جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1814
بررسی سیر تحول نظام حقوق جنگ در اسلام (با تاکید بر اندیشه سیاسی شیعه)
نویسنده:
سمیه باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جنگ و جهاد از ابتدا، از جمله مسائل مهم و مبتلا به جامعه اسلامی بوده است . اسلام برای جنگیدن قواعدی را مطرح کرده که جنگ را با هم? آثار و تبعاتش محدود و محصور در احکام شرعی می کند . قرآن با صراحت تاکید می کند که جنگ فقط باید در راه خدا و با نیت الهی باشد. در این صورت جنگ به عنوان « جهاد فی سبیل الله » شناخته می شود . با نگاهی به فلسفه جهاد در اسلام و دیدگاه دانشمندان مسلمان و مستشرقان به اهمیت و جایگاه جهاد یا جنگ در راه خدا پی می بریم . علم حقوق معاصر نیز تلاش نموده که جنگ و آثارش را در قوانینی محدود کند که تحت عنوان « حقوق بشر دوستانه » و « حقوق جنگ » شناخته می شود . نظام حقوقی اسلام در زمینه حقوق جنگ قوانینی را بر اساس دستورات قرآن و سیره پیامبر (ص) و خلفا در جنگ ها توسط فقهای متقدم تدوین کرده است .با این تفاوت که مکتب فقهی اهل سنت در کتب فقهی و روایی خود درباره جهاد علاوه بر آیات قرآن و سیره پیامبر (ص) بر عملکرد صحابه و خلفا خصوصاً خلیفه اول و دوم تأکید بسیارزیادی نموده در حالیکه شیعه امامیه در بخش مربوط به جهاد در کتب فقهی و حدیثی خودبر سیره امام علی (ع) در جنگ با بغاه و روایات صادره از ائمه معصومین تأکید و بر این اساس توسط فقها تدوین و تنظیم شده است .قوانین مربوط به جنگ و روابط بین المللی مسلمانان در مکتب فقهی اهل سنت در کتاب هایی تحت عنوان « السیر » تدوین شده و در مکتب فقهی شیعه امامیه به صورت نسبتاً پراکنده در باب جهاد و « امر به معروف و نهی از منکر » کتب متقدم روایی و فقهی مانند کتب اربعه گردآوری شده است که در آن برخلاف اهل سنت به سیره تاریخی و مصادیق تاریخی احکام و قوانین توجه بسیار کمی شده است . در حالیکه می توان با جستجو در منابع تاریخی جنگ ها و سیره امام علی (ع) نوع دیدگاه شیعه امامیه را درباره جهاد و چگونگی جنگیدن مورد بررسی قرار داد. لازم به ذکر است که در هر دو مکتب فقهی شیعه و اهل سنت حقوق و احکام مربوط به جنگ بر اساس رعایتاصول بشر دوستانه و اخلاقی پایه گذاری شده است .
علل رشد تشیع در ری (قرون سوم تا ششم هجری)
نویسنده:
منصوره شاه میری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شهرری با پیشینه ای درخشان در طول تاریخ نام های متعددی یافت و با گذر از ایران باستان و تسنن در قرن سوم هجری به تدریج به تشیع روی آورد، این تغییر مذهب پس از پیروزی دُعات عباسی در قرون دوم هجری و مهاجرت سادات و شخصیت های علمی –سیاسی به مرکز ایران صورت گرفت، که شخصیت های مهم این گروه : احمدبن حسن مادرانی که از شیعیان حمایت می کرد، وجود وکلای امامان به خصوص وکیل یکی از نواب امام زمان به نام ابوالحسین محمد بن جعفراسدی، چهره های برجسته ای چون شاه عبدالعظیم حسنی ، حسن بن زید، شیخ کلینی، شیخ صدوق ، ابن قبه رازی و ... . که تأثیر شگرفی بر اوضاع سیاسی و مذهبی این شهر گذاشتند. ری به عنوان شاهراه ارتباطی از شمال به طبرستان و از جنوب به قم متصل بود و این خود یکی از عوامل مهم در نشر و گسترش تشیع در این شهر بوده. با ظهور دولت آل بویه در قرن چهارم و پنجم هجری، عصر جدیدی برای شیعیان ایران که در تقیه به سر می بردند آغاز شد، شیعیان با حمایت حاکمان و وزرای شیعی مذهب آل بویه به گسترش تشیع در این شهر پرداختند. وجود مکان هایی چون حوزه ی علمیه ی ری و تشکیلجلسات مناظره در مساجد و کتابخانه ها و رشد کلام و عقاید شیعه و همچنین ساخت بقعه برای خاندان اهل بیت و طهارت ، نمونه هایی از تلاش آل بویه در شکوفایی تشیع در این شهر بوده است. ری به عنوان دومین پایگاه تشیع در ایران آن عصر و هم اکنون نیز به عنوان شهر شیعی شناخته می شود.
جایگاه دینی و عرفانی و سیاسی امام سجاد (ع) در متون و دیدگاه اهل تسنن
نویسنده:
مریم غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امام سجاد(ع) چهارمین پیشوای شیعیان است که در این پژوهش، زندگی وشخصیت این بزرگوار با تأکید بر جایگاه دینی و عرفانی و سیاسی ایشان در متون و دیدگاه اهل تسنن مورد بررسی قرار می گیردو با توجه به اختناق وخفقان موجود در جامعهآن عصر و وجود امرای ستمگر، ایفای رهبریدینی و سیاسی مردم امری سخت و دشوار بود اما از آنجا که امام از اهل بیتنبوت و معدن علم و وحی بودند با یک سیاست مدبرانه و به کار بردن مهمترین ابزارهای دینی و سیاسی ازجمله تقیه و دعا توانست به بخشی از عقاید و تعالیم خود در عرصه دینی و علمی و فرهنگی و سیاسی جامه عمل بپوشاند،جایگاه بزرگ دینی و عرفانی حضرت توسط محدثین و علمای اهل سنت بارها ستوده شد و او را فردی ثقه و فاضل و امین زمان خویش می دانستند و حتی به عنوان مرجع دینی و پیشوای شریعت وی را مورد استناد قرار می دادند و از لحاظ سیاسی و اجتماعی ایشانچه ضمن خطبه های روشنگرانه اش در بیان مظلومیت اهل بیت(ع) و رسوا ساختن هیئت حاکمه وچه با دعاهای خود که برخی ازاین ادعیه و مناجات ها هم که در متون اهل سنت دیده شد هم در گسترش معارف اهل بیت (حوزه فرهنگی و اجتماعی)و هم در بیان جایگاه سیاسی وتأکید بر جایگاه امامت اهل بیت(ع) توانست در انجام این رهبری موفق باشد ودر این پژوهش برآنیم که جایگاه دینی و عرفانی و سیاسی امام سجاد(ع) رادر دیدگاه و متون اهل تسنن و در نظرات و آراء اندیشمندان و علمای اهل سنت و چه در دعاهای حضرت به دلیل تقیه پیشه کردنش در آن دوره زمانی نامساعد وچه باحضور حضرت در برخی از عرصه های فرهنگی و علمی مورد بررسی قرار دادیم. تا اینکه تصویرروشنی از این جایگاه دینی و عرفانی و سیاسی امام سجاد(ع) در متون و دیدگاه اهل تسنن ارائه شد.
معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و آقا علی مدرس زنوزی
نویسنده:
محسن مهدی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی، از اصول مسلّم اسلام است، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است؛ اما صدرالمتألهین اولین کسی بود که با پایه‌گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی، برهان عقلی اقامه کند. وی معتقد است، نفس به‌واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می‌کند که جنس آن از ماده اخروی غیرقابل‌فساد است و هر کس آن را ببیند، می‌گوید همان است که در دنیا بود.یکی از مخالفان معاد ملاصدرا، آقاعلی‌ مدرس است که خود حکیمی صدرایی می‌باشد. او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش، ودایعی به‌جای می‌گذارد؛ بنابراین پس از مرگ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می‌کنند و این بدن، در آخرت دوباره به نفس ملحق می‌شود؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می‌داند.از مقایسه این دو دیدگاه می‌توان نتیجه گرفت که نظریه ملاصدرا به لحاظ مبانی فلسفی از انسجام و سازگاری درونی بیشتری برخوردار است.
بررسی و تحلیل وظایف والدین در دوران کودکی فرزند از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
فاطمه باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تربیت کودک یکی از مباحث مهم تربیتی است و دوران کودکی از نظر پی‌ریزی اساس زندگی اهمیت فوق العاده‌ای دارد. در قرآن و کلام پیشوایان معصوم، مسئولیت پدر و مادر نسبت به تربیت فرزند ، پیش از تولد آغاز می‌شود؛ وراثت، حالات روحی والدین در حین انعقاد نطفه و غذای پدر و مادر از جمله عوامل مؤثر بر تربیت فرزند در مرحله قبل از تولد است. بررسی رهنمودهای پیشوایان اسلام درباره حقوق نوزاد ، نشان می‌دهد که کودک ، در آغاز تولد نیز حقوقی بر والدین خود دارد که این حقوق عبارتند از: غسل دادن نوزاد، گفتن اذان و اقامه در گوش او، کام برداشتن، پوشش نوزاد، نام نیک گذاشتن، عقیقه، ختنه، تراشیدن سر نوزاد و صدقه دادن برای او. عمل به این آداب توسط والدین، زمینه‌های مساعد تربیت را در فرزند به وجود می‌آورد.در دو سال آغازین زندگی کودک هم ، بهترین غذا برای وی ، شیرمادر است وهیچ چیز برای کودک ، جای شیرمادر را نمی‌گیرد، بنابراین کودک حق دارد که در صورت امکان ، از شیرمادر استفاده کند. و بنا به فرموده پیامبر عزیز اسلام که می‌فرمایند: « کودک تا هفت سال حاکم است و در هفت سال دوم ، مطیع و فرمانبردار و در هفت سال سوم، وزیر و مسئول است.» می‌توان گفت از جمله نیازهای اساسی و مهم کودک در هفت سال اول زندگی(دوران سیادت)، نیاز به محبت، بازی، آزادی وتکریم و احتراماست. در هفت سال دوم (دوران اطاعت ) نیز نظارت و مراقبت بر رفتار فرزند، عدالت و مساوات بین فرزندان، راستی و صداقت با آنان ،تشویق به موقع، پرهیز از تنبیه بدنی و اهتمام به آموزش علمی ، دینی و تربیت جنسی فرزندانتوسط والدین از عوامل مؤثر و زمینه ساز بر تربیت نیکوی فرزنداندر دوران کودکی است.
تحلیل و تبیین معانی و مقاصد مفردات قرآن در میراث تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) و تطبیق آن با آراء واژه‌پژوهان کهن عربی
نویسنده:
حسن اصغرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهل بیت (علیهم السلام) به شهادت قرائن عقلی و نقلی فراوان، وارثان حقیقی علوم و معارف قرآن و رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) به‌شمار می‌روند. در پاره‌ای روایات شیعی، اهل بیت (علیهم السلام) با وصف «أمراءُ الکلام» ستوده شده‌اند. از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است، دقت‌نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) در تبیین معنا یا معانی مفردات (تک‌واژگان) قرآنی از اهمیت بسزایی در تفسیر قرآن برخوردار است. نگاهی به تفاسیر روایی و دیگر مصادر حدیثی شیعه، به خوبی، از گستردگی و تنوّع دیدگاههای اهل بیت (علیهم السلام) در تفسیر مفردات قرآن کریم پرده برمی‌دارد. اهل بیت (علیهم السلام)، در تفسیر و تبیین واژگان قرآن به برخی اصول تفسیری توجه داشته و از روشهای گوناگونی بهره برده‌اند؛ برخی اصول تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) در تبیین مفردات قرآنی عبارتند از: 1ـ توجه به قرآن به عنوان مصدری مهم در فهم معنای واژگان قرآن 2ـ پایه‌گذاری اصل سیاق در تفسیر 3ـ در نظر گرفتن سطح فهم مخاطب 4ـ توجه به مفاهیم و کاربردهای عرفی و مسائل زبانی لغت عرب... برخی روشهای اهل بیت (علیهم السلام) در تفسیر مفردات قرآنی نیز عبارتند از: 1ـ روش تأویلی 2ـ روش مصداقی 3ـ روش تفسیر (بیان) ظاهری 4ـ روش توسعه یا تضییق معنا و.... نسبت‌سنجی و مقایس? اصول و روشهای تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) با عالمان لغت نشان‌دهند? آن است که پاره‌ای اصول تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) با عالمان لغت مشترک بوده، اما در برخی اصول تفسیری، اهل بیت (علیهم السلام) با عالمان لغت اختلاف دارند. در روشهای تفسیری نیز اهل بیت (علیهم السلام) افزون بر روشهای عالمان لغت، 4 روش تفسیری اختصاصی و منحصر به‌ فرد دارند که عبارتند از: 1ـ روش تأویلی 2ـ روش توسعه یا تضییق معنا 3ـ روش غایی (بیان کارکرد) 4ـ روش تصویری (تجسیمی). این پژوهش در صدد آن است که ضمن بررسی و تبیین معانی و مقاصد مفردات قرآن در میراث تفسیری اهل بیت (علیهم السلام)، اصول و روشهای تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) در تفسیر مفردات قرآن را با اصول و روشهای واژه‌پژوهان کهن عرب (همچون: عبدالله بن ‌عباس، مجاهد بن جبر مکّی، زید بن علی (ع)، مقاتل بن سلیمان، خلیل بن احمد فراهیدی، فرّاء، ابوعبیده و...) بررسی و تحلیل نماید. بر پای? نتایج این پژوهش، پشتوان? الهی و غیبی دانش اهل بیت (علیهم السلام) و گذر از مرزهای معنایی واژگان و انتقال آموزه‌های معرفتی، اخلاقی، تربیتی و سیاسی و در نظر گرفتن سطح فهم مخاطب از آشکارترین شاخصه‌های برتری اهل بیت (علیهم السلام) بر عالمان لغت در تفسیر مفردات قرآن به‌شمار می‌رود.کلیدواژه‌ها: مفردات قرآن، اهل بیت (علیهم السلام)، اصول تفسیری، روشهای تفسیری، لغت عرب، واژه‌پژوهان عرب
بررسی ماهیت و عملکرد شیطان در قرآن و احادیث
نویسنده:
اصغر مهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کاربرد دو واژه شیطان و ابلیس در قرآن و روایات نشان می دهد که ابلیس نام خاصی برای موجودی شریر است که از سجده بر آدم امتناع ورزید در حالی‌که شیطان عنوانی عام برای همه موجودات شریر و فریبکار از جن و انس می شود که پیوسته در صدد خارج کردن مردم از صراط مستقیم یعنی قرآن و عترت می باشند.در اینکه ابلیس از جنیان بود یا از ملائکه؛ سه دیدگاه جنّی بودن، فرشته بودن، و فرشته ممسوخ شده وجود دارد که قائلین هردیدگاه به روایاتی استناد جسته اند.ماهیت ابلیس و جنیان از آتش است و آنها در نهایت لطافت بوده و بالطبع از حواس ما پنهانند و مانند خود ما شعور و اراده دارند و دارای کارهای عجیب و غریب و حرکات سریع می‌باشند و فقط برای کسانی که دارای درجات عالی ایمان باشند قابل رویت هستند.در تعبیر از جنود و نیروهای شیطان، دو گروه شیاطین انسییعنی انسان‌هایی که به دلیل پیروی از شیطان دارای چهره آدمی و قلب های شیطانی می باشند و شیاطین جنی، یعنی جنیان کافری که از نسل ابلیس هستند، منظور می باشد.داستان فریب آدم از شیطانبیانگر شدت دشمنی او با بنی آدم است؛ و برای او درقرآن اوصافی چون دشمنی دیرینه با انسان، قدرت دید بالا و در عین حال ضعف نقشه هایش برای مومنین، بیان شده است.شیطان بر اساس اهداف پلید خود و با درک روحیات انسان ها در حمله خود اصولی چون نفوذ تدریجی، هجوم از چهار طرف و به صورت جمعی و بابهره گیری از پیروان خود را به کار می برد .شیطان هم در حوزه اندیشه و هم در حوزه عمل وارد می شود و تمامی فعالیت شیطان و پیروانش به نوعی به عمل وسوسه کردن بر می‌گردد و البته عامل قریب نفوذ شیطان نفس امّارهانسان است که اگر انسان بتواند با مبارز پیوسته با نفس آن را رام کند راه نفوذ شیطان بسته خواهد شد.ایجاد زمینه هایی چون تکبر ، حسادت، خشم و غضب، عُجب،دل بستن به دنیا، یأس و ناامیدی از رحمت الهی، فضای بیمار جامعه و خانه های خالی از نور قرآناز جمله مواردی هستند که سریعتر راه را برای نفوذشیطان در قلب فراهم می کنند.
جواز فهم و تفسیر غیرمعصومین از قرآن کریم در آینه قرآن و روایات شیعه
نویسنده:
محدثه مقیمی نژاد داورانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فهم قرآن کریم از مسائلی است که همواره مورد توجه جامعه مسلمانان بوده است. درباره میزان اعتبار فهم افراد مختلف از قرآن کریم نظرات گوناگونی وجود دارد. در بین شیعیان، گروهی از اخباریون عقیده داشته‌اند که تنها فهم معصومین (ع) از قرآن کریم معتبر است. گروهی از آنان این اختصاص را در مورد فهم ظواهر و گروهی در مورد تفسیر مشکلات قرآن مطرح کرده‌اند. در مقابل، اصولیون معتقد به اعتبار فهم غیر معصومین از قرآن کریم بوده‌اند. قائلین به تفسیر اجتهادی نیز معتقد بوده‌اند برای غیرمعصومین جایز است فراتر از فهم ظواهر ساده آیات، در صورت احراز شایستگی‌های لازم به تفسیر قرآن کریم بپردازند. در مورد فهم معانی باطنی قرآن کریم نیز، برخی قائل به اختصاص فهم این معانی به معصومین(ع) بوده‌اند و برخی قائل به این اختصاص نبوده اند. هر گروهی برای اثبات عقیده خود، به آیات و روایات متعدّدی استناد کرده‌اند. برخی از اخباریون، با توجه به روایات، آیاتی از قرآن کریم را دالّ بر عدم حجّیت فهم غیر معصومین از ظواهر قرآن کریم دانسته اند. اما این آیات دلالتی بر مقصود آنان ندارند. به عنوان مثال، شیخ حر عاملی، آیه 49 سوره عنکبوت، آیه 32 سوره فاطر، آیه 43 سوره رعد، آیه 7 آل عمران، و آیه 7 انبیاء را دالّ بر این مقصود می داند. همچنین به آیات دیگری نیز مستقل از روایات، استناد کرده است، اما این آیات دلالتی بر مقصود وی ندارند. وی به آیات 65 و 80 نساء، که دلالت بر لزوم اطاعت از پیامبر و حکم قرار دادن ایشان در اختلافات می کنند، آیات 59 و 61 نساء،که دلالت بر لزوم رجوع به خدا و پیامبر (ص) دارند، آیات 151 بقره، و 164 آل عمران که دلالت بر لزوم تعلیم پیامبر از قرآن دارند، آیات 36 اسراء و 66 یونس و برخی دیگر از آیاتی که دلالت بر نهی از پیروی از گمان و قول بدون علممی کنند، استناد کرده است. اخباریون و به ویژه شیخ حر عاملی، در این راستا به روایاتی نیز استناد کرده اند. از جمله روایات نهی از تفسیر به رأی و روایاتی که معصومین (ع) را مخاطبین واقعی قرآن دانسته اند. برخی از روایاتی که شیخ حر عاملی برای اثبات عدم حجّیت فهم غیر معصومین از ظواهر قرآن کریم بدان ها استناد می کند، دلالت بر این دارند که فهم قرآن به طور کلّی مختصّ به معصومین (ع) است، برخی دلالت بر این می کنند که فهم باطن قرآن مختصّ به معصومین (ع) است، برخی دلالت بر این دارند که تفسیر قرآن مختصّ به معصومین (ع) است. قائلین به اعتبار فهم غیرمعصومین از قرآن کریم نیز به آیاتی استناد کرده اند. از جملهآیاتی که امر به تدبّر و تعقّل در قرآن کریم می نمایند، آیات تحدّی، آیات مربوط به خطاب های قرآن، آیات مربوط به هم زبانی قرآن با قوم پیامبر، آیات دالّ بر آسان بودن قرآن برای پندگیری، آیه ای که قرآن را مرجع فصل خصومت می شمرد و آیات بیانگر صفات هدایتگرانه قرآن. این آیاتدلالت بر حجّیت فهم غیرمعصومین از نصوص و ظواهر بسیط قرآن کریم می کنند گر چه فهم بخش های نیازمند به تفسیر از این آیات به دست نمی آید. اما آیاتی که قرآن کریم را با صفات نور، مبین و صفات مشابه توصیف می کنند، فراتر از آن، دلالت بر جواز تفسیر قرآن به قرآن توسط غیرمعصومین می کنند.همچنین آنان به روایاتی نیز استناد کرده اند. از جمله روایاتی که دلالت بر لزوم تدبّر در قرآن کریم می کنند، روایاتی که دلالت بر لزوم تمسّک به قرآن کریم می کنند، روایت دالّ بر این که شرط نافذ بودن شروط، عدم مخالفت آن با قرآن کریم است، روایتی دالّ بر قابل فهم بودن آیات توحیدی، روایات دالّ برحکمیت قرآن، روایاتی که در آنها معصومین (ع) برای توبیخ افراد به آیات قرآن استناد کرده اند. این روایات، دلالت بر حجّیت فهم غیرمعصومین از قرآن کریم در سطح نصوص و ظواهر بسیط آندارند. اما دلالتی بر جواز تفسیر بخش های نیازمند به تفسیر ندارند. اما روایات دیگر مورد استناد آنها یعنی روایات دالّ بر آموزش چگونگی فهم قرآن و استنباط احکام به اصحاب، روایتی که از امکان تشخیص بهترین وجه معنای قرآن برای غیرمعصومین سخن می گوید، روایتی که از ناطق بودن و شاهد بودن قسمتی از قرآن نسبت به قسمتهای دیگر، سخن می گوید، دلالت بر جواز تفسیر غیر معصومین از قرآن کریم می نمایند. همچنین روایاتی که با بیان صفاتی چون عمیق بودن باطن قرآن کریم و ناتمامی عجایب آن، افراد را به تمسّک به قرآن کریم فرا می خوانند، و روایت دالّ بر امکان تشخیص بهترین وجه معانی قرآن برای غیرمعصومین، دلالت بر امکان و حجّیت فهم غیرمعصومین از معانی باطنی قرآن کریم می کنند، یا احتمال دلالت داشتن آنها بر این معنا می رود. در مورد دلالت روایاتی که فهم قرآن را مختصّ به معصومین (ع) می دانند باید اذعان داشت دلالت این روایات با توجه به مخالفت صریح با برخی از آیات، یا باید محدود به فهم بواطن به معصومین (ع) شود، یا باید محدود به تفسیر بخش های نیازمند به تفسیر شود، یا باید محدود به اختصاص علم کامل تفسیر قرآن به معصومین (ع) شودو در صورت عدم امکان ، باید به کلی کنار گذاشته شونددر جمع ادلّه جواز و عدم جواز تفسیر برای غیرمعصومین می توان گفت که بر مبنای برخی از روایات، غیرمعصومین در صورتی که شرایط خاصّی داشته باشند، در برخی از فضائلی که به معصومین (ع) نسبت داده می شود، با آنان شریکند و روایاتی که دالّ بر جواز تفسیر غیرمعصومین هستند، قرینه ای هستند که غیر معصومین با داشتن شرایط خاصّی می توانند در این فضیلت که در برخی از روایات خاصّ معصومین (ع) دانسته شده است، با آنان شریک باشند. در جمع روایاتی که دلالت بر اختصاص فهم باطن قرآن کریم به معصومین (ع) می کنند، با روایاتی که دلالت بر امکان فهم باطن قرآن برای غیرمعصومین می نمایند، باید گفت قرآن کریم معانی باطنی متعددی دارد که روایات اختصاص، ناظر به اختصاص فهم مرتبه اعلای باطن قرآن به معصومین (ع) هستند.
بررسی مفهوم نعمت در قرآن و حدیث
نویسنده:
مریم میرزائی قلم‌خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نعمت خوشگواریِ زندگی و نیکو بودنِ حال و مرحمت و به معنی، احسان و نیکی است که خداوند بر بندگانش عطا فرموده است: «وَ ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللَّه» (نحل/53) و غیر قابل شمارش است «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» (ابراهیم/3). هیچ کسی نمی‌تواند به تنهایی آن را به بنده دهد. نعمت، تنها شامل جنس انسان، موجودات ناطق (جن و انس و ملک) و موجودات با شعور می‌شود؛ زیراکه موجود متنعم با شعور قدرت تشخیص امور سودمند از زیانبار را دارد و غیر او، فاقد چنین تمییز و تشخیصى است. نعمت‌ها دو نوع دنیوی و اخروی هستند که به دو نوع معنوی و مادی تقسیم می‌شود. نعمت‌های مادی دنیا مانند آفرینش، خانواده، تملکات مادی، آسمان‌ها و زمین و هرآن‌چه در آن‌هاست و موارد فراوان دیگر، کم یا زیاد در اختیار هم? بندگان قرار می‌گیرد. از نعمت‌های معنوی دنیا مانند هدایت، نصرت و الطاف الهی و موارد فراوان دیگر، انسان‌ها با توجه به اعمال خود می‌توانند بهره‌مند شوند. البته اهل ایمان و عمل صالح تنها بهره‌مندان از نعمت‌های اخروی هستند. به دلیل این‌که خداوند حکیم است از اعطای این نعمت‌ها به انسان نیز اهداف فراوانی مانند معرفی خود، هدایت و بیداری انسان، آزمایش و یا سنت استدراج را دارد. انسان‌ها در قبال این نعمت‌ها موظف می‌شوند که اصول دین را بپذیرند و سپاس نعمت‌ها را به جا آورند و به دیگران نیز کمک کرده، از ناسپاسی، نافرمانی و حسدورزی خودداری نمایند. برخی از بهره‌مندان وظایف خود را به خوبی انجام داده و سپاس نعمت را به جا می‌آورند، لیکن برخی دیگر ناسپاسی نموده و بر خلاف وظیفه عمل می‌کنند. خداوند نیز با توجه به عملکرد هریک از این دو گروه آنان را به جزای اعمالشان می‌رساند. علاوه بر این انسان‌ها با عملکرد خود می‌توانند نقش مهمی در بقا و زوال نعمت‌های الهی داشته باشند. یکی از مهم‌ترین نعمت‌های الهی بر انسان‌ها که وسیل? هدایت آنان و زمینه بهره‌مندی هرچه بیشتر از نعمت‌های مادی و معنوی و دنیوی و اخروی را ایجاد می‌کند، بر اساس روایات نعمت وجود معصومان (ع) به ویژه نعمت ولایت آنان است که کامل‌ترین مصداق نعمت در قرآن است.
اصول و قواعد تفسیری در روایات کتاب اصول کافی
نویسنده:
مهدیه عقیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر قرآن با آموزه‌های رسول خدا (ص) آغاز شد و با تبیین‌ها و تفسیرهای اهل‌بیت علیهم السلام گسترش و تعمیق یافت. مفسران پیوسته از روایات پیامبر و اهل‌بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن بهره گرفته‌اند. روایات اهل‌بیت علیهم السلام الگویی مناسب برای آموزش صحیحِ تفسیر قرآن و استخراج اصول و قواعد تفسیری است زیرا رسول خدا (ص) و اهل‌بیت بزرگوار ایشان مفسران واقعی و آگاه به تمام معانی و بطون متعدد قرآن‌اند. این پژوهش عهده‌دار جمع و تدوین و بررسی روایاتِ قرآنیِ دربردارنده اصول و قواعد تفسیری در اصول کافی است که به روش تحلیل محتوا انجام می‌گیرد و گردآوری مطالب به روش کتابخانه‌ای است.از 3786 روایتی که ثقه الاسلام کلینی در اصول کافی گردآورده است678 روایت لفظ یا مضمون آیه یا آیاتی را در‌بردارند. با گونه‌شناسی این بخش از روایات می‌توان آنها را در سه دست? روایات تفسیری (331 روایت)، روایات استشهادی (303 روایت) و روایات مرتبط با علوم قرآنی (44 روایت) گنجاند. اصول و قواعد تفسیر در تقسیمی دوگانه، یعنی اصول مبنایی مستفاد از روایات اهل بیت علیهم السلام و اصول روشی مستفاد از روایات اهل بیت علیهم السلام تنظیم شده‌اند. در قسم اول، شش اصل مبنایی: اصل وحیانی بودن الفاظ قرآن، اصل حجیت قرآن موجود، اصل حجیت ظواهر قرآن کریم، اصل امکان فهم‌پذیری قرآن برای همگان، اصل اعتبار عقل در حوزه فهم قرآن، اصل وجود لایه‌ها و بطون در قرآن از این روایات به دست آمد.در قسم دوم، نُه اصل روشی: اصل توجه به قرائت صحیح، اصل توجه به قرآن به عنوان منبع تفسیر قرآن، اصل توجه به جایگاه پیامبر اکرم (ص)، اصل توجه به مفاهیم عرفی و مسائل زبانی، اصل تعمیم آیه، اصل در نظر گرفتن سطح فهم مخاطب، اصل نفی باور نادرست در فهم آیات قرآن و تصحیح آن، اصل توجه به اسباب نزول، اصل احتراز از تفسیر به رأی استخراج شده است. در ضمنِ معرفی هر یک از اصول تفسیری نمونه‌های از روایات دربردارنده آن اصول ذکر شده است.
  • تعداد رکورد ها : 1814