جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
هنر و علوم انسانی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
تعداد رکورد ها : 242
عنوان :
خدا در اندیشه افلاطون و ارسطو
نویسنده:
صفیه رکوفیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
افلاطون
,
برهان
,
شناخت
,
خدا (اسماء ذات الهی)
,
ارسطو
,
سوفسطاییان
,
شناخت
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
مکتبهای فلسفی غرب
,
مکتبهای فلسفی غرب
,
هنر و علوم انسانی
,
مکتبهای فلسفی غرب
,
مکتبهای فلسفی غرب
,
مکتبهای فلسفی غرب
چکیده :
در حالی که جامعه یونان باستان گریبانگیر عقایدی خرافی در باب حقیقت عالم و خدایان اسطورهای و انسانوار بوده، از قرن پنجم قبل از میلاد مسیح و با ظهور اندیشمندانی که در ابتدا تلاششان تبیین امور و تغییرات عالم پیرامون بوده، دچار تحول تدریجی شد و سیر تفکر بشری به سوی رسیدن به یک اصل و منبع واحد برای هستی موجودات به پیش رفت، تا حدودی که نظرگاه بشر از امور مادی فراتر رفت و تحلیلها از حقیقت از یک عنصر مادی و یا شبه آن به اموری ماورائی و ثابت در فلسفه افلاطون ارتقاء یافت.افلاطون با طرح نظریه مُثُل و قرار دادن مثال خیر در رأس همه امور مادی و مجرد و آوردن توصیفاتی متعالی برای آن شایستهترین موجود برای خدا بودن را به تشبیه و توصیف در آثارش به خصوص به خصوص جمهور ترسیم نمود. اما نام خدا را مستقیم و بدون شائبه بر آن نگذاشت و هر چند جنبهای از فعلی خدا در عالم را تحت عنوان دمیوژد در تیمائوس معرفی مینماید، اما با این حال تحت تاثیر افعال جامعه یا به اقتضای فهم خوانندگان آن روز آثارش باز هم از خدایان سخن رانده و چهره افلاطون الهی در نظر متألهان را تا حدودی خدشهدار نمود.اما ارسطو با فاصله گرفتن از تعابیر عرفانی و گاه شاعرانه به تبیین منطقی نظام عالم پرداخته و خدا را محرک نخستین و علت حرکت فلک اعظم دانسته و برای نخستین بار اصل و مبدأ فلسفی عالم را خدا معرفی کرد! اما چون دغدغه اصلی او الهیات نبود از پرداختن به چگونگی ذات و صفات و افعال او کوتاهی نمود و انتقادات بسیاری را متوجه خود نمود، از این جهت که خدا در آثار او عالم به اشیاء و خالق و یا مدبر و هادی معبود نمیباشد با خدای ادیان ابراهیمی متفاوت است. همانگونه که مثال خیر افلاطون نیز با وصف خالقیت و ربوبیت و معبودیت نیامده است، اما به هر حال واضح است که خدای فلسفه افلاطون و ارسطو با خدایان انسانوار اسطورهها فاصله بسیار دارد و میتوان تبیینهایی بسیار نزدیک به خدای فلسفه اسلامی را از عبارات آنان برداشت نمود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی نظریه ضعف اخلاقی از دیدگاه ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمد حسین خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سعادت
,
جهل
,
درستکاری
,
اراده
,
رفتار اخلاقی
,
ارسطو
,
معارف اسلامی
,
عدالت(فقه)
,
اعتدال
,
عدالت
,
نصیرالدین طوسی، محمدبن محمد
,
اراده
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
خواجه نصیرالدین طوسی
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث فلسفه اخلاق که از زمان سقراط وافلاطون و ارسطو تاکنون به صورت یک چالش مهم مطرح بوده چرایی عدم پایبندی افراد به احکام و اصول اخلاقی مورد قبول خود است که از آن به عنوان ضعف اخلاقی یاد می شود.سابقه موضوع ضعف اخلاقی به فلسفه یونان و نظریه معروف سقراط برمیگردد که معرفترا عین فضیلت می دانست. به تعبیر دیگرسقراط معتقد بود که علت عدم پایبندی افراد به اصول اخلاقی، جهل ونداشتن معرفت حقیقی است. اولین و جدی ترین منتقد این نظریه ارسطو بوده و پس از اونیز نظریاتی در رد یا قبول آن مطرح شده است. نکته حائز اهمیت در ضرورت این تحقیق آنست که هیچ کدام از فلاسفه اخلاق به طور مجزا به بررسی موضوع ضعف اخلاقی نپرداختهاند وصرفا برخی از آنان در تبیین رابطه بین فاعل و فعل اخلاقی و نیز بیان دلایل تحقق یا عدم تحقق فعل اخلاقی نکاتی را مطرح نمودهاند. عدم تالیف کتاب خاصی دراین زمینه نیز نشان از مغفول ماندن پدیده ضعف اخلاقی از نظر صاحبنظران و نویسندگان این عرصه است. شایان ذکر است از بین معاصرین، مورتی مور در این زمینه مباحثی دارد و دیوید مک ناتن نیزفصل هشتم کتاب بصیرت اخلاقی را به موضوع ضعف اخلاقی اختصاص داده است.لذا با عنایت به این نکته که پدیده ضعف اخلاقی به طور مجزا در متون اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است پرداختن به این مسئله مهم، مفید و ضروری بهنظر می رسد.اگر چه به موضوع ضعف اخلاقی به طور خاص ودر قالب کتاب یا نوشته مستقلی پرداخته نشده است اما با مرور اجمالی متون اخلاقی می توان دریافت که این موضوعهمواره به عنوان یک مسئله مهم، مد نظر علمای اخلاق بوده است و در مکاتب مختلف به صورت جسته وگریخته به این پرسش اساسی پاسخ هایی داده شده است که"چرا یک فرد با وجود علم و پذیرش یک اصل اخلاقی گاهی به آن پایبند نیست و چه بسا خلاف دانسته خود عمل میکند؟" همانطور که ذکر شد سقراط به عنوان بنیانگذار فلسفه اخلاق، جهل و عدم معرفت و شناخت عمیق را عاملعدم پایبندی فرد به اصول اخلاقی خود میداند و موضوعی به نام ضعف اخلاقی را منتفی میداند.افلاطون نیز دراین زمینه نظر استاد خود را تایید میکند.این درحالیست که ارسطو دیدگاه متفاوتی دارد و معتقد است معرفت به تنهایی فضیلت محسوب نمیشود و برای کسب فضیلت،تمرین و تقویت اراده و مهارت مقابله با وسوسه ها و شهوات نیز ضروری است و لذا دلیل عدم پایبندی افراد به اصول اخلاقی را بروز حالتی با عنوان آکراسیا یا ضعف اخلاقی می داند که در این حالت غلبه امیال وشهوات در کنار مراتبی از جهل(غفلت) و عدم آگاهی کامل دخیل هستند. البته در نظرات سقراط وافلاطون نیز در کنار علم و جهل به مفاهیمی همچون شهوت ، اراده، خویشتنداری، تمرین و تربیت اخلاقی اشاره شده است لکن تفاوت در این است که از دیدگاه سقراط وافلاطون و سایر برونگرایان،ریشه تمام عوامل منجر به تحقق رذایل اخلاقی در انسان جهل است ونه امیال وگرایشها ولذا تصور حالتی با عنوان آکراسیا وضعف اخلاقی با وجود معرفت کامل امکان پذیر نیست.برخی از فلاسفه دوره مسیحیت و نیز فلاسفه اسلامی و فلاسفه غرب و معاصر نیز پاسخ هایی به این پرسش اساسی داده اند.از جمله خواجه نصیر طوسی که در تداوم سیاق فلسفی ارسطو و البته با رویکرد دینی به بررسی عوامل ضعف نفس و بیماری های مربوط به آن پرداخته است ولی اشاره مستقیمی به موضوع آکراسیا یا ضعف اخلاقی که مد نظر ارسطو بوده نداشته است.بطور خلاصه در این پایان نامه بر آنیم تا ضمن توصیف این پدیده و بیان تاریخچهای از آن، به بررسی نظریه ضعف اخلاقی از دیدگاه ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی بپردازیم. روش تحقیق توصیفی، منبعمحور و متمرکز بر دو فیلسوف ارسطو و خواجهنصیر است. این روشترکیبی از تحقیق تاریخی و تحلیلی خواهد بود. بر این مبنا بعد از ارائه تعریف روشنی از ضعف اخلاقی به تجزیه وتحلیل این مفهوممیپردازیم و نظرات برخی از فلاسفه را نیز بررسی خواهیم کرد.سوءالات اساسی ما در این تحقیق عبارتند از: ارتباط علم به احکام اخلاقی و عمل اخلاقی کدامست؟ آیا علم اخلاق لزوماً عمل اخلاقی را به همراه دارد؟موانع تحقق فعل اخلاقی چیست؟ ضعف اراده چیست وچه ارتباطی با ضعف اخلاقی دارد؟ وسوسه چیست وچه ارتباطی با ضعف اخلاقی دارد؟ مراتب علم وجهل از نظر ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی چیست؟ بی اعتدالی و ضعف اخلاقی چیست؟و در نهایت ضعف اخلاقی و عوامل آن از دیدگاه ارسطو وخواجه نصیرکدامست؟ فرضیه های ما در این پایان نامه عبارتند از:1- علم انسان پشتوانه عمل او میباشد و لذا کسانی که آگاهترند، در عمل نیز اخلاقیترند. لذا حالت ضعف اخلاقی در افراد عالم (عاقل) کمتر دیده می شود.2-گرایشها وامیال وشهوات و وسوسه ها در عدم تحقق فعل اخلاقی تاثیر دارد.لذا حالت ضعف اخلاقی در افراد خویشتندار(معتدل) کمتر بروز می کند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی نظریه عدالت ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
زرافشان عرب مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
عقل عملی
,
فلسفه سیاسی
,
ارسطو
,
عدالت(فقه)
,
عدالت
,
نصیرالدین طوسی، محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
خواجه نصیرالدین طوسی
چکیده :
اخلاق ارسطويي، اخلاقي غايت گرايانه است؛ يعني ارسطو معتقد است در هر کاري که انجام ميدهيم، هدف و غايتي است و غايت زندگي رسيدن به سعادت است. زندگي سعادتمندانه از نظر ارسطو يعني زندگي مطابق با فضيلت و فضايل از نظر او به دو دسته فضايل اخلاقي و فضايل عقلاني تقسيم ميشوند. فضايل عقلاني از طريق آموزش به دست ميآيند و فضايل اخلاقي نتيجه عادت هستند. از جمله فضايل اخلاقي، عدالت است.ارسطو عدالت را به دو معناي عام و خاص به کار ميبرد. عدالت عام، همان پيروي از قانون است. عدالت در معناي خاص، حدوسط افراط و تفريط است. عدالت خاص شاخه هايي دارد که عبارتند از: عدالت توزيعي، عدالت تصحيحي، عدالت بازرگاني.در ادامه نسبت عدل و انصاف بررسي ميشود و به شرايط عمل عادلانه هم اشاره خواهيم کرد. عدالت در فلسفه سياسي ارسطو کاربرد زيادي دارد که به آن اشاره مي کنيم. همچنين به کاربرد عقل عملي در مسأله عدالت خواهيم پرداخت.اخلاق خواجه نصيرالدين هم اخلاقي غايت گرايانه است؛ يعني او معتقد است هر کاري به دنبال هدف و غايتي است و غايت زندگي رسيدن به سعادت است. از نظر خواجه، سعادت مراتبي دارد و مرتبه نهايي آن زماني است که افعال انسان الهي محض شوند. براي رسيدن به اين مرحله بايد به فضايل متصف شد. عدالت از جمله اين فضايل است. خواجه عدالت را به دو معناي عام و خاص به کار ميبرد. عدالت در معناي عام يعني تعادل قواي نفساني و پيروي کردن آن ها از قوه عقل تا از تعادل آن ها، فضيلت عدالت ايجاد شود. در عدالت خاص، ابتدا از کاربرد عدالت در رابطه انسان با خدا صحبت ميشود و در ادامه عدالت در رابطه انسان ها با يکديگر بيان خواهد شد. عدالت از نکات کليدي انديشه سياسي خواجه نصير است که به آن اشاره خواهيم کرد. در ادامه شرايط عمل عادلانه هم مطرح خواهد شد و در پايان برتري تفضل نسبت به عدل را شرح خواهيم داد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ماهنگی فضیلت و طبیعت از دیدگاه ارسطو و رواقیان
نویسنده:
الهام صفائی حائری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
فضیلت اخلاقی (فضایل اخلاقی)
,
ارسطو
,
رواقیان
,
فلسفه مشاء
,
فلسفه اخلاق (عام)
,
طبیعت
,
هنر و علوم انسانی
,
سرشت بشر
,
نگرش فلسفی
,
مارکوس اورلیوس
,
اپیکتتوس
چکیده :
در این پایان نامه به بررسی جایگاه فضیلت در فلسفۀ اخلاق ارسطو و رواقیان پرداخته شده است. به این منظور ابتدا اشارهای به مفهوم طبیعت و فضیلت در فیلسوفان متقدمِ قبل از ارسطو و رواقیان داشتهایم و سپس به شرح کلی جایگاه طبیعت و فضیلت در فلسفۀ اخلاق ارسطو پرداختهایم. در ادامه نظریات رواقیان به طور کلی و بعد دو فیلسوف رواقی متأخر، اپیکتتوس و مارکوس اورلیوس دربارۀ طبیعت و فضیلت مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که هدف از این تحقیق مقایسهای نظام مند بین نظریات ارسطو و رواقیان در باب فضیلت و طبیعت به دلیل اهمیت نظریات آنان در این قلمرو میباشد، لذا در فصل آخرِ این تحقیق شباهت و تفاوتِ دیدگاههای آنها در رابطه با طبیعت و فضیلت در فلسفۀ اخلاق آنها تحلیل و تبیین شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مسأله هستی از دیدگاه هایدگر و ارسطو
نویسنده:
فاتح سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
هستی شناسی(فلسفه)
,
متافیزیک
,
ارسطو
,
فلسفه مشاء
,
حرکت جوهری
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هایدگر، مارتین
,
هایدگر، مارتین
,
درباره هایدگر
چکیده :
مسألهای که هایدگر پژوهش خود را در کتاب هستی و زمان با آن آغاز میکند بیشباهت با آغاز کتاب گامای متافیزیک نیست. ارسطو در آنجا میگوید «دانشی هست که به هستی چونان هستی و اعراضِ ذاتی آن، به خودی خود، نگرش دارد» (1003 الف 23 – 22). ارسطو برای هستی چهار معنی قایل است: هستی بالعرض، هستی به معنای صادق بودن، هستی بالقوه و بالفعل و همچنین هستی بر حسب اشکال مقولات. ارسطو سپس میگوید که پرسشِ هستی چیست؟، در حقیقت این پرسش است که جوهر چیست؟ و به این ترتیب هستی را با جوهر یکی میداند. هایدگر از همان آغاز این پرسش برایش مطرح بود که چه مفهومی این معناهای چندگانه را وحدت میبخشد و هستی چونان هستی (نه صرفاً هستنده چونان هستنده) تعین خود را از کجا کسب میکند؟ هایدگر کتاب هستی و زمانرا با بحث از ضرورتِ به روشنی بازگفتنِ پرسش از هستی آغاز میکند. هایدگر معتقد است پرسش از هستی که فلسفهی افلاطون و هایدگر را در جوش و خروش نگه داشته بود و از فرط ابهام و مستوری برای یونانیان مایهی تشویش خاطر بود، در این زمانه در بداهت و خودپیدایی از روز روشنتر فرض میشود و به همین دلیل است که پرسش از هستی امروز فراموش شده است. فیلسوفان به جای پرداختن به هستی، هستندهها را موضوع پژوهش خود قرار دادهاند. هایدگر با روش پدیدارشناسی و همچنین با تخریب فرادهش متافیزیکی تلاش میکند که این هستی را آشکار کند. اما برای این کار از هستندهای که دازاین نام دارد آغاز میکند زیرا تنها دازاین است که از هستی خود پرسش میکند. از نظر هایدگر بنیاد آغازین دازاین هستی ـ در ـ جهاناست که دازاین را چون اگزیستانس ظاهر میکند. اگزیستانس به ارتباط دازاین با هستی و نه با هستندهها مربوط میشود، و از اینرو مهیای غلبه بر متافیزیک میگردد. هایدگر در هستی و زمان تلاش میکند که نشان دهد هستندهی دیگری وجود دارد که نه فقط هست، بلکه با خویش و با سایر هستندهها نسبتی دارد.هایدگر که خود در کتاب هستی و زمان برای فهم هستی تقریباً به همان راه سنت متافیزیکی رفته بود، یعنی به جای اینکه پژوهش خود را از هستی آغاز کند هستندهای به نام دازاین را برای فهم هستی بررسی کرد. وی در کتاب درآمدی بر متافیزیک تلاش میکند با نشان دادن کاربردهای مختلف کلمهی هستی در گفتار روزانه و از طریق افقی معین، از هستندهها دور شود و به خود هستی بپردازد، اما در اینجا نیز نمیتواند خود هستی را بدون هیچگونه دلالت و ارجاعی فهم کند. زیرا در درآمدی به متافیزیک نیز، هستی را از طریق تعینات و حالاتی که خود هستی موجب ظهورشان میشود، میشناسد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شرح احوال، آثار و افکار «پولس رسول»
نویسنده:
حوریه قربانزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مسیحیت
,
کتاب مقدس (عهدین)
,
پولس
,
دین
,
03. انسان شناسی Human nature
,
01. خداشناسی (کلام)
,
کیهان شناسی
,
عیسی مسیح
,
خداشناسی(الهیات بالمعنی الاخص)
,
خداشناسی
,
اصطلاحنامه عرفان
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
پولس رسول
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
یکی از راهکارهای بنیادین شناخت ادیان و به تبع آن حقیقت، علم به عقاید و افکار پیشوایان دینی و سیر تحولی حیات دینی است؛ در این راستا حتی زمینههای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی آن پیشوایان که تداومبخش (و یا احیاناً تحولبخش) سیر تاریخی و فکری آن دیناند، مطمح نظر است. نقش اساسی پولس به ویژه از بُعد ترویج مسیحیت و عالمگیر ساختن آن، بر صاحبنظران مسیحیتشناسی غیرقابلانکار است. عملکرد دیگر وی ایجاد الهیاتی نوین - سوای کیفیت و اصالت مفاهیم - در حیطهی مسیحیت است که آموزههای مسیحیت امروزی ثمرهی آن است؛ بر این اساس شناخت او، زمینهی اشراف بر عقاید مسیحی و حتی در برخی موارد، ریشهیابی دقیق آنها را فراهم میسازد. پژوهش حاضر، شرح حال و آثار پولس را به منظور فهم بهتری از تفکر و آموزههایش(عقاید) در نظر دارد. از منابع دست اول شناخت پولس آثار وی است که متشکل از 13 رساله و در برگیرندهی بخش قابل ملاحظهای از عهد جدید میباشد. این رسائل جزء قدیمیترین آثار کانن و از لحاظ اصالت دارای سلسله مراتب مختلفی هستند. پولس در برخی موارد از جمله اصل اعتقاد به خدای یگانه، معاد و دعوت به اسالیب اخلاقی مانند محبت، گذشت، اخوّت و ایمان، تداومبخش عقاید عیسوی است، اما وی با عقایدی چون قائل شدن فرزند برای خدا، بخشیدن بُعد الوهی به عیسی مسیح (ع)، نفی لزوم شریعت و انکار اهمیت آن و سازش با حکومتهای جور راه خود را از یهودیت و مسیحیت اولیه کاملاً جدا میکند و راه نجات را صرفاً ایمان در پرتو فیض الهی میداند؛ بر این اساس پولس رسول در برخی موارد حقیقتمحور و در برخی موارد حقیقتگریز است که معیار ما در این قضاوت قول و فعل عیسوی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مفهوم حقیقت در فلسفه ریچارد رورتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سنت گرایی
,
عینیت
,
صدق (صفات الهی)
,
حقیقت (اسماء ذات الهی)
,
ریچارد رورتی
,
حقیقت
,
صدق
,
هنر و علوم انسانی
,
واقعگرایی (فلسفه)
,
رورتی، ریچارد
,
طبیعتباوری
,
سنّتگرایی
,
فلسفه پسامدرن
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
واقعگرایی (فلسفه)
,
طبیعتباوری
,
واقعگرایی (فلسفه)
,
فلسفه پسامدرن
چکیده :
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی به تجزیه و تحلیل مسائل مختلف معرفتی در پرتو منافع پراگماتیکی آن ها بپردازد. او مدعی است که مسائل فلسفی از قبیل «حقیقت» و «واقعیت» و غیره همچون سایر مسائل دیگر محصول یک امکان تاریخی بوده است و از این رو می توان آنها را کنار گذاشت. بدین منظور، او تمام معرفت شناسی سنتی را با تمام مقولاتش (نظیر حقیقت، عینیت، عقل و غیره) زیر سوال می برد. استدلال او این است که فیلسوفان سنتی(مثل افلاطون، دکارت، و کانت) همواره با باور به واقعیتهای فرا انسانی و فرا تاریخی (نظیر حقیقت، خیر، خدا، و غیره)، به انسانها به مثابه خادمان و کاشفان آن واقعیت بیرونی نگاه می کردند. اما رورتی بر این باور است که اگر ماخود را صرفاً به روابط علّی و معلولی بین خود و جهان محدود کنیم، آنگاه درستی این ادعا را خواهیم پذیرفت که این ما هستیم که با خلق واژگان جدید همواره به جهان معنا می بخشیم و جدا از این واژگان، که ابزارهای سازگاری با زیست بوم هستند، هیچ واقعیتی وجود ندارد. این ابزارها به ما کمک خواهد کرد تا هرچه بیشتر همبستگی بین انسانها را تقویت کنیم تا در مسیر جامعهای عدالت محور و آزاد و به دور از هر گونه تبعیض و رنج گام برداریم. در چنین جامعهای است که حقیقت خود را از طریق پویاییهای آن جامعه نشان خواهد داد.در فصل اول این رساله ی توصیفی- تحلیلی به پیشینهی تاریخی نظریه ی صدق یا حقیقت خواهیم پرداخت. سپس در فصل دوم به ذکر 3 مورد از انتقادهای رورتی بر فلسفه سنتی در باب مفهوم حقیقت خواهیم پرداخت و در فصل سوم به خود دیدگاه رورتی در باب مسائل گوناگون معرفتی میپردازیم و نهایتاً در فصل پایانی این ادعا مطرح شده که هر چند رورتی حقیقت وعینیت را به معنای سنتی رد کرده است اما نمی تواند عینیت را در هر صورت و مدلی منکر شود. و در نتیجه کم و بیش در دام تفکر عینیتگرایی و رئالیسم باقی می ماند و حقیقت بهصورت عینی در قالب مفاهیمی مثل همبستگی در فلسفه رورتی پدیدار می گردد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل تطبیقی مفهوم گناه از دیدگاه آگوستین قدیس و مولانا
نویسنده:
معصومه شریعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
خیر و شر
,
جبر و اختیار(کلام)
,
خدا (اسماء ذات الهی)
,
گناه
,
انسان
,
معارف اسلامی
,
گناه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
گناه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
مولوی، جلال الدین محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
مولوی،جلال الدین محمد بن محمد
,
آوگوستین قدیس
,
آوگوستین قدیس
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
آوگوستین قدیس
,
آوگوستین قدیس
چکیده :
مفهوم گناه مسئله ای دینی است. در فرهنگی که دین در عرصه های مختلف، حضوری آشکار و زنده دارد، گناه که آموزه ای دینی است، اهمیت بحث می یابد. علاوه بر این که در فلسفه ی دینی که به تحلیل عقلانی گزاره های دینی پرداخته می شود، مسئله ی معرفت تحت تأثیر گناه دستخوش دگرگونی می گردد.اهمیت موضوع هم از این جهت است که چگونه می توان با وجود رویکرد پیشینی و پسینی در مواجهه با گناه، مفهوم و مولفه ی گناه را در اسلام و مسیحیت در کنار هم نشاند.نمی توان گفت در مقولات بالا، کدام یک تقدم و تأخر دارد، چراکه از لحاظ زمانی، مسیحیت مقدم بر اسلام بوده است و همان طور که اشاره شد، با توجه به این که گناه مقوله ای دینی است و اسلام هم یک دین و آیین، الزاماً واجد مفهوم گناه می باشد. در مسیحیت، سردمدار بحث از گناه را می توان آگوستین قدیس به شمار آورد. در اسلام هم مباحث از زبان مولانا مطرح شده است. دل نگرانی از مشکل گناه لاینحل است، مخصوصاً این که سر و کار انسان با خدا باشد و پای امر و نهی خداوند و گناه و صواب به میان آید. از طرفی شناخت و معرفت، پدیده ای روحی و به شدت متأثر از آموزه ی گناه است. در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است که: «من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل؛ تهذیب نفس، انتفاع از عقل را به دنبال دارد.»فرضیه ی نگارنده در این رساله این است که هر دوی آگوستین و مولانا به گناه به یک صورت می نگرند، با وجود این که آگوستین، گناه را امری پیشینی و به تبع آن جبری می داند، اما مولانا کاملاً قائل به اختیار است. هر دو تن، گناه را رویگردانی از عشق می دانند، هرچند آگوستین به صورت مفهومی و مولانا به صورت مصداقی در این باره سخن گفته اند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تکلیف از دیدگاه ایمانوئل کانت و هارولد آرتور پریچارد
نویسنده:
پریسا مددیگلوجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
تکلیف (افعال الهی)
,
اخلاق
,
شهود(اسماء اول عرفان نظری)
,
هنر و علوم انسانی
,
کانت ، امانویل
,
گروههای وظیفهگرا
,
نظریه شناختگرایی
,
پریچارد، هارولد آرتور
چکیده :
اصل تکلیف از اصل مهّم در فلسفه اخلاق ایمانوئل کانت است. اصل تکلیف از دیدگاه کانت اصلی عقلانی است. کانت با بیان امر مطلق و صورت های مختلف آن معیاری برای اخلاقی بودن یک عمل به دست می دهد. صورت کلّی آن، مطابقت اراده با قانون کلی است. همه تکالیف قابل استنتاج از این اصل عام هستند. اصل تکلیف برای هارولد آرتور پریچارد نیز از اهمیّت بسیار زیادی برخوردار است. با این تفاوت که پریچارد آن را شهودی می داند. او معتقد است افراد با قرار دادن خودشان در معرض یک مورد واقعییا تصوریمی توانند تشخیص دهند که ملزم به کاری هستند یا نه.کانت و پریچارد با این که هر دو وظیفه گرا و شناخت گرا هستند ولی کانت یک فیلسوف غیرواقع گراست به این معنی که مفاهيم اخلاقي را كاشف از اموری غيرواقعي مثل اعتبار يا قرارداد آدميان مي داند ولی پریچارد واقع گراست و معتقد است مفاهيم اخلاقي كاشف از واقعيّت و برگرفته از امري حقيقي است و نیز در روش و مبانی فلسفه اخلاق خود متفاوتند. روش کانت روشی عقلی و فارق از هرگونه اتکا به تجربه ولی روش پریچارد روشی شهودی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مقایسهی دیدگاه استاد مطهری و مایکل پترسون دربارهی مسالهی شر
نویسنده:
زکیه احمدیفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
عدل الهی
,
معارف اسلامی
,
فلسفه اسلامی
,
فلسفه دین
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
خیر و شر (فلسفه)
,
پیترسون، مایکل ال.
,
هنر و علوم انسانی
,
خیر و شر (فلسفه)
,
پیترسون، مایکل ال.
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
خیر و شر (فلسفه)
,
پیترسون، مایکل ال.
,
هنر و علوم انسانی
,
خیر و شر (فلسفه)
,
پیترسون، مایکل ال.
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مرتضی مطهری
چکیده :
«مسألهی شر» که میتوان آن را یکی از مسائل بسیار مهم و بحثانگیز در مباحث کلام جدید و فلسفه دین معاصر دانست، از آنجاییکه به بنیادیترین اصول ادیان توحیدی – اعم از وجود خداوند و صفات مطلق او مانند قدرت، علم، خیریت و عدالت- حمله میبرد، متألّهان خداباور را درصدد ارائهی پاسخ برمیانگیزد. پژوهش حاضر به تقریر و مقایسهی دیدگاه مایکل پیترسون و شهید مطهری دربارهی مسئلهی شر اختصاص یافته است. مهمترین پاسخ پیترسون برای رفع مسئلهی شر، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر است؛ وی تنها آن دسته از دادباوریهایی را که «امکان شر» را برای دستیابی به خیرهای برتر ضروری میدانند، قابل پذیرش میداند. مهمترین استدلال مطهری، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر میباشد؛ وی با تأکید بر اینکه وجود شرور در تحقق خیرهای برتر در جهان مادی ضروری هستند، اذعان مینماید که شرور، نقشهای مثبت زیادی در جهت رشد و تعالی انسان ایجاد مینمایند. با مقایسهی دو فیلسوف به این نتیجه میرسم که وجوه تشابه آنها در اتخاذ دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر، به عنوان پاسخی مناسب و قابل پذیرش در برابر مسئلهی شر میباشد، وجوه اختلافشان را نیز میتوان در نحوهی پذیرش دادباوری مزبور دانست؛ بدین شکل که پیترسون دادباوریهایی که مدعی هستند «واقعیّت شر» برای دستیابی به «خیرهای برتر خاص» ضروری میباشد را محکوم به شکست میداند، اما مطهری در تکمیل دادباوری-های خود به ارائهی مصادیقی از شرور دست میزند که ضرورتاً به خیرهای برتر خاصی منتهی میشوند. ادعای پیترسون معقولانه است، اما به نظر میرسد هر دو پاسخ در پیشبرد بحث خدا و شر در خور توجه و مهم بوده باشند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
تعداد رکورد ها : 242
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید