس و نقد آن از منظر ابن سینا
نویسنده:
فردین جمور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر به تبیین مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی تربیت اخلاقی آکوئیناس و نقد آن از منظر ابن سینامی پردازد. در این تحقیق سه سوال اساسی مطرح شده است که عبارتند از: 1- بر اساس دیدگاهآکوئیناس، چه اهداف، اصول و روشها یی را برای تربیت اخلاقی می توان استنباط کرد؟ 2- دیدگاه تربیت اخلاقی آکوئیناس بر چه مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی مبتنی است؟ 3- از منظر ابن سینا چه نقدهایی بر مبانی ارزش شناسی، انسان شناسی و دیدگاه تربیت اخلاقیآکوئیناس می توان وارد دانست؟ در پاسخ به سوال اول به این نتیجه رسیدیم که اهداف تربیت اخلاقی از نظر آکوئیناس، پرورش فضایل و از بین بردن رذایل، پرورش تفکر و تعقل اخلاقی، یافتن حقایق اخلاقی و انضباط و تأدیب نفس است. شش اصل اساسی با روش های مربوط مورد نظر آکوئیناس عبارتند از: اصل رعایت قوانین اخلاق الهی با روش های تفکر و تأمل و الهام، اصل محبت با روش های مهر و قهر و احسان، اصل رهایی از وسوسه ها با روش های ذکر، توجه به امور نیک و فراغت از غم های برون، اصل کمال با روش عمل به فرائض دینی، اصل اجتماعی شدن با روش های یادگیری مها رت ها و یادگیری نقش های اجتماعی و اصل اعتدال باروش های میانه روی در سخنگویی و عادت دادن به فضائل اخلاقی. در پاسخ به سوال دوم فضایل چهارگانه از جمله: مصلحت و دوراندیشی، نقش خرد در کنترل امیال انسان، پایداری خرد در برابر احساساتی از قبیل ترس و خشم و حاکم بودن خرد در ارتباطات انسانی و قائل به ارزش های واقع گرا و هچنین فضایلی مانند: ایمان، رجاء و احسان بیان شده است. در پاسخ به سوال سوم نقدهایی مطرح شده است، از جمله: 1- به فضیلت عدالت در وجود انسان توجه سطحی و گذرا دارد. 2- به مراتب متعدد سعادت و شقاوت انسان کمتر توجه کرده است. 3- آکوئیناس فرشتگان را به دو دسته خوب و بد تقسیم کرده است. 4- آکوئیناس منکر دستیابی انسان از راه مکاشفه ذهنی است. 5- معتقد است که انسان به تنهایی نمی تواند؛ فضایلی مانند: ایمان، رجاء و احسان را کسب کند و همچنین وجود فطرت پاک را در انسان رد کرده است.
سعادت و شقاوت از نظر فارابی، ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
حسین جعفرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين پايان‌نامه سعادت و شقاوت از ديدگاه سه فيلسوف مسلمان، فارابي، ابن‌سينا و ملاصدرا بررسي شده است. در فصل دوم مباني سعادت تبيين شده، که به اثبات خدا و مابعد الطبيعه پرداخته شده است. همچنين، انسان موجودي در دو بعد جسماني و روحانياست کهداراي اختيار ومدني بالطبع معرفي شده است. همچنين در مورد سعادت و شقاوت بحث شده است. از دیدگاه فارابی، ابن سینا و ملاصدرا سعادت حقيقي مربوط به بعد روحاني است که رسيدن به غايت الغايات مي‌باشد و ميان آن و خير مطلق و کمال مطلق تساوق برفرار است و شقاوت نرسيدن به غايت الغايات مي‌باشد. همچنين سعادت امري لذت آفرين است، اما لذت آن از نوع لذت محسوس و زودگذر نيست، بلکه از نوع لذت معقول و پايدار است که همانا اتصال به غايت الغايات وقرب الهي مي‌باشد. در فصل چهارم نيز به عوامل و موانع سعادت اشاره شده است که به نقشعقل فعال، نبی و نقش عقل عملي و نظري توجه شده است. و در فصل آخر نيز درجات انسان‌ها در رسيدن به سعادت و گرفتار شدن در شقاوت مورد بررسي قرار گرفته است.
انسان‌شناسی از دیدگاه ابن‌سینا و آکوئیناس
نویسنده:
معصومه علیدوست معززی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیخ الرئیس بو علی سینا و سنت توماس آکوئیناس دو حکیم و فیلسوف بزرگ مشائی بودند. آنها با پیروی از مبانی فلسفی ارسطو که آن را تا حدودی با اندیشه ها و باورهای کلامی خود موافقمی یافتند، در صدد تبیین حقیقت آدمی برآمدند . با بررسی برخی شباهتها در آرای فلسفی این دو فیلسوفو میزانتأثیری که آندو در فلسفه اسلام و غرب داشته اند، مسائلی مطرح می گردد از جمله اینکه آیاآکوئیناس در رابطه با موضوع مورد بحثیعنی،انسان و ابعاد وجودیش،تحت تاثیر اندیشه های ابن سینا بوده است ؟ و بطور کلی این تفاوتها و شباهتها در نحوه پرداختن این دو فیلسوف شرق و غرب به مسئله انسان چگونه قابل تبیین است؟ نگارنده در این نوشتار بر آن بوده است که با توجه به مسائل یاد شده به مطالعه تطبیقی آرای بو علی و آکوئیناس در مورد انسان بپردازد .به نظر می رسد با توجه به اینکه هم ابن سینا و هم آکوئیناس هر دو نه عقل گرای صرف هستند و نه ایمان گرای صرف، رابطه انسان و خدا را در قالب عشق ، عبادت ، سعادت و فیض الهی بیان کرده اند. در ضمن آکوئیناس بر رستاخیز بدن و نیز بر خلود نفس صحه گذاشته و ابن سینا هم معاد روحانی را با برهان پذیرفته و در مورد معاد جسمانی اگرچه از نظر استدلالی قادر به اثباتش نشده اما بر اساس فرموده پیامبر اکرم (ص) آنرا پذیرفته است . در نهایت نگارنده به این نتیجه می رسد که آکوئیناس هم از تأثیرات شگرفی که ابن سینا بر مباحث فلسفی و کلامی غربیان گذاشته است ، مستثنا نبوده و رگه های فکری مشترکی بین این دو فیلسوف در زمینه حقیقت انسان مشاهده می شود، هر چند که در مواردی هم اختلاف نظر بین آنها وجود دارد که به آنها نیز اشاره شده است .
لذت و الم اخروی از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی حامدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث معاد در فلسفه ی اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است. آنچه در تاریخ اندیشه ی اسلامی محل مناقشات جدّی بوده، کیفیت آن و وضعیت نفوس انسانی درآخرت است. حکیمان، متکلمان و عالمان دینی هرکدام از یک زاویه به تبیین مسأله پرداخته اند. ابن سینا با به رسمیت شناختن آیات وحیانی و ارائه ی تفسیری نمادین از قرآن، ابتدا روح آدمی را جوهری باقی و ماندگار دانسته، همه ی قوای نفس انسانی را به جز قوه ی عاقله مضمحل می دانست. طبق این مقدمه، لذت ها و آلام اخروی، مطابق آن قوه، عقلانی خواهد بود. علم و عمل باعث سعادت یا شقاوت و صعود او به رتبه ی لذایذ مجرد از ماده و جسمانیت خواهد شد .اما نفوس ناقصه- در علم و عمل – با توجه به بقای روح، از لذایذ جسمانی برخوردار می شوند. بُله و صِبیان نیز در اندیشه ی سینوی دارای لذت یا المی جسمانی هستند اما سایر نفوس اعم از کاملان در علم و عمل و ناقصان در عمل و کاملان در علم، دارای لذتی عقلانی خواهند بود.سهروردی که اندیشه اش متاثر از حکمت ایرانی است با پی ریزی فلسفه ی نوریه به تفسیری نوین از جسمانیت اخروی دست یافت. او برازخ را پرتو نورالانوار می دانست که نفوس بشری در دنیا و آخرت، آن را همراهی می کنند. وی با تقسیمی جامع از نفوس، بالاترین لذت اخروی را، انغماس در دریای نور الهی می دانست، نفوس متوسط انسانی را در جایگاه مُثُل معلّقه می نشاند به طوری که می توانند با خلق صُوَر معلّق به لذایذ روحانی یا جسمانی نائل آیند. وی خلاء تعلق نفوس ناقصه را با نظریه ی تعلق به اجرام سماوی پر می کند و لذت اخروی را با بدن مثالی تحکیم می بخشد . ملاصدرا که بیش از دیگران دغدغه ی حفظ ظواهر گزاره های دینی داشته، به سبک دیگری به توجیه لذایذ و آلام اخروی پرداخت. او برخلاف ابن سینا، آیات را به مسلخ تأویل نمی بُرد ولی از آن طرف با طرح اصولی متعدد، به روحانی و جسمانی بودن لذت ها و رنج های اخروی استدلال می نمود. او با اثبات تجرد قوه ی خیال به تبیین فلسفی از همه ی لذایذ و آلامی که در قرآن برای انسان درنظر گرفته شده پرداخت. از نظر ا و نفوس قادرند همه ی آنچه را که صاحبان شریعت از ثواب و عذاب وعده داده اند، به طور عینی خلق نمایند. وی اگرچه بالاترین لذت اخروی را روحانی می دانست، اما لذت نفوس متوسطه و ناقصه را جسمانی توجیه می کرد.
  • تعداد رکورد ها : 44