جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
جایگاه عرفان در آرامش و تربیت انسان در هزاره سوم
نویسنده:
فریده حبیب‌الهی خسروشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ویژگی عصر حاضر ، اوج پیشرفت دانش تجربی و رهاورد ناشی از آن یعنی تکنولوژی می باشد که با فراهم کردن آسایش نسبی به قیمت تخریب محیط زیست و اتمام منابع طبیعی و مشغولیت سرسام آور آن ، آرامش انسان را از او گرفته وا و را از تحقق خویش بازداشته است . این پیشرفت که از ثنویت دکارتی جدایی روح از جسم و جزءگرایی حاصل گشته است شیوۀ معرفتی خود را بر اساس نازل ترین سطح آن یعنی اصالت دادن به حواس و دریافت های ناشی از آن قرار داده،امکان اوج گیری آدمی را به حیطۀ عقلانی بخصوص عقل کلی که منجر به شناخت فلسفۀ حیات می گردد مانع می شود و بشریت را دچار سردرگمی می سازد . ویژگی تربیتی عصر حاضر ، اکتفا به عقل جزوی و نفع آنی است که مانع پرورش بعد انسانی فرد گشته ،او را از بالفعل نمودن نیروهای عظیم بالقوۀ خویش باز می دارد و با ایجاد مشغولیت و تنوع مانع تفکر او در داده های خویش می گردد . در چنین وضعیتی انسان پرورش یافته در بعد مادیِ صرف و غریزه به ماشین یا خیس افزاری همچون حیوان شبیه تر است تا انسان متعالی که قرار است از فرشته برتر آید و به قرب الهی راه یابد . جدایی جسم از روح باعث جدایی حسانیت و احساس از تعقل و عقل ناب یعنی دل می شود که در این صورت نه عقل می تواند دل را در کنترل آورد و نه دل می تواند به اوج وجودی خویش که مسیر ارتباط جسم و روح یا دریای شور و شیرین می باشد ، راه یابد . و در این راه نیافتگی این انسان است که از اوج گرفتن بازمانده ، نمی تواند به عالم معنا که عالم حضور و شهود و معرفت و زیبایی است راه یابد . این در حالی است که عرفان که ناشی از تعمق در ادیان است ، از گذشته تا به حال ، همچون یافته های فیزیک جدید به جاندار بودن طبیعت و یکپارچگی عالم اذعان دارد و کل عالم بخصوص انسان را در مسیر کمال وجودی خویش با نیروی عشق در حرکت می داند .عرفان اسلامی که سرچشمۀ زلال معرفت است و توسط اولیاء الهی با تعمق در آیات و روایات حاصل آمده چگونگی این سلوک را می نمایاند .
بررسی و نقد روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جمیز
نویسنده:
مسعود آذربایجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق روان شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، گزارش، تحلیل و نقد شده است و دارای یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه است. در مقدمه علاوه بر کلیات متعارف، تعریف و تاریخچه روان شناسی دین، زندگینامه،‌مبانی فکری و روش شناسی ویلیام جمیز نیز بررسی شده است.فصل اول با عنوان :چیستی دین و دینداری» با اشاره ای به تعاریف دین به طور کلی، دیدگاه ویلیام جیمز در چیستی دین و دینداری در محورهای تعریف دین، حیات دینی ، کثرت گرایی، گوهر دین، درباره خدا، ویژگیهای رهبران دینی و نفی نگاه مادیگرایانه به دین بازکاوی شده است. در ضمن ملاحظاتی در زمینه های نادیده گرفتن جایگاه دین نهادی و اجتماعی در حیات دینی، عدم توجه به مولفه های شناختی در تعریف دین، استوار کردن حیات دینی بر تجارب استثنایی و نامتعارف، کثرت گرایی دینی، تلقی احساسات به عنوان گوهر دین، نابغه و نابهنجار بودن رهبران دینی وارد شده است. فصل دوم با عنوان «خاستگاه دین و منشا دینداری» اشاره ای به مهمترین نظریه های موجود درباره منشأ دین در سه رویکرد کلی جامعه شناسان، روان شناسان و الهیدانان دارد و سپس دیدگاه جمیز درباره منشا دینداری در محورهای روش داوری معنوی، نفی تبیین مادیرگایی و منشأ جسمانی، منشأ در عواطف انسانی و ضمیر نیمه هشیار آمده و تأکید بیش از حد جمیز بر نقش احساسات و عواطف عمدتا مورد نقد قرار گرفته است.فصل سوم با عنوان «در باب ایمان» اشاره ای به ادبیات علمی در این موضوع در اندیشه اسلامی و الهیات مسیحی شده و سپس دیدگاه ویلیام جیمز بر اساس نظریه «اراده معطوف به باور» بیان شده است. او می گوید در تصمیم گیری برای گزینه های زنده، اضطراری و فوری- فوتی که شواهد عقلی آن ناقص است و گزینش عقلی امکان پذیر نیست، اراده به معنای عام تمایل عاطفی انسان وارد عملمی شود. از آنجا که در ایمان چنین شرایطی موجود است اراده معطوف به باور ایمان را محقق می سازد. ملاحظات متعددی در نقد دیدگاه جمیز وارد شده اما به طور اجمالی با توجه به شواهد عدیده اصل دخالت عواطف در باورها و ایمان مورد تأیید قرار گرفته .فصل چهارم با عنوان «تجربه دینی» طولانی ترین فصل این پایان نامه است. در ابتدا به چیستی تجربه دینی و دیدگاه های عمده در تبیین تجزیه دینی اشاره شده و سپس آراء جیمز در سه بخش چیستی،‌انواع و تبیین تجربه دینی آمده است. ملاحظاتی نیز درباره موضوعهای وصف ناپذیری و ناپایداری تجربه دینی، داروهای روان گردان به عنوان عامل تجربه دینی، گستره محدود تجربه دینی از نگاه جیمز و تقدم احساسات در تبیین تجربه دینی با نگاهی به مباحث تجربه دینی در فلسفه و عرفان اسلامی بیان شده است.فصل پنجم با عنوان «آثار دینداری» است. جیمز ثمرات دینداری را به طور کلی تحت عنوان «قداست» جمع بندی می کند و آنها را با ویژگی های زهد، قوت، قلب، خلوص و مهرورزی توصیف می نماید. آثار دینداری از نگاه جیمز در شش بخش آثار معنوی، اخلاقی، شناختی (معرفتی) عاطفی – هیجانی، بهداشت روانی و انسجام شخصیت دسته بندی شده‌اند و ملاحظاتی در نقد مبنای پراگماتیسم، انحصار آثار دینداری در ابعاد فردی و سنخ شناسی روان شناختی جیمز وارد شده و به طور اجمالی از نگاه کارکردگرایی در غایات عملی حمایت کرده ایم. در خاتمه نیز به جمع بندی نتایج جدید و نکات نسبتا بدیع این پژوهش پرداخته ایم.
ترجمه و تحقیق کتاب The Foundations of Mysticism (فصل 5,4) اثر Bernard McGinn
نویسنده:
معصومه کبیری طامه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ عرفان مسیحی بدون شناخت ریشه های آن در یهودیت ، فلسفه دینی یهود وبالاتر از همه در تاریخ مسیحیت اولیه قابل درک نیست . کتاب اقای مک گین بهترین راهنما در این زمینه است.این پایان نامه تحقیق وترجمه دوفصل از کتاب مک گین با نام "ریشه های عرفان" است که توسط شرکت کراس رود ( Crossroad Company) درسال 1999 به چاپ رسیده.همچنین این کتاب اموزه های پدران یونانی (کلمنت اسکندرانی ،اوریگن ،گرگوری نوسایی ، ماکاریوس ،اواگریوس پونتیکوس ،دیونوسیوس و غیره)را از قرن دوم تا ششم میلادی مورد توجه قرار می دهد و دیدگاه های آنهارا در باب عناصر عرفان مسیحی مورد بحث و بررسی قرار می دهد . عناصر عرفانی :کمال مسیحی ،الوهیت ،تامل ومراقبه ،گنوسیس (معرفت باطنی)،لقاء خداوند ، تولد الهی ،تشبه به خداوند،نیایش ایده ال ، خلسه و اتحاد با خداوند.
تطبیق عقل و عشق در حدیقه سنایی و منطق الطیر عطار
نویسنده:
محبوب محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل و عشق همواره دو ابزار اصلی شناخت و معرفت بوده است از این رو گروهی عقل را وسیله شناخت و معرفت میدانند و گروهی عشق را، و بین این دو گروه همیشه تقابل و تعارض بوده استتحقیق این است که علیرغمِ هم‌مکتب بودنِ آن دو عارف (مراد اشراقی بودنِ آنهاست)، سنایی در دوران پختگی (که حدیقه نیز حاصل دوران پختگی اوست)، عقل را که حکمت مشّائی، به‌عنوان بهترین وسیلۀ شناختِ حقایق، مطرح کرده است، زمانی می‌پذیرد که به آن صبغۀ دینی زده باشد.بسیاری از عارفان، از جمله، «عطار» معتقدند: «عقل» حتی عقلِ انبیا و اولیا، برای رسیدن به حقایق و دقایق غیبی کافی و وافی نیست و «عشق» تنها جوهری است که شناخت خدا را برای آدمی میسّر می‌کند. «سنایی»، به‌خصوص، در «حدیقه» نسبت به «عقل»، نظری حکیمانه دارد و بر این باور است که در صورتی که «عقل» و حتی «عشق» منوّر به نور شرع باشند و هر دو از دین نشأت بگیرند، می‌توانند راهنمای آدمی برای شناخت حقایق باشند. عواملی از قبیلِ روشن كردن اين حقیقت كه عارفان، به‌ویژه، «سنایی» و «عطار» چه برداشتي از دو مقولۀ عقل و عشق دارند و به چه دلیلی آن دو را برابر هم قرار می‌دهند و همچنين روشن كردن جايگاه عقل كلّي و اهميّت آن نزد «سنايي» و «عطار»- كه جوهر انسان است و اينكه اهل تصوف خود، از مُحبّان عقل هستند و عدمِ توجه دقيق به اين مسأله باعث می‌شود كه عشق، دشمنِ عقل فرض شود و ... ، از ضرورت‌های اصلی توجه بنده به موضوع این پژوهش بوده است.1. دست‌یابی به تعاریفی مشخص از عقل و عشق.2. شناخت جایگاه عقل و عشق نزد عارفان.3. عقل و عشق و جایگاه آن دو از از دیدگاه سنایی.4. عقل و عشق و جایگاه آن دو از دیدگاه عطار.5. شناخت عقاید و افکار سنایی و عطار در خصوص عقل و عشق.6. ایجاد تحول در نگرش مردم نسبت به عقل و عشق از نظر عارفان.
دعا و کارکرد آن
نویسنده:
محمدیوسف عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعا سلاح مومن بوده، و به‌معنای استمداد از خداوند است. انسان از طریق دعا عبودیت خود را به معبود نشان می‌دهد. دعا در بعد جسمانی، کارکردهای پیش‌گیرانه و درمانی مثل دفع بلایا و شفای امراض دارد. در بعد روحی و عاطفی، علاوه بر حل مشکلات علمی و تقویت حافظه، همّ و غم را از انسان دور می‌کند، و در برآورده شدن حاجات و نجات از سکرات موت نیز نقش به‌سزائی دارد. امنیت از شر شیطان و حاکم جور، جلوگیری از طغیان نفس و شکیبایی در راه خدا از دیگر آثاری است که در دعا می‌توان یافت. کارکردهای معنوی دعا عبارت است از معرفت و قرب الهی، قبولی توبه، رفع فشار قبر و رحمت الهی. همچنین دعا باعث می‌شود که اخلاق خوب، امید، آرامش، نورانیت دل، یقین، تزکیه، روحانیت و توکل در انسان رشد کند. دعا تجارت سودمندی است که رضایت الهی، آزادی، ولایت‌پذیری و رهایی از فقر را برای انسان به ارمغان می‌آورد. از کارکردهای اجتماعی دعا در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌توان به شکست کفار، تقویت روح حق‌طلبی و مصالح عمومی، رفع ظلم، ایجاد امنیت در جامعه، نزول برکات آسمانی، بی‌نیازی نیازمندان و تزکیه جامعه از رذایل اخلاقی اشاره کرد، که نمونه‌های فراوانی از آن در طول تاریخ محقق شده است. دعا آداب و شرایطی هم دارد. برای انجام دعا شخص باید وقت مناسبی را انتخاب نماید و با معرفت خدا، نیت خالص و حضور قلب، دعا را با نام خدا و صلوات بر پیامبر اعظم( شروع نماید. پس از آن باید با تضرع و اقرار به گناه، معصومین(ع) را واسطه قرار دهد. ایمان، عمل صالح، اجتناب از غذای حرام، ادای امانت و اصرار بر دعا نیز در استجابت دعا موثر است. اموری نیز وجود دارد که مانع از استجابت دعا است؛ ارتکاب گناه، نفاق، تأخیر نماز، فحش، عقوق والدین، خبث باطن و کتمان حق از آن جمله است. این پایان نامه مشتمل بر یک مقدمه و کلیات و بر پنج فصل است. در مقدمه تعریف دعا از نظر لغت و اصطلاح و در کلیات جایگاه دعا در معارف دینی بیان گردیده است. در فصل اول: اهداف دعا بیان شده. در فصل دوم: کارکرد و فوائد دعا بیان شده و در فصل سوم به ذکر پاره ای از دعاهای انبیاء و اولیاء در قرآن و کارکرد آن پرداخته شده است. در فصل چهارم آداب دعا و شرایط استجابت دعا و رفع موانع بیان شده و در فصل پنجم دعا از دیدگاه عرفان، عقل و تجربه بیان شده است و در پایان فهرست منابع و مآخذ آمده.
جستاری بر هنر در قرآن
نویسنده:
اکرم ناظمی سنجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن شاخص‌ترین ویژگی‌های والای انسانی و جنبه های هنری خلقت از سوی خداوند سبحان را، معرّفی نموده است، نوشته حاضر، از یک سو به مضامین قرآنی که در اشاعه و گسترش آموزه‌های وحی کوشیده اند می پردازد ، که حاصل آن حکمت و عرفان دراسلام و کشف و شهود و زیبایی‌شناسی صفات الهی ، عالم خیال و مکاشفاتعالم وحی بر انسانهای اهل مکاشفه می باشد. از سویی دیگر، پرداختن به قصّه‌پردازی و داستان‌گویی قرآن ، که یکی از روش های جذب مخاطب و تأثیرگذاری مطلوب ، برای پیام رسانی سازنده تر و تأثیر تربیتی موثّرتر است، را درنظر دارد. داستان‎های قرآن کریم، پرداختن به شیوه ی هنری براساس، رخدادها، شخصیّت‎ها و حالات خاص و مورد نظر است، که با داستان‎های ساخته فکر بشر به نام داستان‎های تاریخی، کاملاً متمایز است، چرا که این داستان هااز برخی از عناصر ساخته و پرداخته ذهن اقتباس کرده واین امر در راستای اهداف هنری نویسنده، از جمله تشویق و سفارش صورت می‎گیرد تا شاید به صورت تصنّعی بتوان آن را نمایشی کرد.ولی آنچه مهم به نظر می رسد، این است که، ذات قصّه‌های قرآنی خود، هنر درام و محتوایدرونی و الهی دارد و نیاز به برداشت و اقتباس بشری نیست.هنر به سهم خود در تقویت و گسترش جایگاه قرآن کوشید. کم نیستند قرآن‌های نفیسی که اکنون ، صرفاً از لحاظ جنبه‌هایساختار هنری مورد توجه محافل هنری جهان قرار دارند و در موزه‌ها و مجموعه‌های هنری سراسر جهان نگهداری می‌شوند و در واقع هنر قرآنی دارای ماهیتی دینی و معنوی استکه در عرصه‌های خوشنویسی، هنرهای تزئینی و تصویری، خط و تذهیب نیز جلوه‌گر است و صوت موسیقی دلنشین و تصاویر خطاطی آن بین همه افرادبا هر زبان و مکانی ارتباط برقرار می کند و در واقع، وجود صاحب اثر هنری، پروردگار متعال، در بین مسلمان، متجلَی می گردد.
اخلاص در اخلاق و عرفان
نویسنده:
سیدعلی سادات اخوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاص به معنای آزاد شدن و رهائی یافتن از عبودیت غیر خدا و پاک و خالص گردانیدن نیّت و عمل بلکه تمام وجود خود برای رسیدن به مقام قرب و فناء خداست. با در نظر گرفتن موضوع علم اخلاق که نفس و قوای آن است و هدف اخلاق که رسیدن به فضایل اخلاقی و تثبیت آن در نفس می باشد؛‌ اخلاص در اخلاق به معنای خالص کردن این فضایل برای خداست. اخلاق مجموعه ای از کیفیات نفسانی است که باعث صدور افعال به آسانی و بدون نیاز به تفکر و تأمل می‌شود و این کیفیات نفسانی، رابطه عمیقی با سه عنصر علم و معرفت، نیّت و عمل دارد. در اخلاق اسلامی؛ یک کیف نفسانی، زمانی فضیلت محسوب می‌شود که عناصر یاد شده صبغه الهی به خود گرفته و خالص برای او باشد. موضوع عرفان، شناخت خداوند سبحانه و تعالی و اسماء و صفات اوست و هدف آن رسیدن به توحید است. بنابراین، اخلاص در عرفان؛ با توجه به رابطه اخلاص با موضوع و هدف عرفان مطرح می‌شود. سالک اِلی الله مسیر خود را از تزکیه نفس و تطهیر باطن از رذایل اخلاقی و تخلّق یافتن به فضایل اخلاقی شروع می کند و با سیر در عوالم وجود خود که عالم اصغر است به شناخت عالم اَکبر و معرفت حق تعالی نائل می گردد. و با این معرفت مراتب اخلاص را تا رسیدن به بالاترین درجات آن که مقامات مخلَصین (به فتح لام) است طی می کند.
ابعاد عرفانی آموزه اعتقاد به امام زمان (عج) در شیعه امامیه و اسماعیلیه
نویسنده:
سارا شاه مقصود
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مذهب اسماعیلیه و امامیه در شش امام نخست مشترکند اما در جانشینی امام صادق اختلاف دارند. امامیه (دوازده امامی) قائل به امامت موسی کاظم است اما اسماعیلیه (هفت امامی) با قائل بودن به امامت اسماعیل بن جعفر صادق و یا فرزند او محمد بن اسماعیل مسائل تازه ای را در باب امامت و نبوت و ادوار شریعت به میان آوردند. هر آینه، عقید? محوری در اندیش? امامیه، عقید? امامت بود که در زمان امام جعفر صادق(ع) پرورانده و پرداخته شد. این عقیده، که بعداً شیعیان اثنی عشری و اسماعیلی، در اساس، آن را در کانون اصول عقاید خود حفظ کردند، مبتنی بر اعتقاد به نیاز و احتیاج همیشگی بشر به یک رهبر یا امام متهدی باللهِ بری از گناه و خطا، یعنی معصوم، بود که بعد از حضرت محمد(ص) به عنوان معلم صادق و موید مِن عندالله هدایت مسلمانان را در هم? امور دینی و معنوی آنها بر عهده گیرد.هر دو فرقه معتقدند که جهان هیچگاه نمی تواند خالی از وجود امام و حجت خدا باشد و گرنه اهل زمین نابود می شوند. به اعتقاد امامیه، امام دوازدهم مهدی(عج) هر چند در قید حیات است ولی در پرده غیبت به سر می برد اما در مذهب اسماعیلی امام، از نسلی به نسل دیگر، به وجود خویش در روی زمین ادامه می دهد.ما در این رساله که به شیوه کتابخانه ای با مراجعه حضوری و استفاده از کتابخانه دیجیتال در اینترنت گردآوری شده، سعی کرده ایم، آموزه مهدویت را با رویکرد عرفانی در دو فرقه امامیه و اسماعیلیه مورد بحث قرار دهیم و گفته های عارفان نکته آموز را تبیین کنیم، خصوصاً آن که در هر یک از مسائل مطرح شده، در کنار داده های عرفانی به بعضی از آموزه های دینی و روایات مربوطه اشاره شده است. فصل اول را به کلیاتی از مبحث قرار دادیم و در فصل دوم به مقدماتی راجع به عرفان و ضرورت کاوش در مهدویت از بعد عرفان پرداختیم و در فصل سوم موضوع انسان کامل را که در زمان ما همان مهدی موعود می باشد را بررسی کردیم و در ادامه سیمای حضرت را از دیدگاه عرفان و همچنین سرّ عرفانی معرفت و عصمت و علم امام زمان را مطرح کردیم و در آخر هم اسرار غیبت و انتظار و دعا را بیان کردیم و در فصل چهارم دیدگاه فرقه های مختلف اسماعیلیه را راجع به امام زمان بیان کردیم و همچنین به معرفت و عصمت و علم امام پرداختیم و در ادامه نظر اسماعیلیه را در باب ظهور امام زمان و وظایف پیروان در برابر امام را مطرح کردیم.و در فصل پنجم نتیجه گیری و همچنین بیش از صد منبع را که در این پایان نامه استفاده شده بود آوردیم.
بررسی عشق در آثار عین القضات همدانی
نویسنده:
سیدقاسم محمدی هریکندیی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در عرفان والاترین صفت خدا عشق است. عشق عظیم‌ترین و ماورائی‌ترین نیرو در همه‌ی کائنات است و صفات الهی از مجرای عشق ظهور می یابند. درنظر عاشق، هر چیز نشانی از معشوق دارد که درگفتار عاشق با آن چیز، تجلّی می کند و نمودار می شود. عشق از منظر ارباب معرفت، مهم ترین رکن وپایه ی طریقت و مبنای وصول به بارگاه حقیقت باری تعالی است. برای وصول به مقام قرب و شهود جمال حضرت دوست، عقل پای بند است؛ ولی عشق؛ حلقه ی اتّصال عاشق و معشوق بوده و تنها توشه ی عاشق در سفرِ شهود و دیدار با معشوق به شمار می آید. عاشقِ حق، سنگلاخ طلب را با پای خسته می پیماید و سرانجام در بیابان حیرت، در حسرت یافتن قطره ای از چشمه ازلی حق، به تمام، محو و فنا می گردد: که وصال یار هم اینست.عین القضات همدانی، عارف قرن ششم، در میان ارباب معرفت، ویژگی های خاص دارد. از نگاه او این عشق است که انسان را به خدا می رساند و برای رسیدن به چنین مقامی، باید مجنون بود تا به جانب لیلی نظری افکند. طبق دیدگاه وی، عشق که جز به راز، نمی توان از آن سخن گفت، بر سه نوع است: عشق کبیر، صغیر ومیانه. عشق مجازی نیز در نظام فکری او –همچون بسیاری دیگر از عرفا – اهمیّت خاصّی دارد. عین القضات همدانی چون دیگر عُرفا، علاوه بر بیان عشق خدا به انسان و انسان به خدا، از عشق دیگری نیز پرده بر می دارد. امّا آن را به رمز گفته و نتیجه ی آن را به خواننده و اهل دل، واگذار کرده است. بعضی آن را «عشق حق به خود» تفسیر کرده اند. چرا که خود نیز فرموده، محبّت خدا با مصطفی از برای مصطفی نبود، بلکه این محبّت از بهرِ خود است.بدین ترتیب، نتیجه ی کلی به دست آمده، از این تحقیق نشان می دهد که عشق مورد نظر عین القضات، عشقی است که منجر به کمال اتّحاد و یگانگی می شود. روح انسان بعد از سپری شدن دوره هایی، به اصل خود برگشت می کند و به خدا وصل می شود و خودِ خدا می شود؛ زیرا روح انسان، از روح خداست.
ذکر در تصوف
عنوان :
نویسنده:
نجمه جهان‌شاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مشایخ صوفیه از عوامل مختلفی جهت تربیت سالکین الی الله و تعالی و کمال روحی و معنوی ایشان سود جسته‌اند. اگر غایت سیر و سلوک عرفانی وصول به حقیقت مطلق هستی و تخلّق به صفات و اسماء الهی باشد، از جمله مهم‌ترین ابزارهایی که می‌تواند سالک را از تخدیر طبیعت و تعلّقات مادی و نفسانی برهاند و او را در سیری صعودی به سوی عوالم ملکوتی و قدسی عروج دهد و به اوصاف ربّانی متّصف سازد، ذکر است. اشتغال زبانی و ذهنی و قلبی با نام و یاد محبوب ازلی سبب خواهد شد تا رفته رفته مظاهر هستی در نظر سالک رنگ باخته، خاطر آدمی از عالم کثرت منقطع گردد و در مراتب نهایی دیگر نشانی از ذکر و ذاکر در میان نبوده همه چیز مذکور و معشوق گردد.گرچه ذکر در تصوف از همان دوره‌های آغازین نیایشی ویژه تلقی شده که شروط و لوازم تحقّق و صحّت دیگر عبادات در آن دخیل نبوده انجام آن به زمان و مکان خاصی محدود نیست اما صوفیه به منظور دستیابی به نتایج کامل‌تر برای آن شرایط و آداب و رسومی وضع کردند و حتی تلقین ذکر را در زمره ارکان آیین تشرّف نوسالکان قلمداد نمودند.در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا ابتدا تصویری روشن از جایگاه ذکر و مسائل مختلف وابسته به آن همچون: آداب ذکر، انواع ذکر، مراتب ذکر، نتایج و آثار ذکر و نمونه-هایی از مهم‌ترین اذکار، از دیدگاه کتاب و سنت ارائه شود، سپس همین مطالب و موضوعات در آثار صوفیه واکاوی و بررسی گردد و در نهایت میزان هم‌گرایی و واگرایی دیدگاه‌های شریعتی و طریقتی در خصوص ذکر تبیین شود.
  • تعداد رکورد ها : 1265